زاوش محمدی: انتظارها به پایان رسید. حالا که سوت کارخانه نساجی دیگر در شهر شنیده نمی شود سوتی دیگر قرار است امروز در قائمشهر به صدا در بیاید. سوت آغاز هیجان، سوتی که دیگر در آن حسرت گذشته دیده نمی شود. سوتی بر پایان 24 سال لیگ یکی بودن.سوت شروع لیگ برتر. دنیایی تازه برای همه قائمشهری ها.
اگر در اوایل دهه 70 به دنیا آمده باشید یقینا خاطراتی از حضور نساجی در سطح اول فوتبال ایران نخواهید داشت اما ببرهای مازندران روزگاری برای خودشان برو و بیایی داشتند و مثل امامعلی حبیبی پشت حریفان خود را به خاک میمالیدند. اما روزگار و البته بی وفایی مدیران و مسئولان دست نساجیچیها را سالها از سطح اول فوتبال ایران کوتاه کرد.
حال و هوای امروز شهر را نمی توان توصیف کرد. باید در قائمشهر باشی تا حس لیگ برتری بودن را با تمام وجودت احساس کنی. شهر از صبح تعطیل است و در همه خیابانها پرچم قرمز نساجی را می بینی. پرچمی که هرکس با افتخار و عشق آن را از سر در مغازه ها و خانهاش آویزان کرده است.
به سمت مرکز شهر و ورزشگاه پیر وطنی که حرکت می کنیم صدای هلهله هواداران و شعارهای معروف به گوش می رسد. "نساجی؛ ای امید شهر خسته" ... و حالا نفسی که برای حضور در لیگ برتر در سینه های 500 هزار قائمشهری حبس شده است. نفسی که از ساعت 20:45 امشب برای لیگ برتری بودن فریاد خواهد شد.
اطراف استادیوم و حوالی میدان طالقانی مملو از جمعیت است و چیزی جز رنگ قرمز نمی بینی. رنگی که نه به قرمزهای پایتخت ربطی دارد و نه شیاطین سرخ منچستر. این قرمزی از نوع دیگری است. این رنگ را انگار دستگاهای ریسندگی و بافندگی کارخانه نساجی سالها پیش به تار و پود مردم قائمشهر گره زده است. رنگی که هواداران سالها برای آن اشک ریختند و در سرما و زیر باران ایستاده تیم محبوبشان را تشویق کردند. نساجیچیها هنوز وارد ورزشگاه نشدند اما با شور و حرارت همیشگی خود شعار میدهند و تک دست میرقصند. می رقصند تا یادشان باشد 24 سال حسرت خوردند. می رقصند تا فراموش نکنند چه شب هایی را با اشک خوابیدند. می رقصند تا به همه ایران نشان دهند رطوبت عمر هر چیزی رو کنار دریا کوتاه میکند اما ریشه های این عشق هیچوفت نمی پوسند.
اینجا قائمشهر است. امید شهری که دیگر خسته نیست.
256 41
نظر شما