از این منظر نقش ایران بین دو طرف دیگر یعنی ترکیه بهعنوان حامی جنگجویان نیابتی و روسیه بهعنوان حامی دولت سوریه سخت بود تا هم اجلاس به تلخی نگراید و هم تا آخر تداوم یابد و هم استراتژی خودش که حل مسئله ادلب با کمترین خسارت انسانی و مناسبترین زمان به منظور جلوگیری از پخش و گسترش تروریسم اجرا شود، زیرا اولی طرف اصلی فراهم کننده لجستیک حتی تا تأمین سلاحهای نیمه سنگین و کریدور تردد جنگجویان نیابتی از ابتدای ماجرای سوریه بوده و طرف دوم نیز میخواهد هزینههای مادی و معنوی حضورش در سوریه را هر چه سریعتر کاهش داده و از پخش شدن آن دسته از گروههای مسلحی که از آسیای میانه به سوریه آمدهاند به سرزمینهای خود بازنگردند تا دردسری در آینده برای روسیه باشند.
با این رویکرد روسیه خواهان شدت عمل در ادلب است که باعث فاجعه انسانی میشود، اما با عکسالعملی که کشورهای غربی در برابر روسیه از خود نشان دادند روسها در بررسی ترازنامه سود و زیان در سوچی به این نتیجه رسیدند که با نشان دادن رویکرد انسانی و اینکه تصمیم گیر اصلی در این مسئله هستند، به جای شدت عمل اهداف خود را در زمان بیشتری تأمین کنند. با این اقدام روسیه هم اعتبار بینالمللی چنین اقدامی را به خود اختصاص داد و با سایر اطراف و ازجمله ایران تقسیم نکرد تا سایر مشکلات خود را نیز به سمتوسوی حل ببرد.
چهبسا این توافق میتوانست در اجلاس تهران صورت پذیرد، اما هم در این فاصله محاسبات پوتین تکمیل شد و هم اردوغان به جدیت وی بیشتر پی برد و دو طرف برای تفاهم حداقلی آماده شدند، اما اگر دو طرف این توافق را در تهران صورت میدادند برگ برنده نصیب تهران میشد، ولی هماکنون پوتین برنده اصلی این توافق است، اما از آنجا که این توافق در مجموع در راستای سیاستهای ایران است پس فعالیتهای دیپلماتیک میتواند آن نقیصه را هم برطرف کند، زیرا آنچه در سوچی اتفاق افتاد باز شدن کریدوری بود که نظامیان از غیرنظامیان جدا و اینها به این نوار پانزده تا بییست کیلومتری بیایند تا در آینده از حملات هوایی احتمالی نیروهای مسلحی که بخواهند مبارزه خود را ادامه دهند در امان بمانند. یعنی گروههای میانهروی داخلی از این گروههایی که قصد ادامه مبارزه مسلحانه با دولت سوریه را دارند جدا شده و اجازه پیوستن به سایر گروههای میانهروی مخالف بشار اسد را داشته و در پروسه صلح مشارکت داشته باشند و عناصر خارجی نیز میتوانند بعد از خلع سلاح به کشورهایشان بازگردند.
پس توافق سوچی برای حل مسئله ادلب با رویکرد جلوگیری از فاجعه انسانی فارغ از اینکه جزئیاتش قابل اجرا باشد یا نه تا حدی با رویکرد ایران که در ماجرای ادلب حضور نظامی نداشت نزدیک و بدیهی است از این توافق استقبال نموده و تحفظی نداشته باشد تا همانگونه که از ابتدا نیز به عدم وجود راهحل نظامی برای مسائل سوریه و این منطقه اذعان داشت درصدد پیدا شدن راهحل سیاسی برای حل مشکلات سوریه کمک کند.
منبع: روزنامه ستاره صبح مورخ ۹۷.۶.۳۱ با عنوان روسیه برنده نشست سوچی درباره ادلب؟

ادلب آنقدر پیچیدگیهای سوریه را در خود جمع کرده که توانست تمام توان و زمان اجلاس سهجانبه تهران بین روسای جمهور ایران، روسیه و ترکیه را به خود اختصاص بدهد، زیرا این منطقه علاوه بر پیچیدگیها، آخرین نقطه امید تمامی اطراف داخلی و خارجی برای بههمریختگی سوریه به منظور تکمیل استراتژی سرزمین سوخته آمریکا و تضمین حداکثری امنیت رژیم صهیونیستی و قطع ارتباط راه ایران به مدیترانه باشد، یعنی ادلب نماد بر باد رفتن تمامی سرمایهگذاریهای آمریکا و همپیمانانش بود و بدیهی است که مخالفتهای بیشماری برای حل آن توسط دولت سوریه از سوی حامیان جنگهای نیابتی بروز داده شود.
کد خبر 806594
نظر شما