نسرین وزیری: پاسخی که در آن آیتالله صادق آملی لاریجانی تاکید کرده است که پیش از این نیز به محمود احمدینژاد تذکراتی داده است که دادستان چه به عنوان مدعیالعموم و چه راسا پیگیر شکایتهای رئیس جمهور بوده است.
شکایتهایی که تا کنون آمار دقیقی از آنها ارائه نشده بود، در سخنان دیروز رئیس قوه قضاییه علنی شد. آیتالله لاریجانی در واکنش به اینکه رئیسجمهور گفته بود« دادستان در موارد توهین به رئیس جمهور ورود نکرده»، این آمار را ارائه داد. او ابتدا از تکرار این مساله از سوی احمدینژاد ابراز تاسف کرد و با خلاف واقع خواندن آن تصریح کرد: دادستان اعلام کرده که ایشان در چند مورد اقدام کرده است چهار مورد خود دادستان از باب مدعیالعموم و شانزده مورد هم حسب شکایت رئیس جمهور وارد عمل شدهاند. حالا اینکه شکایتها به محکومیت بیانجامد یا نه ربطی به دادستان ندارد . پس این چه سخن خلاف واقعی است که میگویید. توقع از نهادهای رسمی این است که منصفانه و مستند سخن بگویند.
محمود احمدینژاد دو روز پیش در مراسمی که به مناسبت سالروز خبرنگار برگزار شده بود، با بیان اینکه «از همه مسئولان دولت میخواهم شکایتشان را از رسانهها پس بگیرند»، چهرهای صمیمی از دولت در مواجهه با رسانهها به نشان داد و در عوض قوه قضاییه را متهم به برخوردهای سلبی و حذفی با رسانهها و اهالی آن کرد.
صادق لاریجانی در سخنرانیای که در جلسه مسئولان عالی قضایی داشت، به اظهارات رئیسجمهور پاسخ داد. پاسخی که بیش از همه متوجه لحن کلام رئیس جمهور و مواضع غیر حقوقی او بود. او سخنان احمدینژاد درباره قوه قضاییه را «غیرمنصفانه» خواند و گفت: در آن جلسه مطرح شده است که قوه قضاییه مساله آزادی خبرنگاران را تحت تاثیر قرار داده و گاهی خبرنگاران برای پاسخگویی به مطالبی که درج و نقل میکنند محکوم یا روزها و ماهها در راهروهای دادگاهها کشانده میشوند. البته از خبرنگاری که مطالب خلاف واقع میگوید شاید چندان انتظاری نباشد تا از شخص رئیس جمهور.
رئیس دستگاه قضا لحن خبرنگار و پاسخ رئیس جمهور را نشان دهنده از پیش طراحی شده این مساله دانست که ناشی از تحریک محرکان و تشویق مشوشان است و ادامه داد: آنچه در این مساله مهم است نحوه گفتار و نسبتهایی است که شخص رئیس جمهور به قوهقضاییه دادهاند، ایشان مدعی میشوند که قوه قضاییه میگردد تا خبرنگاری که به نقد دستگاهی یا مسئولی پرداخته را یک جوری محکوم کند بعد به فردی اشاره میکند که هیئت منصفه گفتهاند او جرمی مرتکب نشده ولی قاضی او را محکوم کردهاست بعد هم اشاره و اشکالی به دادستان که مدعی العموم است و در مواردی که به شخص رئیس جمهور توهین شود باید بدون شکایت به مسئله رسیدگی کند و ما تاکنون ندیدهایم که دادستان وارد شود نیازی هم البته نداریم ما خادم مردم هستیم.
احمدینژاد در مراسم سالروز خبرنگار گفته بود: در مواردی هم که حتی اسمی از کسی برده نشده است قاضی میگوید این مطلب به فلان شخص میخورد، در حالی که وقتی مطلبی نوشته میشود و نقد میشود اگر به کسی هم خورد، خورد. باید بخورد تا دردش بیاید. اینها تقریباً مطالب روز گذشته ایشان است.
این بخش از سخنان وی با این پاسخ از سوی آیتالله صادق لاریجانی مواجه شد: اولاً توقعما از رئیس جمهور این است که ادبیاتش متین و فاخر و با تعابیر جا افتاده و البته صحیح و منصفانه باشد. من از باب یک شهروند عادی این مملکت چنین توقع حقی را از ایشان دارم. این چه ادبیاتی است که مثلاً خورد که خورد بگذار بخورد تا دردش بیاید. در جلسه رسمی آن هم رئیس جمهور این کشور چنین سخنانی قابل توجیه نیست و دوستانه عرض میکنم صحیح نیست اما مطلب اصلی چیز دیگری است و آن اینکه این نسبتها به قوه قضاییه خلاف است اینکه گفته شود میگردند تا کسی را محکوم کنند نسبت کاملاً خلافی است.
رئیس قوه قضاییه خاطرنشان کرد: البته قوه قضاییه برخلاف میل خیلیها کار میکند و قوه قضاییه شخص بنده نیست. بسیاری اوقات برخلاف میل من هم رأی میدهند. چرا که قاضی مستقل است و رأیی که انشاء می کند در اختیار خودش است والبته مسئول رأیی است که صادر میکند. و نباید متوقع باشیم که قضات باب میل ما رأی بدهند. این چه توقع نادرستی است که رأی حسب میل ما باشد و گرنه متهم شوند به اینکه قوه قضاییه میگردد تا کسی را محکوم کند. این که گفتهاند شخصی در نوشتهاش با اینکه اسم از کسی نبرده است اما باز هم محکوم شده، ناشی از عدم درک صحیح مفاد قانون و کیفیت صدور رأی است. در ماده 698 قانون مجازات اسلامی تصریح شده است که : هر کس به قصد اضرار به غیر یا تشویش اذهان عمومی یا مقامات رسمی به وسیله نامه یا شکواییه یا مراسلات یا عرایض یا گزارش یا توزیع هرگونه اوراق چاپی یا خطی با امضا یا بدون امضا اکاذیبی را اظهار نماید یا با همان مقاصد اعمالی را برخلاف حقیقت رأساً یا به عنوان نقل قول به شخصی حقیقی یا حقوقی یا مقامات رسمی تصریحاً یا تلویحاً نسبت دهد اعم از اینکه از طریق مزبور به نحوی از انحاء ضرر مادی یا معنوی به غیر وارد شود یا نه علاوه بر اعاده حیثیت در صورت امکان، باید به حبس از دو ماه تا دو سال و یا شلاق تا 74 ضربه محکوم شود.
به گفته وی این قانون تصریح میکند که یا به صورت صریح یا تلویحاً ، ظاهراً معنای تلویح را نمیدانند . تلویح یعنی اسم نبرند اما طوری بگویند که به کسی تطبیق شود نص قانون این است « یا تلویحاً ». بنابراین برای وقوع جرم و اثبات مجازات لازم نیست اسم بیاورند. قاضی بر اساس همین قوانین حکم می کند. البته ممکن است قاضی هم اشتباهی بکند .بحث بر سر روشهاست .
دفاع از حیثیت دستگاه قضا
آیت الله لاریجانی با تاکید بر اینکه این درست نیست که در یک جلسه رسمی بدون بررسی رأی و ادله آن و بررسی قانون قضات را محکوم کنیم، خطاب به احمدینژاد ادامه داد: انتظار از مقامات رسمی کشور این نیست این را هم اضافه کنم که واضح است که نقد بابش با توهین و نشر اکاذیب جداست. آنچه قابل قبول است این است که در کشور باید باب نقد باز باشد. قضات ما نیز در مجموع تحملشان در این امور کم نیست . گاهی حکمی دادهاند که کاملاً مستند است اما مورد انتقادات شدید واقع شدهاند، ولی تحمل کردهاند. بحث اصلی این است که آیا بگذاریم هر کسی هرجور خواست حرف بزند. پس قوانین را برای چه کسی نوشتهاند. قوانین را نوشتهاند که مردم رعایت کنند. بنا نشود هرکسی به هرکسی توهین کند و هر تهمتی بزند. آیا این نحوه آزادی مطلوب است که برخی خبرنگاران برای اینکه روزنامهها جلب توجه و نظر مردم را بکنند هر چه خواستند بنویسند؟ فراموش نکنیم که همین مطبوعات در تاریخ صدساله اخیر بارها ابزار دست برخی شدهاند تا نگذارند رجال سیاسی وظایف خود را پیش ببرند. با همین مطبوعات به نحوی جلوی آزادی را گرفتند که هر کسی خواست سخن حقی هم بگوید در مقابلش ایستادند. مرحوم مدرس را همین طور کوبیدند. کسانی که چکمه پوشیدند و مجلس را به توپ بستند با مقدمات این کار را کردند و حالا میبینیم که به رئیس مجلس توهین می کنند و کار به جایی رسیدهاست که میگویند مجلس را به توپ میبندیم. همه ما صد در صد وظیفه داریم مسیر قانون را طی کنیم. این بساط باید جمع شود که افرادی لاابالی باشند و هرچه خواستند بگویند. در این مسائل اگر قوه قضاییه وارد نشود مسئول است. این چه کاری است که عدهای را تشویق میکنید که این مسیر غیرقانونی را بروند و اسمش را نیز نقد میگذارید. یعنی قاضی ما فرق بین نقد و توهین را نمی فهمد؟ فرق بین نقد و اشاعه کذب را نمیفهمد؟! بعد اعلام میکنند هیئت منصفه گفتهاند جرم نیست ولی قاضی گفته جرم است.
وی افزود: اولاً یک قاضی نبوده بلکه در دادگاه کیفری استان 3 تا قاضی است و بالاتفاق جرم تشخیص داده اند و آن هم قضاتی که علی الاصول اهل دقت هستند. ثانیاً این مسئله چند سال پیش در شورای نگهبان مطرح بود، آنجا در قانون نوشته بودند که هیئت منصفه اگر رأی به مجرمیت شخصی داد قاضی می تواند تبرئه کند ولی اگر رأی به تبرئه داد قاضی دیگر نمیتواند جرم تلقی کند، این قانون، ظاهراً در مجلس ششم به تصویب رسیده بود. ما در شورای نگهبان به آن ایراد شرعی گرفتیم، ایراد هم همین بود که الان میگویم که قاضی در حکمش مستقل است، قاضی تابع هیئت منصفه نیست بنابراین اطلاق الزام قاضی به اینکه نمیتواند در صورت مذکور حکم به مجرمیت کند، خلاف شرع است. شما نمیتوانید الزام کنید که هرچه هیئت منصفه بگوید، قاضی باید تبعیت کند.
حسن ختام سخنان رئیس قوه قضاییه آن بود که همگان بدانند مسیر ما، مسیر قانون است. بساط توهین باید جمع شود، این مسئله که توهین با نقد فرق میکند را نه تنها همه قضات و مسئولان بلکه عموم مردم هم میدانند و میدانند که آیا در حرف زدن و سخن گفتن یا نوشتن شما نشر اکاذیب میکنید یا نقد میکنید.
اتفاقا علی لاریجانی نیز در پاسخ به نامه احمدینژاد دو سال پیش نوشته بود: « آقای رئیس جمهور بخوبی می دانند که کار مُلک بر قانونگرایی راست شود و به دلایل پیش گفته، نامه شما اقدامی ندارد».
ادبیات منحصر به فرد احمدینژاد
تذکر رئیس قوه قضاییه به رئیس قوه مجریه، نخستین واکنش به ادبیات منحصر به فرد محمود احمدینژاد نبود. کما اینکه تا کنون تعداد کثیری از نمایندگان مجلس از اصلاحطلب گرفته تا اصولگریانی چون نادران و توکلی به او خرده گرفتهاند. حتی یکی از نمایندگان مجلس در نامه ای به مرتضی آقاتهرانی معلم اخلاق دولت از او خواست تا به رئیس جمهور به خاطر چنین ادبیاتی تذکر دهد.
همه این تذکرات به خاطر آن است که احمدینژاد اغلب در سخنرانیهای خود مطالبی را بیان میکند که هم شنیدنش از دهان رئیسجمهور تعجب برانگیز است و هم ترجمهاش برای خبرنگاران خارجی دردسر آفرین. مثلا او اخیرا در همایش ایرانیان مقیم خارج از کشور علیرغم توصیه غلامعلی حدادعادل به اینکه از ضربالمثل «آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت» استفاده کند از گفتار عامیانه «آن ممه را لولو برد»! استفاده کرد. البنه به کارگیری اصطلاحات عامیانه از سوی وی سابقه درازمدت دارد. او سال گذشته نیز برای آنکه پیشرفتهای علمی ایران را بنمایاند، گفت: «یادتان هست که قدیمها میگفتند فلان کشور موشک میسازد، ایران آفتابه سازه».
وجه دیگری از ادبیات احمدینژاد را در بیان مواضعش نسبت به منتقدان داخلی و دشمنان خارجی شاهدیم. کما اینکه در ابان ماه 86، در سفر به خراسان جنوبی گفت: «منتقدان دولت از بزغاله هم کم فهمترند».
احمدینژاد هفته گذشته در همایش ایرانیان خارج از کشور، خطاب به اوباما و سردمداران غرب گفت: «آب را بریزید همان جایی که میسوزد». او پیش از این نیز در تشریح غضبش به بدخواهان ملت ایران در آذرماه 87 گفته بود: «اگر بدخواهان به حقوق ملت ایران تجاوز کنند، این ملت با چاقوی زنجان دست و پای آنها را قطع می کند.»
او همچنین در جمع مردم آذربایجان غربی در فروردین ماه امسال به اوباما گفته بود:«گندهتر و گردن کلفتتر از تو هم نتوانست غلطی بکند».
کاغذ پاره خواندن قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل از سوی رئیسجمهور نیز به بخشی از ادبیات دیپلماتیک وی تبدیل شده است که در این همایش نیز به آن اشاره شد. او همچنین در آذرماه 87 نیز درواکنش به صدور سومین قطعنامه علیه ایران از سوی شورای امنیت سازمان ملل در خوزستان گفت: «آنقدر قطعنامه صادر کنید نا قطعنامهدانتان پاره شود».
او در سومین سفر استانیش به اصفهان که در دولت دهم انجام شد از آمریکا به عنوان یک «چهارپای در گل گیر کرده در باتلاق منطقه» یاد کرد و گفت: ریگان و وزیر خارجه آمریکا جزء بیشعورهای عالمند.
احمدینژاد زمانی که کابینه دهم را در رسانه ملی معرفی میکرد و از جایگزینی مرضیه دستجردی به جای کامران لنکرانی سخن میگفت، در دفاع از عملکرد وزیر پیشین بهداشت و اعلام محبتش به او گفت: «آقای لنکرانی مثل هلو میماند»
جالب اینکه غلامحسین الهام سخنگوی پیشین دولت در دوره دولت نهم یکبار گفته بود که ادبیات احمدینژاد ویژه است و به آن غبطه میخورد. دفتر پژوهش و بررسیهای خبری خبرگزاری ایرنا در اسفند ماه سال 87، اعلام کرد: احمدینژاد با ابداع گفتاری به دور از تکلف، قدم در مسیر احیای عزت و اقتدار ملی و افزایش ضریب امنیت میگذارد.
نظر شما