علی جوادی
دکترای فیزیولوژی ورزشی مدتها بود که به شیوه حاکم بر فوتبال انتقاد داشت. این انتقادها در سال 74 اوج گرفت و حتی وقتی محسن صفایی فراهانی رئیس فدراسیون فوتبال شد، فروکش نکرد. محمد دادکان یکی از منتقدان واقعی فدراسیون صفایی بود. ایراد به شیوه مدیریت صفایی (که بسیاری از کارشناسان او را بهترین رئیس فدراسیون فوتبال بعد از انقلاب میدانند) باعث شد به فدراسیون دعوت شود و یکی از دو نایب رئیسی فدراسیون را بر عهده بگیرد. حتی این تصمیم مدیریتی صفایی که برخی از دوستان حزبیاش را مکدر کرد، نتوانست رابطه او را با رئیس فدراسیون تنظیم کند.
او حتی بعد از آنکه روی صندلی صفایی نشست هم به او انتقاد داشت و آنقدر پیش رفت که حتی پول پرداختی به مشاوران را نوعی هبه بیخاصیت میخواند و برخی حتی معتقدند تغییر ساختمان فدراسیون برای آن بود که او پا به ساختمانی بگذارد که خودش برای فوتبال خریده نه صفایی. رئیس فدراسیون بعد از چهار سال حضور در رأس پر سر و صداترین نهاد ورزشی کشور، سرانجام به دلیل مشکلاتی که در روابطش با رئیس سازمان ورزش به وجود آمده بود، از این فدراسیون کنار گذاشته شد تا این تغییر غیردموکراتیک، تنشهای خانمان برانداز فوتبال را سبب شود. تنشهایی که تا ماهها و سالها آرامش را از فوتبال گرفت و فوتبال را به این حال و روزی درآورد که همه میبینند. روزهای گرم انتخابات باعث شد بسیاری از مشکلات شخصی فراموش شود و همین دلیل بزرگ کافی بود که برخی از دوستان دادکان در کابینه تلاش کنند او به فدراسیون نزدیک شود. فعالیتی که البته در دقیقه 90 عقیم ماند. تماسهایی که با رئیس سازمان ورزش گرفته شد او را مجاب کرد شرایط بازگشت دادکان را به فدراسیون فراهم کند؛ اما موضع دادکان که روراستی و صراحت گفتارش ریشه در تاریخ دارد، اجازه نداد این مراسم آشتیکنان برگزار شود. رئیس معزول فدراسیون که فیفا برای برکناریاش، کمیته انتقالی را بر سر فوتبال ما قرار داد، فقط در شرایطی بازمیگشت که علیآبادی رسماً از او عذرخواهی کند و رئیس سازمان ورزش هم به این مورد آخر تن نداد تا عایدی این جریان، فقط چند مصاحبه از کسی باشد که دو سال کاملاً خاموش را پشت سر گذاشته بود.
نظر شما