بازیکن سالاری؛ این پدیده سال هاست که بخشی از فوتبال شده . پدیده ای که حالا یکی از بزرگترین معضلات فوتبال ایران محسوب می شود. کار به جایی رسیده که سرمربی تیم ملی می گوید:« گلر جوانی که باید آتیه فوتبال ایران باشد به خودش اجازه می دهد تا با مربی تیم ملی برخوردی نامناسب داشته باشد.» اتفاقی که سبب شد تا قطبی روی نام شهاب گردان خط قرمز بکشد. یا همه اتفاقات جنجالی علی کریمی در هفته هایی که گذشت از تیم ملی تا استیل آذین و شکست تلخ استیل در قزوین که حاصل به هم ریختگی تیمی است که با اعتراض یک بازیکن به هم می ریزد. تیمی که از ابتدای فصل حتی مسئولانش نتوانستند کتمان کنند ، بازیکنان اسمی جدیدش به واسطه نام علی کریمی راهی این تیم شدند.
این البته تنها استیل آذین نبود که بحران را با قهر یک ستاره در تیمش حس کرد. سپاهان در همان هفته نخست لیگ با اعتراض محسن بنگر به سرمربی تیمش ، بحران را در همه ارکان تیم حس کرد. اگرچه قلعه نویی در مصاحبه هایی سعی کرد القا کند به هیچ بازیکنی اجازه بر هم زدن نظم تیمش را نمی دهد و در نقد برخورد بنگر گفت:« متاسفانه بازیکنان ما فقط پول می گیرند و اصلا نمی دانند که باید در اختیار و تابع باشگاه باشند.»
او فصل قبل هم اگرچه قهرمان شد اما بارها با بازیکنان اسمی تیمش یعنی هادی عقیلی و عماد رضا درگیر شد و این اختلافات چالش های بزرگی را برای آقای سرمربی به همراه داشت. بازیکنانی که ارزش شان برای باشگاه بقدری بود که برای حفظ شان حتی شروطی را پیش روی سرمربی تیم قهرمان گذاشتند.
استقلال فصل قبل را بزرگترین قربانی بازیکن سالاری لقب می دهند. تیمی که بازیکنانش سرمربی تیم را به رسمیت نمی شناختند و مرفاوی هم غیر از بازیکنان منتقد مدیریت تیم باید خود را درگیر با کاپیتانی می دید که به جای فرمان گرفتن از سرمربی تیم ، مستقیم با مدیریت باشگاه در ارتباط بود. اگرچه واعظ آشتیانی ، مدیر فصل قبل استقلال در این باره می گوید:« ما انضباط را بطور کامل در تیم مان ایجاد کرده بودیم و بازیکن را بی هیچ حاشیه ای در زمین تمرین به مربی تیم تحویل می دادیم.»
صفحات روزنامه های ورزشی سال قبل پر بود از خبر درگیری ها و لجام گسیختگی بازیکنان استقلال که سرانجامش ناکامی این تیم در راه قهرمانی لیگ بود.
اما بازیکن سالاری چیست و چگونه رخ می دهد؟ این پرسشی است که در پاسخ به آن مجید جلالی سرمربی فولاد می گوید:«یعنی افتادن عنان تیم ، باشگاه و سرمربی به دست بازیکن.» و ادامه می دهد:« هرچه مربی بیشتر از خود ضعف نشان بدهد ، بازیکن ها بیشتر میدان پیدا می کنند. البته این پدیده را نه فقط در ایران که در خیلی از کشورها می بینیم اما در کشورهای بزرگ با بزرگترین بازیکنان شان هم اگر کاری خلاف منافع جمعی تیم انجام دهند ، برخورد می کنند.»
و البته خداداد عزیزی جنجالی ترین بازیکن فوتبال ایران که سابقه قهرمانی لیگ را با مجید جلالی داشته هم تقریبا حرف جلالی را می پذیرد او البته توپ را به زمین مربیان می اندازد. خداداد در این باره به خبرآنلاین می گوید:« بازیکن سالاری یعنی اینکه آقای سرمربی بی عرضه تشریف دارند. مربی اگر عرضه داشته باشد بازیکن جرات نمی کند نسخ بکشد. بازیکن قرارداد دارد و باید تابع باشد.»
جلالی البته در تشریح بحث ، به انتقاد از مدیریت هم می پردازد و می گوید:« در کنار رسانه ها که الکی بازیکنان را بزرگ می کنند و ازآنها قهرمان می سازند باید به ضعف مدیریتی پرداخت. وقتی مدیریتی فضای کار فوتبال را نشناسد و چارت سازمانی اش طوری باشد که در آن جایگاه بازیکن بالاتر از مربی تعریف شود به راحتی شاهد رخدادهایی ناگوار خواهیم شد. وقتی بازیکن نقشی فرارتر از نقش بازی کردن بدست بیاورد است که شرایط به شکل بدی عوض می شود و حاصلش یک چیز است؛ ناکامی مطلق.»
خداداد این گفته را می پذیرد اما می گوید:« مشکل اینجاست که بازیکنان این نسل حتی ارزش این را ندارند که برای تیم های شان ادعای سالاری کنند. بازیکنانی که نه شهامت حرف زدن دارند و نه کسی حاضر است بازی های شان را تماشا کند. یکسری بازیکن که فقط بلدند بروند پشت سر بنشینند و فحش بدهند که قدرت رهبری و ندارند و نمی توانند تیم ه هم بریزند. پس همان طور که گفتم مشکل این اینجایی است که مربی نمی تواند تیمش را جمع کند ، مدیرانی داریم که فوتبال را بلد نیستند و...»
و البته پایان قصه را مجید جلالی روایت می کند:« وقتی یک مربی یا مدیر قدرتمند در راس کار باشد ، یکی مثل دهداری ، جانش را می گذارد اما می جنگد. حاصلش چه می شود؟ یک دهه تیم ملی از برکات کار مرحوم دهداری استفاده می کند و فوتبال وارد دوره رشد می شود اما به عکس آن روزها می رسیم به عصری که مربی تیم یا خودش را کوچکتر از بازیکنانش حس می کند ، یا امنیت شغلی اش را مهمتر از برخورد با یاغی های تیمش می داند ، حاصلش می شود رکود و سقوط. وقتی هم که مکانیسمی مثل کشورهای صاحب فوتبال نداریم تا همه از مردم گرفته ، رسانه ها و مدیران فوتبالی حرکت زشت بازیکنی را محکوم کنند ، مثل برخورد فرانسوی ها با بازیکنان یاغی شان در جام جهانی ، باید نشست و پس رفت را بیش از قبل دید.»
نام بازیکن |
نام تیم |
سال |
موضوع |
برخورد انضباطی |
بازتاب رخداد در افکار عمومی |
نیکلا آنلکا |
تیم ملی فرانسه |
2010 |
درگیری با سرمربی تیم ملی |
18 جلسه محرومیت از همراهی تیم ملی
|
دفاع از عملکرد فدراسیون فوتبال فرانسه |
پاتریس ایورا |
تیم ملی فرانسه |
2010 |
تعطیلی تمرین تیم ملی در حمایت از آنلکا |
5 جلسه محرومیت از همراهی تیم ملی |
دفاع از عملکرد فدراسیون فوتبال فرانسه |
کریس رونالدو |
تیم ملی پرتغال |
2010 |
اعتراض به مربی پس از حذف |
پس گرفته شدن بازوبند کاپیتانی تیم ملی از او |
حمایت شدید افکار عمومی از برخورد انضباطی فدراسیون با ستاره تیم ملی |
آرین روبن |
بایرن مونیخ |
2010 |
اعتراض به تعویض |
تادیب کنار زمین توسط لوئیس فان خال! |
حمایت قاطع روزنامه های آلمانی از برخورد مربی با بازیکن خاطی |
آنتونیوکاسانو |
رئال مادرید |
2006 |
درگیری با کاپلو در رختکن |
محرویمت از حضور در بازی های تیم |
حمایت از تصمیم باشگاه از سوی طرفداران تیم |
دیوید بکام |
منچستر یونایتد |
2003 |
درگیری با فرگوسن در رختکن |
فرگوسن او را با لنگه کفش زد و در پایان فصل در لیست فروش گذاشت |
حمایت از سرمربی توسط هواداران تیم |
دیوید ژینولا |
تیم ملی فرانسه |
1996 |
درگیری با امه ژاکه |
حذف از لیست تیم ملی |
حمایت از سرمربی تیم ملی |
اریک کانتونا |
منچستر یونایتد |
1995 |
درگیری با تماشاگران |
شش ماه محرومیت از فوتبال |
انتقاد رسانه ها از برخورد این بازیکن محبوب |
اشتفان افنبرگ |
تیم ملی آلمان |
1994 |
توهین به طرفداران آلمانی |
اخراج از اردوی تیم ملی |
نقد این رفتار از سوی رسانه ها حمایت از تصمیم فدراسیون آلمان |
پائولو دی کانیو |
لاتزیو |
1990 |
برخورد نژادپرستانه |
محرومیت 10 جلسه ای |
انتقاد شدید رسانه ها از رفتار ستاره جوان ایتالیایی |
نظر شما