۰ نفر
۱۱ خرداد ۱۳۸۸ - ۱۴:۵۱

اسکات کارپنتر

چهارم ژوئن که از راه برسد رئیس‌جمهوری ایالات متحده باراک اوباما در قاهره مصر سخنرانی خواهد کرد. سخنرانی‌ای که نه تنها نشان‌دهنده دیدگاه او نسبت به جهان اسلام است بلکه می‌تواند تا حدی بیانگر راهی باشد که دولت رئیس‌جمهور چهل و چهارم باید برود تا بتواند مزه صلح را به فلسطینی‌ها و البته دوستان قدیمی خود اسرائیل بچشاند. در این میانه اما خیلی‌ها منتظرند تا آقای رئیس‌جمهور نامی هم از سوریه و ایران در این سفر تاریخی ببرد. دو کشوری که قرار است به قول باراک از سایه خارج شوند و آمریکا حالا پس از هشت سال محور شرارت خواندن آنها به اشتباه خود پی برده است.

تا امروز که هنوز پای آقای اوباما به مصر نرسیده است دولت او دیپلماسی پشت پرده را برای حل مناقشه‌ها و درگیری‌های منطقه‌ای به کار گرفته بود. حالا اما شمارش معکوس برای نخستین رونمایی رسمی آغاز شده‌است. قرار است اوباما برای هزاران نفر از آنچه که در سر دارد سخن بگوید. به این تعداد اما میلیون‌ها نفری را هم باید اضافه کرد که مقابل تلویزیون‌های خود میخکوب می‌شوند تا ببینند نسیم شعار تغییر بر خاورمیانه هم وزیدن می‌گیرد یا خیر؟ باراک اما لحظات پراسترسی را تجربه می‌کند. همه آنچه که او در این سخنرانی بر زبان بیاورد چراهایی را به دنبال خواهد داشت. اما آنچه که ناگفته بماند هم گریبان آقای رئیس‌جمهور را خواهد گرفت. چرا که هیچ‌کس گمان نمی‌کند که رئیس‌جمهوری ایالات متحده سهواً نکاتی را از قلم بیندازد. از همین حالا باراک باید خود را برای مقابله با تند باد انتقادها مهیا کند.

قصه از کجا شروع شد؟

سابقه داستان بازمی‌گردد به رقابت‌های انتخاباتی در ایالات متحده. در همان روزهای تب و تاب انتخابات بود که باراک اوباما وعده داد تا در صد روز نخست حضور در کاخ سفید به یک کشور مسلمان سفر کند و با جهان اسلام رودررو گفت‌وگو کند. در ماه ژانویه بود که اوباما برای تلافی وعده‌ای که داده بود اما عملاً امکان‌پذیر نبود چا‌ره‌ای ندید جز گفت‌وگو با یک شبکه عربی. قرعه نخستین گفت‌وگوی رئیس‌جمهوری به نام شبکه العربیه افتاد. در همین سخنرانی مجازی، اوباما گفت: نه تنها گفتار خود را که رفتارمان را هم در قبال مسلمانان تغییر خواهیم داد.

در همین مصاحبه بود که باراک خبر بسته شدن زندان گوانتانامو را داد. خبر خوشی هم برای عراقی‌ها از زبان رئیس‌جمهوری شنیده شد. باراک طبق وعده انتخاباتی‌اش اعلام کرد که به زودی سربازان آمریکایی به وطن بازخواهند گشت. اما اشاره اوباما به بحران فلسطین و اسرائیل برنده بود. او در این خصوص گفت: مهم‌ترین اولویت ما این است که همین الان و به سرعت در این معادلات نقش خود را ایفا کنیم.

در همین سخنرانی بود که اوباما با تکرار نام‌های ایران و سوریه به همگان اثبات کرد که وعده‌های انتخاباتی خود در خصوص بازسازی رابطه با تمامی کشورها را هنوز از یاد نبرده است. او با ایجاد ارتباط میان رابطه با ایران و سوریه و حل مناقشه اسرائیل و فلسطین گفت: نمی‌توانید بین این دو موضوع تفکیک قائل شویم، هر دو این مسائل به هم مربوط است.

پس از این سخنرانی بود که سفر به ترکیه فرصت دیگری بود برای باراک اوباما تا از نزدیک با مسلمانان سخن بگوید. ششم ماه آوریل اوباما در دیدار با نمایندگان پارلمان ترکیه از لزوم برقراری رابطه مسالمت‌آمیز با ایران سخن گفت. در تمامی دیدارهایی که در خاک ترکیه انجام شد واژه جهان اسلام چندین بار از زبان باراک شنیده شد. باراک سفر خود به ترکیه را با این پیام به پایان برد: ایالات متحده دیگر و هرگز در نبرد با اسلام نیست.

چرا حالا؟

بسیاری از تحلیلگران سخنان اوباما در ترکیه را که شنیدند گمان کردند که رئیس‌جمهوری به وعده خود عمل کرده‌است و این همان سخنرانی‌ای بود که قرار بود در آن اوباما با جهان اسلام سخن بگوید. اما دفتر رئیس‌جمهور با بیانیه‌ای اعلام کرد که هنوز اصل ماجرا باقی مانده و آنچه که انجام شد تنها فرع آن بوده‌است. اوباما در گفت‌وگو با العربیه هم به صراحت اعلام کرد که خود به خوبی می‌داند که مسلمانان او را با واژ‌ه‌هایش مورد قضاوت قرار نمی‌دهند بلکه رفتارش سنگ عیاری برای آنها خواهد بود.

دیدار از ترکیه اما جرقه‌ای شد برای آغاز بازی دیپلماسی در پشت پرده یا همان درهای بسته. سیاستمدارانی از منطقه پشت سر هم به واشنگتن رفتند. در همان بازه زمانی بود که خبرهای پشت پرده حاکی از این بود که اوباما به دنبال اعمال تغییراتی بر نقشه راه پیشنهادی اعراب برای پایان دادن به مناقشه اسرائیل و فلسطین است. همین منابع تأکید داشتند که اوباما در پیام‌هایی جداگانه به متحدان عربی خود از آنها خواسته است که نرمش بیشتری در برابر اسرائیل از خود نشان دهند. پنجم ماه می‌بود که تونی بلر که ریاست گروه چهار جانبه را بر عهده دارد از اعلام استراتژی جدید ایالات متحده برای مناقشه میان اسرائیل و فلسطین خبر داد.

تونی بلر ضرب‌الاجل شش هفته‌ای را برای اعلام این استراتژی از جانب باراک اوباما اعلام کرد. از آن روز چند هفته گذشته است. در طول این مدت تمامی اعضای کابینه اوباما رازداری را به نهایت رساندند. نه هیلاری کلینتون در جامه وزیر امور خارجه از این استراتژی پرده برداشت و نه جورج میچل نمانیده اوباما در امور اسرائیل و فلسطین لب به اعتراف گشود. حالا زمان آن فرا‌رسیده است که جهان از زبان اوباما استراتژی او را البته این بار در قاهره بشنود.

آنچه قرار است از زبان اوباما بشنویم

اوباما زمان بسیاری را برای تنظیم متن سخنرانی خود و انتخاب مکان آن صرف کرده‌است. حالا او قرار است به همه این انتظارها پایان دهد. بی‌شک او سخنان خود را با محوری شروع می‌کند که خود به خوبی می‌داند مد نظر تمامی مسلمانان است. آنچه مسلمان‌ها سال‌هاست انتظار آن را از آمریکا دارند، بازگرداندن صلح است به منطقه. اوباما اعتقاد دارد که برای راضی کردن کشورهای مسلمان عرب یا غیرعرب برای بازسازی روابط با اسرائیل باید ابتدا افکار عمومی جهان اسلام را با خود همراه کند. او می‌خواهد متحدانش مانند اردن، مصر و عربستان سعودی نمونه‌ای باشند برای سایر کشورهای مسلمان که تاکنون در برابر ایالات متحده سر تعظیم فرود نیاورده‌اند.

اما اوباما درست چهار روز پیش از انتخابات لبنان به مصر سفر می‌کند. او بی‌شک از همین فرصت استفاده می‌کند و از رای‌دهندگان لبنانی به شکل غیرمستقیم می‌خواهد به جریانی رأی دهند که باب میل و پسند ایالات متحده است.

همین امر پاسخ این سؤال است که چرا مصر؟ مصر نخستین کشور عربی بود که توافقنامه صلح با اسرائیل را امضا کرد. او در برابر حزب‌الله لبنان مقاومت می‌کند و در حقیقت تمام تلاش خود را به کار می‌گیرد تا کشوری باب میل ایالات متحده باشد. اوباما با انتخاب مصر با یک تیر دو نشانه می‌زند؛ نخست آنکه جایگاه رئیس‌جمهوری نه چندان محبوب این کشور حسنی مبارک را محکم‌ می‌کند و دوم آنکه از تلاش‌های مصر قدردانی خواهد کرد.

دولت حسنی مبارک تلاش گسترده‌ای را برای احیای اقتصادی خود آغاز کرده است. با این وجود نیمی از جمعیت این کشور با درآمد روزانه کمتر از یک دلار زندگی می‌کنند. مصر سالهاست که طعم کشوری دموکراتیک را از دست داده‌است. بدین ترتیب اوباما در حقیقت کشوری را برای گفت‌وگو با جهان اسلام انتخاب کرده‌است که تا دموکراسی فاصله بسیاری دارد. همین امر بر میزان انتقادهای وارد بر او می‌افزاید. به نظر می‌رسد که اوباما نیز خود بر این عدم وجود تعادل میان شعارهای دموکراسی‌خواهانه کشورش و انتخاب قاهره پی برده است. به همین دلیل است که سخنگوی کاخ سفید در توجیه این انتخاب می‌گوید: آنچه اوباما می‌گوید مهم است،  نه مکان سخنرانی رئیس‌جمهور.

این لفاظی‌ها اما چندان کاری از پیش نخواهد برد. بی‌شک سفر اوباما به مصر گامی است با صدای بلند در مسیر تأیید حکومت دیکتاتوری به نام حسنی مبارک. ایالات متحده داد سخن در خصوص دموکراسی و حقوق شهروندی سر می‌دهد و این در حالی‌است که رهبران مصر همچنان به سرکوب مخالفان سیاسی و دانشجویان ادامه می‌دهند.

در سال 2005 وزیر امور خارجه وقت کاندولیزا رایس در قاهره خطاب به دانشجویان مصری گفت: بیش از نیم قرن است که ما دموکراسی در خاورمیانه را قربانی تلاش برای به ثبات رساندن این منطقه می‌کنیم. این در حالی‌است که ما هیچ کدام را به دست نیاوردیم.

حالا اوباما گویا پا جای پای رهبران کشورش در نیم قرن گذشته که مد نظر خانم رایس بود، گذاشته است. اوباما برای فرار از این اتهام چاره‌ای ندارد جر تقویت کشورهای دموکرات منطقه و تقبیح آنها که هر چند متحد آمریکا به شمار می‌آیند اما داعیه‌دار مخالفت با دموکراسی هستند. اوباما چاره‌ای در خاورمیانه ندارد جز ایستادن در کنار مردم.

آخر پاییز؟

این سخنرانی هر آن چه که باشد از مثبت تا منفی به راحتی با اعتبار باراک اوباما بازی خواهد کرد. اوباما ماه‌هاست که در خصوص جهان اسلام زیبا سخن می‌گوید. این بار هم بی‌شک همین رویه تکرار خواهد شد. اگر رئیس‌جمهوری سیه‌چرده ایالات متحده جامه عمل بر تن این سخنرانی‌های زیبا نکند بی‌شک نمی‌تواند اطمینان جهان اسلام را جلب کند. جوانان عرب اما پیام خود را به باراک مدتهاست که در گوشش زمزمه می‌کنند: تشکیل کشور مستقل فلسطین کلید جلب اطمینان ماست.

اوباما با سفر به مصر تاریخ را تکرار می‌کند. در جامه محافظه‌کاری فرومی‌رود که به بهای امنیت چوب حراج بر دموکراسی می‌زند. اما اگر در ازای این معامله از ثبات در منطقه هم خبری نشود باراک اوباما با دستان خالی به وطن بازخواهد گشت و البته آبرویی از دست رفته.

ریل پالیتیک 30 می‌/ ترجمه: سارا معصومی

کد خبر 9774

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین