یوسف غروی قوچانی:
قرار است امروز سیدحسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان به انگیزه تکریم فعالان در یک مؤسسه وابسته به این حزب سخنرانی کند. از هم اکنون محافل سیاسی و رسانهای لبنان، منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا، توجه و اهتمام ویژهای نسبت به مفاد و مضمون این سخنرانی و نکاتی که قرار است سیدحسن نصرالله به آنها بپردازد، نشان دادند. از آخرین سخنرانی وی که طی آن، قرائن و مستنداتی درخصوص دستداشتن اسرائیلیها در ترور رفیقحریری ارائه داد، تاکنون وی روی صفحه بزرگ مانیتور ظاهر نشده است. در این مدت بر شدت التهاب سیاسی و تلاطمات اجتماعی در لبنان به مراتب افزوده شده و اکنون کابینه لبنان، با خروج وزیران وابسته به جنبش امل از جلسات آن، عملاً ناتوان از انجام امور روزمره است.
از طرفی با اقدام دستگاه قضایی سوریه در صدور احکام جلب شاهدان دروغین که طیف وسیعی از همراهان سیاسی و رسانهای سعد حریری نخستوزیر لبنان را تشکیل میدهند، بر تشنجات سیاسی این کشور افزوده شده و چشمانداز مبهم و غبارآلودی از آینده لبنان رقم زده است.
نکات ذیل میتواند روشنگر اوضاع فعلی لبنان باشد:
1- در 14 فوریه 2005 رفیق حریری، سیاستمدار میلیاردر اهل سنت لبنان که نخستوزیری این کشور را در فراز پس از پایان جنگ داخلی لبنان به عهده گرفته بود، طی انفجار هولناکی، به قتل رسید و بدین ترتیب یکی از مهمترین ترورهای سیاسی در خاورمیانه که به تلاطم و تشنج نامحدود و ادامهدار در صحنه سیاسی لبنان و خاورمیانه دامن زد، رقم خورد.
هواداران حریری که طیفی از جریانات اهل سنت و متحدان مسیحی و دروزیشان بودند، بلافاصله سوریه و متحدان لبنانیاش به ویژه حزبالله را متهم به دخالت در ترور حریری کردند. ولید جنبلاط پا را فراتر گذشته و خود بشار اسد را مستقیماً به دست داشتن در این ترور متهم نمود و علاوه بر این رژیم سوریه را به ترور پدرش کمال جنبلاط متهم کرد.
2- جورج بوش، در اوج حضور نیروهای آمریکایی در عراق، سوریه را به خروج نیروهای نظامیاش از لبنان واداشت و شورای امنیت در فرازی پیش از ترور حریری، قطعنامهای مبنی بر خروج نیروهای خارجی از لبنان تصویب کرده بود. لذا هواداران حریری مقتول میگویند سوریها برای انتقام از حریری، دست به ترور وی زدند.
3- به جز حریری، شماری از شخصیتهای سیاسی و رسانهای وابسته به جریان هوادار حریری، در ترورهای متعدد، زخمی یا به قتل رسیدند. با درخواست دولت لبنان و تصویب شورای امنیت، دادگاه بینالمللی برای پیگیری ترور حریری و شناسایی عاملان و آمران تشکیل گردید. حزبالله لبنان از تشکیل این دادگاه حمایت نمود.
4- در این میان، گزارش نشریه آلمانی اشپیگل درباره احتمال صدور اتهام نامه علیه حزبالله، اوضاع لبنان را متلاطم ساخت. این نشریه بدون معرفی منابع خبریاش، اطلاع داد دادگاه بینالمللی قرار است در حکم صادره خود که در پایان سال 2010 میلادی صادر کند، حزبالله را متهم به ترور رفیق حریری نماید.
5- روشن است حزبالله لبنان این گزارش را به منزله یک سند از تلاش آمریکا و اسرائیل برای منهدم نمودن مقاومت ضداسرائیلی معرفی کرد و بهعلاوه به اظهارات اشکنازی رئیس ستاد ارتش اسرائیل استناد کرد که پیشبینی کرده بود لبنان بعد از صدور حکم اولیه دادگاه بینالمللی، دچار بحران خواهد شد. حزبالله لبنان این سؤال را مطرح کرد چگونه این اخبار از دادگاهی درز کرده که مدعی است هیچکس از روال کار و تحقیقات آن مطلع نیست؟
6- اما شاید مهمترین مبحث به موضوع شاهدان دروغین ربط داشته باشد که اطلاعات خود را درباره دست داشتن حزبالله و سوریه در ترور حریری به دادگاه بینالمللی ارائه کرده و سپس گفتند این اطلاعات را در مقابل دریافت پولهای کلان از اطرافیان سعد حریری ارائه کردند. حتی دادگاه بینالمللی دستور داد 4 ژنرال ارشد لبنانی را که به مدت 9 سال در زندان بدون محاکمه به سر برده بودند، به دلیل فقدان سند محکومیت و یا اتهام، از زندان آزاد شوند. این دو موضوع، خبرهای خوشی برای جریان هوادار حریری محسوب نمیشود.
7- سرانجام خود سعد حریری در گفتوگویی که بعد از برگزاری یک جلسه در سحرگاه یکی از روزهای ماه مبارک رمضان در دمشق با بشار اسد با روزنامه سعودی الشرقالاوسط انجام داد، گفت؛ اتهام سوریه به دست داشتن در قتل پدرش، خاستگاه سیاسی و نه قضایی داشته و شاهدان دروغین، مانع اصلی دستیابی به حقیقت ماجرای ترور پدرش محسوب میشوند.
در چنین احوال و شرایطی بدیهی است حزبالله که خود را در قبال توطئهای پیچیده، بینالمللی و چند ضلعی با سرنخهای لبنانی، مصری و سعودی میبیند و بهعلاوه آن را به ناکامیهای اسرائیل در جنگ 23 روزه ربط میدهد، نمیتواند دست روی دست بگذارد و نظارهگر اوضاع باشد. به همین دلیل به رویکردهای تهاجمی برای پیشگیری از هرگونه تفوق سیاسی و روانی دشمنان و رقبای خود در دو صحنه خارجی و داخلی متوسل شد و این امر، عربستان و مصر را که بر این باور بودند حزبالله به راحتی محکومیت خود را خواهد پذیرفت، مات و مبهوت کرده است.
از طرفی ارائه مستندات و قراین محکم درباره دست داشتن اسرائیل در ترور حریری و بیرغبتی هواداران 14 مارس در پذیرش این مستندات، حزبالله را به وجود طرح عملی برای حذف مقاومت ضداسرائیلی متقاعد کرده است. اکنون بحث بودن و نبودن برای حزبالله مطرح است. اکنون حزبالله میکوشد این بحث را بر جریان 14 مارس تحمیل کند.
نظر شما