شکی نیست که شامپانزهها و دلفینها حیوانات باهوشی هستند. اما آیا میدانستید که حیواناتی مانند اژدهای ترسناک کومودو، سنجاب و عنکبوت تبهکار Portia Labiata نیز در زمره حیوانات باهوش قرار میگیرند؟
محمود حاجزمان: انواع بسیار فراوانی از هوش حیوانی وجود دارد، و البته مناقشات فراوانی نیز درباره اینکه «هوش» چه معنایی دارد بین دانشمندان در جریان است. بر اساس کتاب «باهوشترین حیوانات بر روی سیاره» نوشته دکتر سالی بویسن، که به تازگی ویرایش و بر اساس یافتههای جدید به روز شده است، هوش حیوانی را میتوان به چند دسته اندک تقسیمبندی کرد: یادگیری اجتماعی، تشخیص خود در آینه، توانایی شمارش، درک زبانی، همکاری با یکدیگر، و در نهایت نوعدوستی.
به گزارش پاپساینس، اغلب حیوانات نام برده شده در این کتاب همانهایی هستند که شما انتظار دارید: بوزینهها، میمونها، دلفینها و طوطیان. اما گروه شلوغی از حیوانات بسیار باهوش نیز وجود دارند که شاید شما انتظارش را نداشته باشید. خلاصه اینکه اگر میخواهید یک حیوان خانگی باهوش داشته باشید؛ شاید بهتر باشد به جای سگ و گربه، به فکر یک کلاغ سیاه رام شده و دستآموز باشید!
سنجاب: بیشتر حیواناتی که با زندگی در شهرها تطبیق یافتهاند موجودات باهوشی هستند؛ مثلا راکونها حیوانات کنجکاو و تیزهوشی محسوب میشوند. اما حتی سنجاب خاکستری که همه جا پیدا میشود، میزان بالایی از زیرکی و مکاری را از خود نشان میدهد؛ و بخش اعظم این هوشمندی خود را به صورت حس پارانویا (جنون سوءظن شدید) نشان میدهند. سنجابهای خاکستری استاد تظاهر کردنند؛ آنها همانند حیواناتی که غذا را در زمین ذخیره میکنند استادانه مراسم تدفین را انجام میدهند، تنها با این تفاوت که گاه هیچ غذایی را در این گودالها قرار نمیدهند. نتیجه یک مطالعه نشان داد که نزدیک به بیست درصد از خاک کردن غذای سنجابها در حقیقت ظاهرسازی است، و این درصد زمانیکه سنجابها تحت نظر قرار دارند بیشتر میشود. این مطالعه تنها موردی است که تقلب رفتاری را در یک جانور جونده نشان میدهد.
سنجابهای زمینی وحشی در غرب آمریکا همچنین رفتار نوعدوستانهای از خود نشان میدهند. این سنجابها دو نوع صدای اعلام خطر دارند: یک صدای «صوت» برای شکارچیان پرنده، که باعث میشود تا همه سنجابها به سرعت به سمت نقبهای زیرزمینی بدوند؛ و یک «لرزش صدا (تحریر)» برای شکارچیان زمینی، که باعث میشود تا همه سنجابها سر خود را بالا بیاورند و نگاه کنند که چه خبر است.
کلاغ کالدونیایی: کلاغ کالدونیایی یکی از اعضای خانواده کلاغیان است، که شامل کلاغها، غرابها، زاغها، زاغیها و جیجاقها میشود. کلاغیان به عنوان باهوشترین گونههای پرندگان محسوب میشوند، و توانایی ابزارسازی آنها قابل رقابت و یا حتی بهتر از بوزینهها است. در حقیقت، توانایی حل مساله آنها تقریبا به اندازه یک کودک پنج ساله انسان است. کلاغها تنها پریماتی (نخستی) هستند که میتوانند به طور همسان معمای «چوب و لوله» را حل کنند. در این معما، یک تکه غذا در میانه یک لوله شفاف قرار دارد و چوب بلندی در نزدیکی لوله وجود دارد. برای به دست آوردن غذا، حیوان باید از چوب استفاده کند تا بتواند غذا را از درون لوله خارج کند. کلاغها میتوانند این معما را به سادگی و خود به خود حل کنند؛ بدون آنکه نیاز داشته باشند تا ابتدا انجام دادن آن توسط یک کلاغ دیگر را تماشا کنند، و یا حتی بدون اینکه قبلا لوله شفافی را دیده باشند.
کلاغ کالدونیایی تنها گونه جانوری غیرانسانی است که میتواند با اصلاح ابزارهای موجود، ابزارهای بهتری اختراع کند. سپس این اختراعات جدید را به سایر کلاغهای گروه اجتماعی خود منتقل میکند. این کلاغ همچنین قادر است تا از ابزار برای به دست آوردن ابزارهای دیگر استفاده کند، و میتواند از مصالحی که هرگز در طبیعت ندیده است برای اختراع ابزار استفاده نماید.
مارمولک مانیتور: احتمالا بسیاری از انسانها مارمولکها را موجودات هوشمندی نمیدانند، اما مارمولک ترسناک مانیتور یک حیوان فوقالعاده باهوش است. مطالعات نشان داده است که این جانور میتواند تا «شش» بشمارد. همچنین این مارمولکها به خاطر کار هماهنگ با یکدیگر برای به دست آوردن غذا مشهور هستند: یکی از مارمولکها یک کروکودیل ماده را به طمع صید خود از لانهاش دور میکند؛ سپس سایر مارمولکها با تخمهای خوشمزه تمساح از خود پذیرایی میکنند. مارمولک طعمه نیز مخفیانه از دست کروکودیل فرار میکند و برای خوردن سهم تخمهای خود به لانه تمساح باز میگردد.
نکته جالب دیگر این است که یک اژدهای کومودو -که گونهای از مارمولک مانیتور است- که در باغوحش ملی واشنگتن نگهداری میشود، ظاهرا نگهبانان خود را تشخیص میدهد. یادتان باشد که صحبت از اژدهایی است که 3 متر طول دارد و گاهی انسان را هم میخورد!
عنکبوت Portia Labiata: نمیخواهید به این عنکبوت سلام کنید؟ این عنکبوت گونهای از عنکبوتهای جهنده است و بیشتر در جنوبشرقی آسیا یافت میشود. البته شاید هم بهتر باشد این کار را نکنید، چرا که این جانور شکارچی شیطانصفت نابغهای است که اگر اندکی بزرگتر بود، میتوانست و شاید میخواست که شما را بکشد. این عنکبوت که به دلیل زیرکی و قوه ابتکار خود اغلب با نام «گربه هشت پا» خوانده میشود، میتواند به صورت فیالبداهه روشهای شکار جدیدی را ابداع کند. سپس با روش آزمون و خطا، به یاد میآورد که کدامیک از این روشها برای کدام طعمه موثرتر است. روشهای این عنکبوت اغلب نشاندهنده سطح بالایی از هوش و یا حداقل زیرکی است. عنکبوت Portia اغلب به شکار سایر عنکبوتها میپردازد که خود جزو شکارچیان باهوش به شمار میروند؛ به همین دلیل هوشمندی وی بسیار تاثیرگذار است. این عنکبوت مسیرهای انحرافی را در اطراف طعمههای خطرناک طی میکند تا بهترین زاویه حمله را پیدا کند؛ حتی اگر این کار به ساعتها کار نیاز داشته باشد.
شاید ترسناکترین روش این عنکبوت، روش «به صدا در آوردن» باشد. تمام عنکبوتهایی که تار میتنند، از تارهای خود به عنوان نوعی تعمیم حواس خود استفاده میکنند. آنها قادر هستند تا لرزش مربوط به انواع گوناگون طعمهها را احساس کنند، و تشخیص دهند که کدام طعمه ممکن است خوشمزه و کدامیک ممکن است خطرناک باشد. اما Portia از یک تقلید هوشمندانه استفاده میکند: این عنکبوت میتواند یک تار را با طیف تقریبا نامحدودی از ارتعاشات «به صدا در آورد»، و به کمک این توانایی عنکبوت دیگر را به طمع شکار به فضای باز بکشاند. اما آنچه که عنکبوت بیچاره گمان میکند یک حشره خوشمزه است، در واقع Portia است که عنکبوت را در چنگال خود گرفتار میکند.
موش معمولی: موشها تنها به خاطر معمولی و پیش پا افتاده بودن حیوانات کلاسیک آزمایشگاهی نیستند، بلکه به این دلیل نیز انتخاب شدهاند که ساختار اجتماعی آنها از بسیاری جهات مشابه ساختارهای انسانی است. از آنجاییکه درک ما از «هوش» به شدت بر اساس هوش انسانی تعیین میشود، تمایل داریم که حیوانات هوشمند را بر اساس اینکه تا چه حد مشابه ما رفتار میکنند طبقهبندی کنیم.
موشها قادر به شمردن هستند. در یک آزمایش، موشها مجبور بودند یاد بگیرند غذا در ردیف چهارم از مجموعهای از جعبهها قرار دارد. پس از آن که این موضوع را یاد گرفتند، دیگر مهم نبود که چند جعبه وجود دارد، یا اینکه شکل، اندازه و یا رنگ جعبهها چیست؛ موشها قادر بودند تا جعبههای ردیف چهارم را انتخاب کرده و غذای خود را به دست آورند. در آزمایش دیگری توانایی آنها برای اندازهگیری زمان مورد سنجش قرار گرفت. اغلب جانوران نمیتوانند بازههای زمانی را اندازه بگیرند؛ اما موشها زمانی که مجبور شدند تا هر 15 دقیقه یک دکمه را برای دریافت غذا فشار دهند، به دقت موفق شدند تا زمان را در ذهن خود نگاه دارند. موشها همچنین از خود رفتار نوعدوستی نشان میدهد؛ عنصری که برای هوش اجتماعی کلیدی است. در یک مطالعه، موشها حتی زمانیکه هیچ جایزهای وجود نداشت، همنوعان خود را از قفس آزاد میکردند.
منقارشاخی آفریقایی: منقارشاخی آفریقایی یکی از اندک گونههای جانوری است که میتوانند زبان گونهای دیگر را درک کنند. به طور خاص، منقارشاخی آفریقایی میتواند با میمون دیانا صحبت کند! نتیجه مطالعهای که در دانشگاه سنتآندره انجام شد، نشان داد که منقارشاخیها قادر به درک هشدارهای میمونهای دیانا هستند. این میمون بر اساس نوع شکارچی که میبیند، صدای هشدار متمایزی برای سایر میمونها ایجاد میکند. برای مثال، صدای هشدار مربوط به نزدیک شدن پلنگ با صدای هشدار مربوط به عقاب متفاوت است. محققان متوجه شدند که منقارشاخیها به محض شنیدن صدای هشدار مربوط به عقاب پراکنده میشوند اما این کار را برای هشدار مربوط به پلنگ انجام نمیدهند، چرا که پلنگ برای جانوری که میتواند پرواز کند خطر چندانی محسوب نمیشود.
پشه ماهی: ماهی کولی Live-Bearing Tooth، که با نام پشه ماهی یا گامبوزیا نیز شناخته میشود، ماهی کوچکی ساکن آب شیرین است که عموما در آبهای سرشار از پشه زندگی میکند و از لارو این جانوران تغذیه میکند. محققان دریافتهاند که این ماهی توانایی تمایز قائل شدن میان اندازه گروهها را دارد؛ به عبارت دیگر، این ماهی قادر به شمردن است. در مطالعه انجام شده توسط دانشگاه پادوا ایتالیا، محققان متوجه شدند پشه ماهیهای ماده که از سوی نرها به ستوه آورده شده بودند، به گروههای بزرگ سایر پشه ماهیها شامل چهار ماهی پناه میبردند. این ماهیان همیشه گروههای چهارتایی را به جای گروههای سهتایی انتخاب میکردند. در خصوص گروههای بیشتر از چهار ماهی، به نظر میرسید که انتخاب گروه به صورت تصادفی انجام میشود. اگرچه چنین کاری ممکن است ساده به نظر برسد، اما اغلب جانوران و همچنین اغلب ماهیان فاقد حس عددی هستند.
خفاش خونآشام: خفاشهای خونآشام کابوسوار شاید شبیه اعضای یک تیم به نظر نرسند، اما در حقیقت آنها هوش اجتماعی پیشرفتهای از خود نشان می دهند. برای جانور کوچکی همانند خفاش، مصلحت این است که در یک جامعه بزرگ و سالم باقی بماند؛ و خفاشهای خونآشام در صورت لزوم میتوانند یک نوعدوستی متقابل از خود نشان دهند. این خفاشها غذای خود را با دیگر خفاشهای گرسنه به اشتراک میگذارند (اگرچه این کار مستلزم عمل نه چندان خوشایند قی کردن خون است)، بدون توجه به اینکه خفاش گرسنه تا چه اندازه خویشاوند نزدیکی به شمار میرود. در حقیقت، به نظر میرسد که خفاشها نشانه خفاش دیگری را که در گذشته غذایش را با آنها تقسیم کرده به خاطر میسپارند؛ و در خصوص کسی که در گذشته نسبت به آنها بخشندگی نشان داده است، احتمال بیشتری برای جبران وجود دارد.
آنول: آنولهای پورتوریکویی -گونهای بسیار متداول از مارمولکها، که حتی در مغازه حیوانات خانگی نیز فروخته میشوند- از آنچه پیش از این تصور میشد، توانایی یادگیری بیشتری دارند. اخیرا در یک مطالعه، نخست به آنولها دو چاهک پیشکش میشد: یکی از چاهکها خالی بود، و دیگری پر از کرم بود ولی با درپوش پوشانده شده بود. آنول به سرعت یاد گرفت تا درپوش را از سر راه کنار بزند؛ رفتاری که هرگز در طبیعت از آنها مشاهده نشده بود. در مرحله بعد سر هر دو چاهک پوشانده شد، که رنگ یکی از سرپوشها روشن و رنگ دیگری تیره بود و غذا همیشه زیر سرپوش روشن قرار داشت. آنول خیلی زود این موضوع را دریافت و هر بار به سراغ درپوش روشن میرفت. حتی زمانیکه جای درپوشها عوض شد، مارمولک تنها با چند بار تلاش آنچه را که قبلا میدانست کنار گذاشت و به سراغ سرپوش تیره رفت. اغلب پرندگان –که عموما باهوشتر از مارمولکها هستند- قادر نیستند تا این آزمایش را به سرعت آنولهای کوچک حل کنند.
زنبور عسل: زنبورهای عسل یکی از پیچیدهترین سیستمهای اجتماعی را در میان جانوران دارند، و بیش از هر بیمهره دیگری مورد مطالعه قرار گرفتهاند؛ اما هنوز چیزهایی زیادی هست که درباره هوش این مخلوقات ناشناخته باقی مانده است. بحث برانگیزترین مسالهای که درباره این جانوران وجود دارد، رقص چرخشی (Waggle Dance) آنها است. زمانیکه زنبورها پس از یافتن یک منبع غذایی به کندو باز میگردند، قبل از آنکه با جمع کردن سایرین برای آوردن بقیه غذا بروند، یک رقص استادانه را در مقابل سایر زنبورها انجام میدهند. دکتر کارل فونفریش، به همراه کونراد لورنز و نیکو تینبرگن جایزه نوبل پزشکی-فیزیولوژی سال 1973 / 1352 را برای یافتههای خود درباره رقص چرخشی دریافت کردند. آنها عقیده دارند که این رقص یک پیام رمزی است که بر اساس زاویه رقص، سرعت چرخش و زمان روز، به سایر زنبورها اطلاعات دقیق محل و فاصله منبع غذا را میدهد.
علاوه بر مهارتهای اجتماعی، زنبورهای عسل در زمینههای دیگری نیز باهوش هستند. آنها احتمالا قادرند تا نقشههایی شناختی برای خود تهیه کنند و حتی زمانیکه در یک محل ناشناس قرار میگیرند، نشانهها را برای رسیدن به منبع غذا تشخیص دهند. همچنین زنبورهای عسل میتوانند بین رنگها تمایز قائل شوند.
53275
نظرات
- نظرات منتشر شده: 1
- نظرات در صف انتشار: 0
- نظرات غیرقابل انتشار: 0
-
خیلی جالب بود. فکر نمی کردم رفتار پارانوئیدی سنجاب هم جزو هوش محسوب بشه!
نظر شما