قطع درختان در مازندران

واااااای...

آخه مملکتی که در منطقه خشک قرارداره باید این طوری اندک قسمت های سبز خودش رو قلع وقمع کنه؟ این همه پول می دیم از گندم و پارچه و بنزین و ... رو واردمی کنیم حالا چوب رو هم وارد کنیم چی می شه؟ در ضمن این که کشورهای دیگه جنگل های صنعتی دارند و ضرری برای محیط زیست ایجاد نمی شه. نکته دیگه اینه که اگه برای کاغذ و مقوا این جنگل های قدیمی رو قطع می کنیم باید گفت که کیفیت کاغذ وطنی ارزش این کار رو نداره و همه می دونن که کاغذ های مرغوب از برزیل و ... وارد می شه. به عبارتی طلای سبز رو قطع می کنیم که کاغذ بی کیفیت درست کنیم یا مبل های دوزاری. برای واردات هم می شه از روسیه وارد کرد یا برزیل و سایر کشورهایی که چوب صادر می کنند. واقعا حرص می خورم که کارهای احمقانه در کشور ما سریع و به موقع انجام می شه

اینا که هیچکدامشان قیافشون به فرسوده نمی خوره

قطع درخت در سطحی خیلی وسیع جهت تولید کاغذ و مقوا توسط کارخانه چوب و کاغذ مازندران بسیار باعث تاسفه. فقط جهت جلوگیری از اعتراضات مردمی قطع درخت در حاشیه جاده ها انجام نمیگیره در حالی که از جنگلهای مازندران چیزی باقی نمونده.........مردم شما را به مقدسات قسم در مصرف کاغذ صرفه جویی کنید.

وای خدایا..خودت کمک کن

یک سر جنگلهای روبروی متل قو به طرف بالا بزنید دانیال و دهات دوروبر بکنید ببینید به جای درختها چند ویلا به جای ان ساخته شده است . زمینهایی که زمانی مرکبات را به بازار ایران می رساند همگی در حال نابودی است لطفا نگید زمین خودشان است . این شمال زمانی زیباست که درخت و سبزی داشته باشد وقتی نیست به چه درد می خورد

بیچاره اون روستا نشین کنار جنگل، که وقتی صحبت از نابودی جنگل ها میشه همه مردم اعم از مسئولین و بقیه افراد اونا مقصر می دونن.

همینکارا باعث ایجاد مناطق مستعد سیل و زمین لغزش میشه. در مناطق جنوبی هم توفان گرد و خاک

این که هنوز چیزی نیست که شرکتهای تعاونی تو جنگلهای سیاهکل کارخانه چوب بری گذاشتن کوره زغال درست کردن بیشتره جنگلهارو بریدن البته با مجوزهااااااااااا جنگلی نمونده که اقا مثل اینکه شما گیلان تشریف نیاوردین ها

بهشهر سيل اومد سه نفرم مردند اقايان مسئول كلاهشو بگيرند بالا باريكلا

من تو شمال زندگی میکنم.وقتی بچه بودم و با خانواده میرفتیم به جنگل برای تفریح ،اونقدر آروم و بکر بود که نگو. جنگل،پر درخت وخنک، و پر از صدای پرندگان بود.درختای بلندی که روی تنه هاشون خزه بسته بود و آسمون رو از زیرشون نمیشد دید،از بس در هم پیچیده شده بودن.در ضمن هیچ بوی بدی هم نمی اومد جز بوی گل یاسبزه های وحشی.اما حالا که به همون جنگل میریم دیگه اون جنگل نیست.دیگه مثل اون موقع بکر و پر درخت نیست.انگار همه جا لگدکوب شده است.با اینکه زیر درخت میشینیم اما باز همه گرمه و دیگه باد خنک نمیوزه.صدای ماشین بیشتر از صدای پرنده میاد و از همه بدتر بوی بد زباله یا کارخانه های وسط جنگل آدم رو آزار میده.روی درختها بجای خزه،یا یادگاری کنده شده یا تبر خورده.زباله هم که همه جا هست.به کی باید اینها رو گفت؟