۰ نفر
۲۲ مرداد ۱۳۹۱ - ۱۸:۳۵

در شرایط کنونی به نظر می‌رسد تنها فرهنگ ظلم‌ستیز علوی، دست‌آویزی گره‌گشا خواهد بود تا در سایه آن احیای حقیقی عدالت‌گرائی متحقق شود.

جهان اسلام و خاصه دنیای تشیع در ایامی به سوگ امیر ولایت نشسته که هر روز موج جدیدی از تحولات بر طومار احوال این خیل سایه افکنده و کانون فتنه‌ای نو بر پیکره زخم آجین مردمان این دیار جلوه‌گری می‌کند. البته نگارنده این سطور به واسطه سرمایه اندک اندیشه‌ورزی در حوزه مطالعات بین‌المللی، گریزی جز بحث و نظر از همان زاویه را نیز نداشته و بالطبع خوانندگان نیز توقعی جز آن ندارند. اما روزگار چنان درهم تنیده و لهیب فتنه چنان زبانه می‌کشد که کلک عقل‌گرا و عافیت‌اندیش هم کام در خود کشیده و عنان اختیار ز کف داده است. در این شرایط، تصاویر زیر قابل تفکیک‌اند:
* تصویر اول: تحولات منطقه‌ای خاصه آنچه که در ماه‌های اخیر در سوریه رخ داد؛ از وقوع وضعیتی نو در عرصه سیاست بین‌الملل منطقه‌ای حکایت دارد. در واقع، فراتر از امواج متلاطم تحولات درونی کشورهای منطقه (به ویژه سوریه)، شرایط به گونه‌ای رقم خورده که بازیگران منطقه‌ای چون عربستان و قطر از نقش تأثیرگذارتری بر روند تحولات برخوردار گردند؛ نقشی که از یک سو محصول عقب‌ماندگی و انفعال بازیگرانی چون مصر و سوریه است و از سوی دیگر، به ارتقاء سطح تحرک سخت و نرم‌افزاری این قبیل دولت‌ها و ارتقاء میزان منزلت منطقه‌ای آنان بازمی‌گردد. افزون بر آن، شرایط یاد شده می‌تواند به گونه‌ای به پیش رود که سیاست‌های قدرت‌های بزرگی چون آمریکا نیز دستخوش تحول گردد؛ به این معنا که اوباما مجبور گردد بر خلاف میل باطنی و تمایل به مدیریت تساهل‌آمیز بحران سوریه که با فضای انتخاباتی آمریکا نیز تطابق بیشتری دارد؛ به سوی مواضع دیگری سوق یافته و در نهایت از ملاحظات امنیتی و نظامی رهبران عربستان و امارات که با نوعی انتقام‌گیری استراتژیک از ایران نیز عجین شده، تأثیر پذیرد. در همین ارتباط، باید از پرونده هسته‌ای ایران و مواضع اخیر برخی رهبران اسرائیل بر محور برخورد نظامی با این دولت سخن گفت.
 
* تصویر دوم: شرایط بحران‌آلود منطقه به ویژه بحران سوریه، در کنار سطوح داخلی و منطقه‌ای، به سطح پیچیده‌ای از روابط قدرت‌های بزرگ نیز اشاره دارد. در واقع، مواضع تقابل‌گرای چین و روسیه با آمریکا، شرایط را با فراز و نشیب دیگری همراه ساخته و جلوه‌های خاصی از رویارویی‌های سخت و نرم‌افزاری میان این دو جبهه را آشکار ساخته است. در این چارچوب، دامنه مطالبات طرفین این معادله که عمدتاً بر محور «حداکثرسازی قدرت و موقعیت» معنا می‌یابد؛ می‌تواند عرصه نقش‌آفرینی متغیرهای دخیل را از لایه‌های به شدت داخلی تا مقطع کاملاً بین‌المللی در نوسان داشته باشد.
 
* تصویر سوم: تصویر نهائی در سطحی فراتر از مقتضیات عملگرایانه و نفع‌محور یاد شده رنگ و نشان می‌گیرد؛ در افقی معناگرا با آمیزه‌هایی از قدرشناسی شب‌های قدر و احیاگرائی شب‌های احیا. براستی چگونه می‌توان میان این تصویر با تصاویر بالا ارتباط یافت و سودای دیرپای منزلت‌یابی جهان اسلام را در برزخ میان این تحولات متعارض بازشناسی کرد؟ واقعیت امروز چیزی غیر از ضرورت آسیب‌شناسی از وضعیت جهان اسلام نیست؛ چالش‌هائی که بیش از هر چیز در رفتارها و مواضع تناقض‌نما و سیاست‌زده سیاستمداران کشورهای اسلامی ریشه داشته و نفع‌طلبی و قدرت‌اندوزی را به معیار مسلط و مشروع آن تبدیل کرده است. در این شرایط به نظر می‌رسد تنها فرهنگ ظلم‌ستیز علوی، دست‌آویزی گره‌گشا خواهد بود تا در سایه آن احیای حقیقی عدالت‌گرائی متحقق شود.
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 235452

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
8 + 5 =