آنچه قطعاً مختومه شد، اعتبار یک جایزه ی ملی بود؛ اعتباری که در سایه ی تلاش دست اندرکاران حوزه ی فرهنگ در سالهای گذشته حاصل شده بود و ا ینک با یک بی¬تدبیری آشکار و سوء مدیریت برباد رفت!

    جایزه ی جلال آل احمد یک جایزه ی ملی و مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی است. شورای عالی انقلاب فرهنگی ضمن تصویب این جایزه در سال 1384 ، آئین نامه ی مربوطه را در سال 1385 تصویب کرد و با برگزاری اولین دوره ی آن در سال 1386  ، عملاً یک جایزه ی ملی بزرگ متولد شد. امروز، یکصد و ده سکه بهار آزادی (که جایزه ی برگزیدگان است) در قیاس با دستمزدهای اندک تألیف، عدد و رقم بزرگی محسوب می­شود. حتی بیست و پنج سکه­ای که جایزه ی آثار تقدیری است، (به برکت گران شدن طلا در چند ماهه ی اخیر) مبلغ کمی نیست. جایزه ی جلال دارای هیأت امناء ، هیأت علمی و داوران است. هیأت امناء ، هیأت علمی را تعیین می­کنند و هیأت علمی، داوران را برمی­گزینند. وظیفه ی تعیین مصادیق آثاری که با اهداف جایزه تطبیق پیدا می­کنند و ارجاع آنها به گروههای داوری از وظایف هیأت علمی است و در نهایت، حرف آخر را در گزینش آثار، داوران می­زنند. حتی در مواردی که تعداد افراد مؤثر در پدید آوردن یک اثر بیش از یک نفر باشند و در مورد آثار برگزیده ی مشترک، تعیین سهم افراد از جایزه به عهده ی داوران گذاشته شده است. و صد البته همه ی‌ امور با اطلاع هیأت علمی نه نفره انجام می­شود.
    دوره ی‌ اخیر جایزه ی جلال محل مناقشه شد. ابتدا آقای محمدرضا سرشار (از اعضای هیأت علمی) نسبت به تغییر داوران بخش نقد (بدون اخذ نظر کلیه ی اعضای هیأت علمی) اعتراض کرد. سپس داوران بخش مستندنگاری - بالاتفاق - نسبت به تغییر رأی داوران اعتراض کردند. دبیرخانه ی‌ جایزه - که زیر نظر دبیر علمی اداره می­شود - در پاسخ به اعتراضات، مسئولیت تغییر رأی داوران را متوجه هیأت علمی کرد و این امر (تغییر رأی داوران) را دارای سابقه دانست! از سوی دیگر، ضعفهایی برای کتاب برگزیده ی داوران (کتاب شرح اسم) برشمرد!
    از آنجا که توضیحات دبیرخانه قانع کننده نبود، دبیر جایزه مجبور شد با برگزاری مصاحبه­ای با برخی رسانه های منتخب، مجدداً ضمن برشمردن اشکالاتی چند برای اثر برگزیده (کتاب شرح اسم)، این تغییر را به هیأت علمی نسبت دهد و این امر را هم دارای سابقه در دوره ی قبل (که خود، دبیر آن دوره هم بود! ) بداند و ملاکهای تصمیم­گیری را « آئین نامه ی‌ مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی، آئین نامه ی اجرایی و رویه ی اجرایی» برشمرد! به این ترتیب، چیزی به اسم « رویه ی اجرایی» به ضوابط افزوده شد! دبیر جایزه مدعی شد که حرف آخر را هیأت علمی می­زند؛ هیأتی که خود او دبیری آن را برعهده دارد!
    مشکل­گشا نبودن مصاحبه ی دبیر جایزه (که با وجود دارا بودن فضل در برخی حوزه ها، تخصصی در حوزه های ادبیات داستانی، نقد ادبی، تاریخ­نگاری و مستند­نگاری ندارد)، قابل پیش­بینی بود اما شاید کمتر کسی حدس می­زد که این مصاحبه چند گره محکم به گره­های پیشین بیفزاید! دبیر جایزه ضمن پذیرش رسمی تغییر رأی داوران، یکی از ملاکهای عملکرد خود را « رویه ی اجرایی» خواند؛ چیز مهمی که سابقه­ای از آن در اسناد و ضوابط و حتی در اخبار و شایعات هم وجود نداشت! همشأن شمردن آئین نامه ی ‌مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی (که بالاترین مرجع تصمیم­گیری حوزه ی فرهنگ است) با « رویه ی اجرایی» امری محیرالعقول بود! از سوی دیگر تبدیل خطای بی سر و صدای سال قبل به ‌« رویه ی‌ اجرایی» و تکرار آن در سال جاری بر تعجب و تحیر ناظران افزود!
    انجمن قلم ایران با امید حل موضوع، تخلفات صورت گرفته را طی نامه­ای به وزیر ارشاد منعکس کرد و خواهان مداخله ی وی برای حل و فصل ماجرا شد. وزیر ارشاد طی دو مصاحبه با فاصله ی چند روز، پاسخ منتقدان را داد و ظاهراً ختم موضوع را اعلام کرد. دکتر حسینی در مصاحبه ی‌ اول اگر چه خود را « از حامیان، مبلغان و مروجان این اثر » خواند که در رونمایی آن نیز شرکت است، اما آن را واجد شرایط برگزیده شده ندانست. او در مصاحبه ی بعدی، از منظر داوری، اشکالات کتاب « شرح اسم » را مورد انتقاد قرار داد و از جمله به 240 اشکال وارده بر کتاب از سوی مؤسسه تنظیم و نشر آثار مقام معظم رهبری اشاره کرد. از دیگر دلایل شایسته نبودن اثر، دریافت نکردن مجوز چاپ از وزارت ارشاد (در چاپ اول کتاب) و توزیع کتاب فاقد مجوز در نمایشگاه کتاب تهران برشمرده شد!
    توقع آن بود که وقتی « رعایت نشدن آئین نامه و تغییر رأی داوران» مورد اعتراض است، به جای داوری در مورد یک اثر و برشمردن اشکالاتی که هر یک به تنهایی برای کنار گذاشتن اثر از داوری کفایت می­کند (وچه بسا می تواند منجر به صدور حکم جریمه از سوی هیأت رسیدگی به تخلفات ناشران شود)، به جبران مافات و اندیشیدن تمهیداتی برای ترمیم خدشه­ای پرداخته می­شد که بر چهره ی تابناک بزرگترین جایزه ی ملی حوزه ی نشر وارد شده است.
    ظاهراً توجه نشده است که کتاب « شرح اسم» (به دلیل 240 غلط محتوایی و تخلفات ناشر آن) حذف نشده است بلکه با تغییر رأی داوران، به جای برگزیده شدن، مورد تقدیر قرار گرفته است! استدلالات مسؤلان وزارت ارشاد و جایزه جلال سؤال دیگری را پیش می­آورد، « چگونه اثری که دارای 240 خطای آشکار بوده و به صورت قانونی هم مجوز نگرفته و در سال مربوطه هم منتشر نشده (ویا مجوز دریافت نکرده) است ، شایسته ی تقدیر در یک جایزه ی ملی است و چگونه است که وزیر محترم در جلسه ی رونمایی از چنین اثری شرکت نموده و از آن تجلیل کرده است؟»
    محکم ­تر کردن گره­های قبلی و زدن گره­های جدید، مشکل­گشا نیست! بدیهی است حل نشدن موضوع به دست وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کار را به مراجع بالاتر خواهد کشید و مسأله ی جایزه ی جلال مختومه نخواهد شد. اما آنچه قطعاً مختومه شد، اعتبار یک جایزه ی ملی بود؛ اعتباری که در سایه ی تلاش دست اندرکاران حوزه ی فرهنگ در سالهای گذشته حاصل شده بود و ا ینک با یک بی­تدبیری آشکار و سوء مدیریت برباد رفت!

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 265575

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 0 =