اول) آنقدر ناآماده که حتی بعضیها یادشان رفته بود برای ثبت قرارداد جدا از پرداخت بدهیها، نیاز به تکمیل مدارک دارند. ایراد از تیمها نیست، ایراد اصلی متوجه قانونگذار است که هر سال شعار «میگیریم، میبندیم» سر میدهد، اما با یک تلفن از استاندار، بلکه فرماندار و شهردار، تمام شعارهایش را از یاد میبرد.
دوم) از بحثهای اداری و ایرادهای ساختاری که بگذریم، بازیهای روز اول لیگ را نسبت به افتتاحیه سالهای قبل جذابتر دیدیم. احتمالاً این تأثیر جام جهانی است که باعث شده مربیان و بازیکنان ایرانی جدیتر از سالهای قبل وارد لیگ برتر شوند. آنها خوب میدانند مردمی که یک ماه هر شب به تماشای بازیهای بینالمللی نشستند، به سادگی هر توپبازی و بزنزیرشی را به اسم فوتبال تماشا نمیکنند. امیدواریم بازیها، هفته به هفته جذابتر شود. این جذابیت صرفنظر از نتایجی که رقم میخورد، به نفع همه است؛ بازیکن، مربی، مدیر، تماشاچی و روزنامه و روزنامهنگار.
سوم) علیرضا جهانبخش حالا یکی از مرغهای دریایی برایتون است. تا اینجای کار هیچ ایرادی ندارد، حتی با این وجود که علیرضا قبل از جام جهانی در سبد خرید ناپولی و لاتزیو بود، با برایتونی شدن پسر محبوب فوتبال ایران کنار میآییم و حتی شاید به خاطر او، ما هم برایتونی شویم، اما این ماجرا یک نگرانی دارد: در تیم جهانبخش، دو بازیکن از رژیم صهیونیستی توپ میزنند... آنهایی که به همه چیز طعم و رنگ سیاست میزنند، با این اتفاق چگونه کنار میآیند؟ نگرانی بزرگ این است که دلواپسان این اتفاق که علیرضا هیچ نقشی در آن نداشته را جور دیگری جلوه بدهند و برای فوتبال دردسر تازهای بسازند.
* این یادداشت در سرمقاله شنبه ۶ مرداد روزنامه خبرورزشی چاپ شده است.
نظر شما