سرانجام ازدواج تلفنی شیرین در اروپا را بخوانید

روزنامه ایران در این باره نوشت:

زن 35 ساله‌ای به نام «شیرین» با مراجعه به دادگاه و ارائه دادخواست طلاق به قاضی گفت: چند سال پیش یکی از آشنایان خانوادگی مرا برای پسرخاله‌اش که مقیم خارج از کشور است، خواستگاری کرد. خیلی زود هم قرار ازدواج‌مان گذاشته شد. ضمن اینکه می‌دانستم حمید 14 سال بزرگتر از من و صاحب یک شرکت تجاری است. پس از چند بار مکالمه تلفنی و شنیدن حرف‌های فریبنده‌اش، بدون حضور داماد و با وکالتی که به پدرش داده بود به صورت غیابی و تلفنی با مهریه 200 سکه طلا و 200 شاخه گل میخک به عقدش درآمدم. یک سال بعد هم با فراهم شدن مقدمات سفر و اقامتم در نروژ با هزار امید و آرزو راهی آن کشور شدم، اما متأسفانه پس از چند ماه برخلاف تصورم دریافتم که همسر دروغگویم آشپز رستوران است.

زندگی با حمید در کشور غریب با سختی‌های بسیاری همراه بود و حتی تولد فرزندمان نیز هیچ تأثیری در زندگی ما نداشت تا اینکه مادرم پس از چهار سال وقتی برای دیدن ما به نروژ آمد راز پنهان زندگی‌مان فاش شد و پس از مشورت و درددل با مادرم تصمیم گرفتیم به صورت توافقی از هم جدا شویم.

بنابراین همراه فرزندم به ایران برگشتم تا با ارائه دادخواست طلاق به زندگی تلخ و بدون تفاهم‌مان پایان دهیم. اما با گذشت سه سال هنوز منتظر بازگشت شوهرم هستم. حالا هم با بخشش همه حق و حقوقم درخواست صدور حکم طلاق را دارم.

بعد وکیل مرد با مراجعه به دادگاه ضمن تشریح اظهارات موکلش و اعلام مخالفت با جدایی آنها گفت: مرد و خانواده‌اش سال‌ها است که مقیم خارج از کشور هستند. شغل شوهر در عقدنامه آزاد قید شده است. «آشپز» بودن با آبرو و مصلحت خانوادگی زوج منافاتی ندارد و باعث سرافکندگی خانواده نیست. اما متأسفانه ریشه اختلاف خانوادگی آنها همزمان با سفر مادرزن و دخالت‌های او آغاز شد. ضمن این که هیچ توافقنامه‌ای و یا سندی هم مبنی بر توافق زوج به جدایی و اجازه سفر زن به همراه فرزند خردسالش به کشور وجود ندارد و اقدام خودسرانه زن برای طلاق، آینده فرزندشان را به تباهی و نابودی کشانده و او را نیز سرگردان و بی‌پناه خواهد کرد.

 قاضی پرونده پس از دریافت اظهارات طرفین، بازگشت به کشور را دلیل کافی برای جدایی زن ندانست و درخواست وی را رد کرد.

پرونده با اعتراض زن جوان برای رسیدگی نهایی و صدور حکم قطعی به شعبه 26 دادگاه تجدیدنظر استان تهران فرستاده شد.