اقدامات شیخ عباس قمی در حوزه مطالعه و نگارش آنقدر با توده مردم مرتبط بوده که همگان با آثار مکتوب وی ارتباطی علمی و معنوی پیدا کردهاند. درباره وجوه مختلف شخصیت و عملکرد شیخ عباس قمی به چند ویژگی برجسته می توان اشاره کرد. نخست آن که محدث قمی یک نوع حیات معنوی را وارد زندگی مردم کرد. درست است که پیش از وی نیز ما کتابهای ادعیه داشتیم، اما او توانست به شیوهای متفاوت اذهان مردم را با تربیت معنوی و دعا مرتبط کند.
ویژگی دیگر محدث قمی این است که با توجه به این که او در حوزههای علمیه قم، مشهد و نجف تحصیل کرده بود و کتاب مینوشت، عملا حلقه ارتباط دهنده بین این سه حوزه معتبر جهان تشیع بود. افرادی مانند شیخ عباس قمی، ناقل معارف دینی بین این حوزههای علمیه بودند.
تکراری نبودن تلاش محدث قمی در حوزه تحقیق و نگارش یکی دیگر از ویژگیهای کاری وی است. او به خلاءهای موجود در حوزه علمیه توجه میکرد و لذا درصدد بود با احیای علم حدیث یا کار کردن در حوزه علم رجال و بهطور تخصصی در علم ادعیه و زیارات، این کمبودها را برطرف کند. کاری که او بر روی کتاب بحارالانوار انجام داد، بسیار عظیم و سخت بود.
دچار نشدن محدث قمی در گرداب افراط و تفریط دیگر ویژگی این عالم بزرگ است. شیخ عباس قمی جلو افراط و تفریط را در منهج خودش گرفت. در تاریخ تشیع شاهد نوعی افراط و تفریط در حوزه سیاست بودهایم، در حالی که محدث قمی اعتدال را پیشه کرد تا ابتدا چراغ راه جامعه شود و سپس جامعه را از نظر سیاسی نیز هدایت کند.
برخی به اصطلاح روشنفکران در دورهای از تاریخ به آثار محدث قمی به ویژه کتاب مفاتیحالجنان توهین هایی کرده اند. باید از این روشنفکران سوال کرد شما که به چنین آثاری توهین میکنید، آیا اساسا به حیات معنوی برای توده مردم اعتقاد دارید؟ درست است که انسانی موجودی چند بعدی است، اما یک بعد او نیز حیات معنوی است، یعنی همانند چیزی که محدث قمی با آثارش به ویژه کتاب مفاتیحالجنان به مردم هدیه داد. در واقع، مفاتیحالجنان ادعیه استواری دارد که لبریز از حقاند.
عملکرد برخی منورالفکران در دوران گذشته باعث شد مسیر مشروطه عوض شده و به انحطاط کشیده شود. امروزه هم برخی دعانویسها شروع کردهاند به زیر سوال بردن روحانیت و اساس تفکر دینی. این افراد در گذشته نیز آثار مکتوبی مانند مفاتیحالجنان را مسخره میکردند.
آنچه اصالت دارد، کاری است که بر اساس روایت و احادیث انجام میشود. این همان کاری است که محدث قمی انجام داد و در واقع، آثار وی در ایجاد حیات معنوی، بیبدیل است. البته باید دقت داشت که این آثار مرزبندی کاملا مشخصی با کتابهای صوفیه و عرفانهای قلابی رایج دارد، زیرا او عرفانی مبتنی بر احادیث ارایه کرد که انسان به راحتی و با خیال آسوده میتواند به آن رجوع کند.
در حالی که برخی متفکران به معارف شیعه از بیرون توجه دارند و کارهای ارزشمندی نیز انجام میدهند، نگاه محدث قمی به این معارف، نگاهی درونی بود؛ نظیر کارهایی که شهید مطهری انجام داد.
با توجه به مشکلات متعددی که گریبانگیر جواع صنعتی امروزی است، پاسخ دادن به مسایل مردم به ویژه قشر جوان جامعه وظیفه حوزههای علمیه است. انتشار کتابهای عرفان سرخپوستی یا عرفان بودیسمی، نشانگر وجود خلاءهایی در جامعه است. اینها فتنهاند و غرب نیز میخواهد افکار سکولاریستی را رواج دهد. از آنجایی که محدث قمی معنویت را به جامعه هدیه داد، ما نیز امروزه به یک محدث قمی امروزی نیازمندیم تا شرایط زمان ما را درک کند، زیرا اگر عطش حیات معنوی جامعه امروزی برطرف نشود، جامعه به سمت خوبی نمیرود و ضرورت دارد که حوزههای علمیه با همان سبک محدث قمی، اما با زبان امروزی کتاب بنویسند.
نظر شما