۰ نفر
۱۷ آذر ۱۳۸۹ - ۰۵:۳۶

فارس: پایگاه تحلیلی ولترنت در مقاله‌ای به افشاگری‌هایی در مورد ترور رفیق حریری نخست وزیر اسبق لبنان پرداخته و معتقد است که رژیم صهیونیستی در این عملیات از سلاحی جدید و پیچیده استفاده کرده است.

پایگاه اینترنتی "ولترنت " (voltairenet.org) در مقاله‌ای به قلم "تیری میسان " (Thierry Meyssan)، به بررسی شبهات به جای مانده از ترور رفیق حریری پرداخته و می‌نویسد: در حالیکه رسانه‌های غربی اعلام کردند که بزودی اعلام جرم علیه حزب‌الله را در دادگاه ویژه لبنان صادر خواهند کرد، مجله روسی "ادناکو " (Odnako) تمامی بازرسی‌های سازمان ملل را زیر سؤال برد.

به اعتقاد تیری میسان، سلاحی که برای ترور رفیق حریری، نخست وزیر سابق لبنان استفاده شد، از سوی آلمان تجهیز شده بود. ظاهرا، "دتلف مهلیس " (Detlev Mehlis)، قاضی و نماینده و مسئول آلمانی تحقیق و رسیدگی، مدرکی را که مبنی بر مخفی نگه داشتن دخالت کشورش بود، دستکاری کرد. این افشاگری‌ها دادگاه را آشفته و جهت جریان را در لبنان معکوس کرد.

بنا بر این گزارش، تمامی درگیری‌ها، خاورمیانه امروزی را به وحشت انداخت و دادگاه ویژه لبنان را شکل داد. صلح و جنگ هر دو به این دادگاه وابسته است. در برخی مواقع، این دادگاه باید باعث انحلال حزب‌الله، فرونشاندن مقاومت و ایجاد صلح آمریکایی شود. برخی از افراد معتقدند که این دادگاه قانون را به استهزاء گرفته و برای اطمینان از تصاحب دستور مستعمراتی جدید در منطقه، حقیقت را معکوس کرده است.

دادگاه متعاقب قطعنامه 1757 شورای امنیت سازمان ملل در 30 می 2007 تشکیل جلسه داد و در واقع این دادگاه به منظور تحت تعقیب قرار دادن حامیان مدعی ترور رفیق حریری، نخست وزیر سابق، نیز بود. مفاد سیاسی دادگاه، تنها به این مسئله اشاره داشت که بتواند از "بشار اسد " و "امیل لحود "، رؤسای جمهور سوریه و لبنان در دادگاه استفاده نماید، البته نه آن طوری که به دلخواه نومحافظه‌کاران باشد.

" پاکسازی منطقه برای ارتش اسرائیل

با این حال، دادگاه به دلیل اینکه اتهامات وارده براساس مدارک پوچ و واهی بوده است که با شهادت‌های دروغین جمع‌آوری شد و موضوع این پرونده را تحت پیگرد قانونی قرار نداد. و براساس موارد فوق حکم صادره در پیچ و خم اداری ناپدید گشت و در واقع آنها بدنبال آن بودند که این حکم را به صحنه‌های پرآشوب سیاسی خاورمیانه انتقال دهند.

در 23 می 2009، "اریک فولات " (Eric Follath)، خبرنگار اشپیگل به تعلیق نگه داشتن حکم اتهام مظنونان، مسلما رهبران نظامی حزب‌الله، را افشا کرد. پس از گذشت 18 ماه، "سید حسن نصرالله "، دبیر کل حزب‌الله، بی‌گناهی حزب خود را اعلام کرد.

وی در ادامه افزود، هدف اصلی از این اقدامات سر بریدن افراد مقاومت و پاکسازی منطقه برای ارتش اسرائیل است. حکومت ایالات متحده به نوبه خود در یک جریان ناگهانی متعهد شد که هیچ‌کس اجازه پایمال کردن و فاصله گرفتن از عدالت بین‌المللی را ندارد.

در هر صورت، آنها بدنبال آن هستند که در منطقه جنگ داخلی به راه بیندازند و هدفشان اعلام جرم علیه رهبران شیعه است که همه بر حتمی بودن آن معتقدند، و ترور یک رهبر سنی باعث ایجاد فتنه و جنگ میان مسلمانان شده، و خونریزی و خشونت را در منطقه افزایش می‌دهد.

"سعد حریری "، نخست وزیر کنونی لبنان و پسر نخست وزیر فقید این کشور طی دیدار رسمی خود در 15 و 16 نوامبر از مسکو تصریح کرد که بهره‌برداری سیاسی دادگاه، کشورش را در معرض خطر جدید قرار می‌دهد.

"مدودف " (Medvedev) رئیس جمهور روسیه با عصبانیت اعلام کرد که این کشور خواستار عدالت است و هر نوع تلاشی را برای بی‌اعتبار ساختن، تضعیف کردن یا به تأخیر انداختن روند کاری دادگاه سرزنش می‌کند. این موقعیت مهم از اطمینانی ناشی می‌شود که طی آن کرملین تصمیم گرفت تا در دادگاه ویژه لبنان مستقر شود. اما به شدت از سوی افشاگری‌های ادناکو به خطر افتاد.

این نویسنده فرانسوی در ادامه می‌نویسد: در واقع، اطلاعاتی که ما در مورد چگونگی ترور رفیق حریری بدان رسیدیم مسیر جدیدی را به رویمان باز کرد، اما برای دیگران جای تعجب داشت که چرا تا به حال مورد بررسی قرار نگرفته است.

در دوره بازرسی مفصل ما، بدون شک با تعداد زیادی از بازیگران مواجه شدیم، به طوری که اخبار به سرعت منتشر گردید و این زنگ هشداری بود برای کسانی که به دنبال نشانه‌ای از ترور بودند و مقاومت مسلح لبنان را که بیانگر یک موهبت الهی واقعی است، متهم به همکاری کردند.

روزنامه صهیونیستی "جروزالم پست " در 18 اکتبر با هدف ارعاب، حمله‌ای بازدارنده را که بخشی از آن به کار ما برمی‌گشت، راه‌اندازی کرد. در یک روش صرفا افترا‌آمیز این روزنامه، نویسنده این مقاله را به دلیل دریافت 1 میلیون دلار از ایران برای تبرئه حزب‌الله متهم کرد.

واقعیات حاکی از آن است که گروه محافظ رفیق حریری در 14 فوریه 2005 در بیروت مورد حمله قرار گرفته که طی آن 23 نفر کشته و صد نفر مجروح شدند. یک گزارش مقدماتی که دستور انجام آن از سوی شورای امنیت بود توجه افراد را به رفتار غیرحرفه‌ای حکام و پلیس لبنان جلب کرد.

به منظور جبران موقعیت، بازرسی‌های خود را به کمیسیون امنیت اختصاص داده و آنها را با ابزارهای مهمی که لبنان قادر به تهیه آنها نبود، مجهز ساخت. بازرسی‌های صورت گرفته از محل این واقع نشان‌دهنده آن است که این حمله به صورت انتحاری و کامیون مربوطه حاوی مواد منفجره بوده است.

وی در ادامه می‌افزاید: با توجه به عدم مهارت مأموران امنیتی لبنان انتظار می‌رفت که سازمان ملل مأمورین ویژه‌ای را جهت بررسی و اقدامات اولیه عازم این کشور نماید و این بررسی‌ها را با دقت و براساس موقعیت و شواهد موجود و فیلم‌ها و عکس‌های مربوط به حادثه انجام دهد که این امر صورت نگرفت.

قربانیان را از زیر خاک بیرون نیاورده و هیچ نوع کالبدشکافی صورت نگرفته بود. بازرسان به دنبال آن بودند که از راننده مظنون که در کامیون گیر کرده بود حمایت نموده و موضوع مدفون شدن بمب در زمین را کنار گذاشتند و در این مدت زمان طولانی هیچ‌گونه واکنشی به منظور تحقق بخشیدن به روند این بمب‌گذاری انجام ندادند.

و این برداشت هنوز غیر قابل قبول است، هر کسی با بررسی صحنه جرم می‌تواند به‌راحتی موج گسترده و عمیق انفجار را مشاهده کرده و به این نکته پی ببرد که قربانیان از یک انفجار سطحی بیرون نیامده‌اند. کارشناسان سوئیسی با قاطعیت صحنه جرم را در 19 اکتبر به صورت غیرعلنی بازسازی کرده و با توجه به تخصص خود حمایت از موضوع فوق را انکار کردند.

 این بازسازی نه در لبنان و نه در هلند که مقر این دادگاه بود، صورت گرفت بلکه در فرانسه، یکی از کشورهای سرمایه‌گذار دادگاه انجام شد. ساختمان‌های اطراف صحنه جرم دوباره بازسازی شد و حتی خاک از لبنان آورده شده بود.

 محافظ و از جمله ماشین مسلح نیز دوباره جایگزین شدند. در واقع هدف، اثبات این مسئله بود که ارتفاع ساختمان‌های سیمانی در انفجار محصور شدند، و امکان ایجاد موج انفجار را فراهم آورد. اما نتایج این آزمایش پرهزینه هرگز برملا نشد.

زمانیکه به عکس‌ها و فیلم‌هایی که بلافاصله پس از حمله گرفته شد، نگاه می‌کنیم، پی می‌بریم که اولین و قابل‌ توجه‌ترین مشخصه "انفجار " است. قسمت‌های مختلف ماشین و انواع متفاوتی از اشیاء که در اطراف بودند، سوختند.

 همچنین، بدن‌های قربانیان که نیمی از آنها سوخته و در یک طرف و نیمی دیگر سالم در طرف دیگر بود. حادثه شگفت‌انگیزی که هیچ شباهتی به انفجارهایی که معمولا رخ می‌دهد، نداشت. نظریه‌ای که آن کامیون حامل مواد منفجره از جمله "تی‌ان‌تی " و "پی‌تی‌ان " بود، دلیلی برای خسارات پیش‌آمده نیست.


مهمترین چیزی که می‌توان از عکس‌های گرفته شده از جسد رفیق حریری مشاهده کرد این است که ساعت مچی طلای وی که محکم در دستش بود، ذوب شده در حالیکه یقه پیراهن او هنوز سالم بود.

" واقعا چه اتفاقی افتاده است؟

میسان در ادامه مقاله خود به جزئیاتی از این حادثه اشاره کرده و می‌نویسد: انفجار به طور استثنایی موجی با حرارت شدید و در مدت کوتاه به وجود آورد. با این حال، جسمی که در معرض موج انفجار بود بلافاصله به ذغال تبدیل شد در حالیکه قسمت پایین بدن نسوخته بود.

اشیائی با فشردگی بالا (مانند ساعت مچی طلا) گرما را جذب کرده و از بین رفته‌اند، بالعکس، اشیائی با فشردگی پایین (مانند پارچه نرم یقه لباس حریری) زمان زیادی برای جذب گرما نداشت و بدون تغییر باقی ماند.

علاوه بر این، فیلم‌های به جای مانده از این حادثه نشانگر آن است که تعداد زیادی از دست و پاها توسط این انفجار از هم جدا شدند. اما قطعات به طرز عجیبی تمیز و پاکیزه بودند گویی که از مجسمه‌های گلی ساخته شده‌اند.

هیچ نشانه‌ای از استخوان‌های شکسته یا بیرون آمده یا جسم تکه تکه شده نبود. دلیل این است که انفجار تمامی اکسیژن را فرونشاند و آب بدن‌ها را خشک و در واقع آن‌ها را سست کرد. در همان ساعات، چندین شاهد در همان محل از مشکلات تنفسی شکایت داشتند. مقامات به طور غیرعادلانه این مشکلات را به عنوان یک واکنش جسمی- روانی که به دلیل آسیب روانی صورت گرفته، تفسیر کردند.

چنین مشاهداتی الفبای پرسش جنایی را تعیین می‌کند. این مشاهدات نقطه شروع به شمار می‌رود، و هنوز در هیچ‌کدام از گزارشاتی که توسط "کارشناسان حرفه‌ای " به شورای امنیت ارائه گردید، نشان داده نشده است.

زمانیکه از تعدادی کارشناس نظامی پرسیدیم که چه نوعی از این انفجارها توانایی ایجاد چنین خساراتی را دارند، توضیح دادند که نوعی سلاح جدید است که بیش از چندین دهه گسترش یافته و در گزارشاتی که در نشریه‌های علمی به چاپ می‌رسد، نمایان است. ترکیبی از علم هسته‌ای و نانوتکنولوژی می‌تواند عامل انفجاری باشد که می‌توان قدرت دقیق آن را تنظیم و کنترل کرد. این سلاح به منظور تخریب تمام چیزهای اطراف تا نزدیکترین نقطه تنظیم شده است.

مثل همیشه، بنا به گفته متخصصان نظامی مشابه، این سلاح نیز می‌تواند تأثیرات گوناگون دیگری داشته باشد از جمله اینکه فشار قوی بسیار زیادی را در منطقه انفجار وارد می‌آورد. در یک لحظه متوقف شده و سنگین‌ترین اشیاء را رو به بالا می‌کشاند. بنابراین، خودروها به هوا پرتاپ می‌شوند.

" صدای پرواز هواپیما بر فراز صحنه جرم

این یک واقعیت صریح و آشکار است که این سلاح برای غنی‌سازی اورانیوم مجهز به کیفیت نانو است، و تشعشعاتی ساطع می‌کند که قابل اندازه‌گیری است.

حال اتفاقی که در حال حاضر رخ داده این است که یکی از مسافران در ماشین رفیق حریری از این انفجار جان سالم به در برد و این شخص "باسل فلیحان " وزیر سابق بود که برای مداوا به یک بیمارستان نظامی در فرانسه منتقل شد. دکترها از کشف این موضوع که وی در تماس با اورانیوم غنی شده بود، مبهوت ماندند. اما هیچ‌کس این اتفاق را به آن حمله ربط نداد.

اگر بخواهیم از لحاظ فنی این سلاح را بررسی کنیم، باید بگوییم که تقریبا شبیه به یک موشک کوچک است و در زمان آتش گرفتن صدایی شبیه هواپیما را دارد. براستی، چندین شاهد مطمئن بودند که صدای پرواز هواپیما را بر فراز صحنه جرم شنیدند.

در روز حادثه، ایالات متحده هواپیمای آواکس را به سوی لبنان اعزام کرد. هواپیمای مربوطه حامل سوخت‌های قابل انفجار بود و قابلیت تشخیص مسیر پرواز را داشت و بدون سرنشین هم بود.. اما واشنگتن و تل‌آویو که به طرز مصرانه احزاب را به همکاری و همراهی کردن دادگاه ویژه لبنان وادار کردند، اما خود این درخواست را نپذیرفتند.

"سید حسن نصرالهد " در یک کنفرانس مطبوعاتی که در 10 آگوست 2010 برگزار شد، فیلمی را به نمایش گذاشت که به گفته وی توسط نظامیان اسرائیلی گرفته و توسط سازمان وی توقیف شده بود. تمامی اقدامات رفیق حریری برای ماه‌ها ثبت گردید، و تل‌آویو منطقه را پیش از ترور مورد بررسی قرار داد و وی را مورد حمله قرار داد. چیزی نمی‌توان گفت زیرا همانطور که نصرالله خود به آن اشاره کرد آن‌ها مسببان جنایت هستند.

" چه کسی موشک را آتش زد؟

اینجا است که همه چیز پیچیده می‌شود. در سال 2005، بنا به گفته کارشناسان نظامی، آلمان تنها کشوری بود که بر این تکنولوژی جدید کنترل داشت.

بنابراین، فهمیدن این موضوع بسیار آسان است که چرا فرمانده "دتلف مهلیس "، قاضی پیشین برلین، برای ریاست هیأت بازرسی سازمان ملل بسیار مشتاق بود. در واقع وی آشکارا به سرویس‌های اطلاعاتی آلمان و ایالات متحده پیوسته بود.

وی با جدیت، تمامی نشانه‌های اسرائیل و ایالات متحده را در مورد اتهام ناحق به لیبی مخفی نگه داشت و بمب‌گذاری در کاخ "موار خدفی " (Mouammar Khadafi) توسط نیروی هوایی ایالات متحده را توجیه کرد. آقای مهلیس در اوایل سال 2000، هزینه فراوانی را برای سهم خود به عنوان یکی از محققان مؤسسه سیاست نزدیک به شرق واشنگتن پرداخت کرد که آن مؤسسه شامل: (گروه متفکران کمیته روابط عمومی آمریکا و اسرائیل، لابی حامی اسرائیل) و شرکت "رند " (Rand) (گروه متفکران ملحق شده به مجموعه نظامی ایالات متحده) بود.

تمامی عوامل بر بی‌طرفی وی در ترور رفیق حریری سایه افکنده و باید به دنبال کناره‌گیری از این موضوع باشد.
مهلیس از جانب "گرهارد لمن " (Gerhard Lehman)، که عامل سرشناس سرویس‌های اطلاعاتی آلمان و ایالات متحده بود، حمایت می‌شد.

وی رسما از سوی یک شاهد زمانیکه در طرح دولت بوش در اروپا شرکت کرده بود، شناسایی شد، این طرح شامل آدم‌ربایی، بازداشت و شکنجه زندانیان در "سیاه چال " بود. نام وی در یک گزارش ویژه از سوی شورای اروپا درج گردید.

مهلیس و لمن نظریه انفجار کامیون را به منظور منحرف کردن بازرسی از سلاح آلمانی که برای ارتکاب به جرم استفاده شده بود، مطرح کردند.

نمونه‌های متنوع خاک را از صحنه جرم برداشتند. در ابتدا آنها را با هم ترکیب کردند، سپس در سه شیشه به طور جداگانه ریختند و به سه آزمایشگاه مختلف فرستادند. در ابتدا در دو شیشه هیچ اثری از مواد منفجره پیدا نکردند.

سومین شیشه که توسط مهلیس و لمن نگهداری شده بود، شخصا به سومین آزمایشگاه فرستادند. در اینجا بقایای مواد منفجره شناسایی شد در اصل، تصمیم منوط به نظر سه کارشناس قضایی بود و در صورت موافق نبودن نظر اکثریت اجرا خواهد شد. آنها اعتقاد داشتند که نمونه‌هایشان تنها نمونه قابل اعتماد است و شورای امنیت مسیر اشتباهی را در پیش گرفته است.

شخصیت این دو بازرس که به شدت خدشه‌دار شده بود، به اندازه کافی به همگان ثابت شد. جانشینان آنها نیز این موضوع را به طور مخفیانه تصدیق کرده و تمامی اقدامات آنها را بی‌اعتبار اعلام کردند.

در میان دخالت‌های آن‌ها، معروفترین آن به شهادت‌های دروغین مربوط می‌شود. پنج نفر ادعا کردند که مقدمات انجام شده برای حمله را دیدند و رؤسای جمهور "بشار اسد " و "امیل لحود " را متهم کردند. در حالیکه این ادعاها سر و صدای جنگ را تشدید می‌کرد، حقوقدانان در معرض دروغ قرار گرفته و از پیگرد قانونی دست کشیدند.

براساس این شهادت‌ها، دتلف مهلیس به اسم جامعه بین‌المللی، چهار تن از فرماندهان لبنانی را دستگیر و به مدت 4 سال زندانی کرده است.

 وی این کار را با همراهی چند نفر از افراد مسلح خود در خانه شخصی بدون هیچ نوع حکمی از سوی مقامات لبنانی انجام داده و همچنین از اعضای همراهان آنها بازجویی نکرد. وی به همراه معاونانش که به زبان عبری با هم صحبت می‌کردند، خانواده‌های آنها را نیز تحت نظر داشت.

سپس، از جانب جامعه بین‌المللی، تصویر دستکاری شده زن یکی از فرماندهان را برای اثبات اینکه شوهرش نه تنها منظورش را از قتل مخفی کرده بلکه به وی خیانت هم کرده است را نشان داد.

به طور همزمان، مهلیس به دنبال آن بود تا وضعیت مشابهی را برای پسر "فرد مظنون " به نمایش گذارد و در این جریان او را متقاعد کرد که مادرش خصوصیات اخلاقی ناپسندی دارد، چنین وضعیتی پدر وی را در شرایط نامساعدی قرار داد که هدف آنها تحریک آبروی یک خانواده بود اما تصویر افراد محترم لکه‌دار شد.

مسئله باورنکردنی‌تر، پیشنهاد لمن برای آزاد کردن یکی از چهار فرمانده زندانی در قبال شهادت دروغ وی علیه رئیس جمهور سوریه است.

" استفاده از سلاحی اسرائیلی در ترور حریری

علاوه بر این، "جورگن کین کولبل " (Jurgen Cain Kulbel)، خبرنگار آلمانی، جزئیات نگران‌کننده‌ای را از این حادثه مطرح کرد. وی معتقد است، با توجه به اینکه گروه محافظت از رفیق حریری دارای سیستم قدرتمند حفاظتی بودند امکان انفجار از راه دور و نشانه گرفتن هدف امکان‌پذیر نبود مگر آنکه سلاح‌های شناخته شده‌ای باشد که توسط اسرائیل تولید شده و دارای پیچیدگی خاصی باشند.

کولبل برای ترویج کتابش روابط صمیمانه‌ای را با استاد "سعید دودین "، یکی از مدافعان سرسخت و مشهور فلسطین، نزدیک کرده است. بنابراین، غالبا اظهارات ظالمانه که از سوی دودین صورت گرفته به جای اصلاح در مسیر تخریب اوضاع پیش می‌رود.

 کولبل، افسر پلیس جنایی پیشین آلمان شرقی، خیلی سریع به این نکته پی برد که دودین شهرت دیرینه‌ای برای جاسوسی سیا در حزب چپ آلمان دارد. این خبرنگار تعدادی گزارش از آلمان شرقی قدیم را منتشر کرد که بر این واقعیت گواهی می‌داد و به همین دلیل وی محکوم و نیز به دلیل انتشار اسناد غیرقانونی زندانی شد؛ در ضمن، دودین در سفارت آلمان در بیروت به منظور نفوذ در خانواده‌های چهار فرمانده مستقر شد.

صرف‌نظر از خاورمیانه، نقش آلمان در این منطقه ارزش این را داشت که مرکز توجه باشد. پس از جنگ تجاوزگرانه اسرائیل علیه لبنان در تابستان 2006، "آنجلا مرکل "، صدراعظم آلمان، تعداد زیادی از نیروها را برای پیوستن به نیروهای حافظ صلح سازمان ملل اعزام کرد. 2400 سرباز از آلمان نظارت بر تأسیسات دریایی را بر عهده داشتند، این نظارت به منظور جلوگیری تجهیزات ارتش از دستیابی به مقاومت از راه مدیترانه صورت گرفت.

در آن شرایط خانم مرکل اعلام کرد مأموریت ارتش آلمان حفاظت از اسرائیل بود و بدین سبب موجی از شورش در میان افسران به وجود آمد. صدها نفر نامه‌هایی را به وی نوشتند تا متذکر شوند که آنها برای دفاع از کشور خود نام‌نویسی کرده‌اند و نه برای دفاع از رژیمی بیگانه، تا با هم متحد باشند.


توسعه‌ای بی‌سابقه در 17 مارس 2008 و 18 ژانویه 2010 زمانی که دولت آلمان و رژیم صهیونیستی نشست مشترک شورای وزرا را برگزار کردند، رخ داد که طی آن برنامه‌های متعددی به ویژه در بخش دفاعی اتخاذ شد. در این مرحله نباید رازهای زیادی میان نیروهای دفاعی اسرائیل و ارتش آلمان باقی بماند.

بازرسی توسط دتلف مهلیس با توجه به شهادت‌های دروغین شخصیت وی را به استهزاء گرفته و نیز به دلیل بازداشت غیرقانونی چهار فرمانده خدشه‌دار کرد. به حدی که کارگروه شورای حقوق بشر سازمان ملل در امور بازداشت اختیاری به طور رسمی و سرسختانه این قدرت بیش از حد را محکوم کرد.

همانطور که گفته شد، رسوایی که در مورد کار مهلیس رخ داد نباید بازتابی در دادگاه ویژه لبنان داشته باشد چرا که هیچ‌کس مسئول اقدامات نادرست وی نیست. اما در اینجا، مجددا، همه چیز پیچیده می‌شود. در اولین گام، اعتبار این دادگاه به توانایی‌اش در تحت کنترل درآوردن این جلسه دادگاه متکی است، تمامی افراد تلاش می‌کنند تا با هدف تحریک جنگ حقیقت را مخفی کرده و به اشتباه رؤسای جمهور بشار اسد و امیل لحود را متهم ‌کنند.

حال مهلیس مطالبی را فاش می‌کند، از جمله که انکار در مورد تلاش دادگاه برای شهادت دروغ، مخفی کردن اقدامات تحت نظر مهلیس و در واقع اهداف سیاسی مشابهی را (در این زمان علیه حزب‌الله، و شاید در آینده علیه دیگران) دنبال می‌کند.

حتی بدتر از این، دادگاه خلاصه گزارشی از جلسات اتهام را به "جمیل سید " (یکی از چهار فرماندهی که به طور غیرقانونی بازداشت شد) تحویل نداد، و در نتیجه مانع درخواست غرامت وی شد و به نظر می‌رسد گویی از چهار سال بازداشت اختیاری چشم‌‌پوشی کرد.

در شرایطی یک‌جانبه، دادگاه از مسئولیت‌هایش طفره رفت. از یک طرف، باید در مورد شهادت‌های دروغین برای مخالفت با اقدامات بیشتر و مشخص شدن بی‌طرفی وی قضاوت کند؛ و از طرفی دیگر، متعهد شدن در مورد عملیات "پاکسازی " را که شاید مجبور به دستگیری قاضی مهلیس شود، انکار می‌کند.

بنابراین، غیر قابل دفاع بودن افشاگری‌های ادناکو در آلمان موجب وخیم‌تر شدن اوضاع آن کشور گردید. مهم‌تر از همه مسئله‌ای که مطرح کردن آن دیر شده است، این است که فرمانده جمیل سید شکایتی را در سوریه ضبط کرد و یک قاضی بازرس سوری به تازگی دتلف مهلیس و گرهارد لمن به اضافه پنج تن از شاهدان دروغین را متهم کرد.

زمانیکه مهلیس در مأموریت خود قصد داشت تا کمبود مهارت را در قسمتی از نیروهای قانون و دستور لبنان جبران نماید، دادگاه ویژه لبنان باید به طور عادلانه این اطمینان را می‌داد که دادگاه‌های لبنان دچار بی‌عدالتی نشده‌اند. اما بسیاری از مسائل از اهداف دور هستند و پرسش در مورد مشروعیت دادگاه را به وجود می‌آورند.

کوفی عنان نمی‌خواست که دادگاه لبنان صلاحیت دادگاه‌های بین‌المللی را اعمال کند بلکه می‌خواست به عنوان یک دادگاه ملی لبنان با یک چهره بین‌المللی به وظیفه‌اش عمل کند. این منوط خواهد بود به قانون لبنان در حالیکه نیمی از اعضای این کشور شهروندان دیگر کشورها هستند. این طرح به دلیل اینکه مذاکرات به طور ناگهانی پایان یافت، انجام نشد. دقیق‌تر اینکه، توافقنامه‌ای که دولت لبنان آن‌را دریافت کرد در آن زمان توسط "فؤاد سینیوره " (Fouad Siniora)، جانشین قانونی سابق حریری، اداره شد اما هرگز نه از سوی مجلس و نه از سوی رئیس جمهور به تصویب نرسید. بنابراین، توافقنامه به طور یک‌جانبه از سوی شورای امنیت سازمان ملل (طی قطعنامه 1757 در 30 می 2007) تأیید گردید.

همانطور که کوفی عنان بدان اشاره کرد، این دادگاه مشابه هیچ دادگاهی نیست که تا به حال در محدوده سازمان ملل تشکیل شده است. این دادگاه نه عضو فرعی سازمان ملل است و نه عامل سیستم قضایی لبنان؛ واضح است که "یک عضو قراردادی " است که میان قدرت اجرایی دولت لبنان و سازمان ملل ایجاد شده است.

 دادگاه ویژه لبنان با قضاوت قانون بین‌المللی جداسازی قدرت‌ها و استقلال قضایی نمی‌تواند به عنوان یک دادگاه واقعی مورد توجه قرار گیرد بلکه یک مأموریت انضباطی مشترک در چارچوب اجرایی سازمان ملل و دولت لبنان تلقی می‌شود. هر تصمیمی که گرفته شود، ناگزیر، با تردید مخفی خواهد ماند.

" نقاط ضعف قضایی پرونده

مسئله بدتری که هنوز پابرجاست این است که هر دولت لبنانی می‌تواند زمانی به این توافقنامه پایان دهد که تصویب نشده باشد، و توافقنامه مربوطه تنها به دولت قبلی وابسته است. در نتیجه، دولت ائتلافی کنونی لبنان به میدان جنگی میان پارتیزان‌ها و مخالفان دادگاه تبدیل شده است. پس از گذشت هفته‌ها در تلاش برای حفظ ثبات دولتی، "میشل سلیمان " رئیس جمهور لبنان، شورای وزرا را از دادن رأی در مورد هر مسئله‌ای که به دادگاه ویژه مربوط باشد منصرف کرده است. این تحریم‌ها نمی‌تواند برای همیشه مطرح شود.

در حال حاضر تردیدها نسبت به "آنتونی کاسس " ( Antonio Casses) حقوقدان بین‌المللی مشهور که رئیس دادگاه جنایی بین‌المللی یوگسلاوی سابق نیز بود، گسترش یافته است. وی طرفدار سرسخت استعمار یهودی فلسطین است.

"الی ویسل " (Elie Wiesel) دوست کاسس، پاداش افتخاری را تقدیم وی کرد. او باید زمانیکه حسن نصرالله به پرده‌برداری از شناسایی هواپیمای بدون سرنشین اسرائیل در صحنه جرم و اقدامات قربانیان پس از طی چند ماه‌ پرداخت کناره‌گیری کرده و استعفا می‌داد.

از همه بدتر اینکه قاضی کاسس به مفاد قانون بین‌المللی که باعث جدایی در خاورمیانه شد، اعتبار بخشید. اگرچه برنامه رسمی وی نامشخص بود اما در مذاکرات 2005 که میان عضو دولت‌های اتحادیه اروپایی و مرز دریای مدیترانه برگزار شد، شرکت کرد (اتحاد اروپایی- مدیترانه‌ای). منظور وی از تروریسم مانع از مذاکرات شد.

 به گفته وی، تروریسم منحصرا عمل افراد یا گروه‌هایی خاص است نه دولت‌ها. و همچنین از جنگی علیه نیروهای اشغالگر پیروی می‌کند که به عنوان "مقاومت " تلقی نمی‌شود بلکه به عنوان "تروریسم " به شمار می‌رود. در قانون مدنی این دیدگاه قضایی با چارچوب مستعمراتی سازگار است و صلاحیت را از دادگاه ویژه سلب می‌کند.

روش‌های دادگاه ویژه با روش‌هایی که مهلیس به کار می‌برد متفاوت نیست. بازرسان این دادگاه اطلاعات گسترده‌ای را در مورد دانشجویان لبنانی، دریافت‌کنندگان و مشترکین امنیت اجتماعی و خدمات عمومی جمع‌آوری کرد. در 27 اکتبر در غیاب قضات لبنانی، آنها سعی در ربودن اسناد پزشکی از کلینیک زنان که این کار نیز توسط همسران اعضای حزب‌الله تکرار شده بود، داشتند. بسیار واضح است که تشکیل این دادگاه صرفا بی‌نتیجه است و در حقیقت اطلاعات به اسرائیل اختصاص داده می‌شود.

در سال 2007 پوتین به منظور حل مشکلات و نظارت فراوان گام‌های محکمی برداشت که در جهت بکارگیری قطعنامه‌ای متفاوت برای دادگاه ویژه نیز بود. "ویتالی چرکین " (Vitaly Churkin) سفیر روسیه در سازمان ملل "نقاط ضعف قضایی " سیستم را اعلام کرد. روسیه همانند چین حمایت از قطعنامه را رد کرد و آنها اظهار داشتند شورای امنیت باید نیروها را به منظور دستیابی یک‌جانبه برای ایجاد یک عضو قراردادی جهت مصالحه مردم لبنان مورد تهدید قرار دهد و راهی را برای جداسازی آنها تعبیه نماید.

این نویسنده فرانسوی در انتها معتقد است: در نهایت، حقیقت در میان همه مردم نفوذ پیدا می‌کند. فیلم‌های هواپیمای بدون سرنشین اسرائیل توسط حزب‌الله افشا شد و مداخله اسرائیل در اقدامات جنایی در معرض عموم قرار گرفت. واقعیات از سوی ادناکو با اشاره به استفاده از سلاح آلمانی پیچیده برملا گشته و پازل تقریبا کامل شد./161

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 114412

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 1 =