اما اگر آن گل را کودکی بخورد؛ کودکی که برای امرار معاش در جامعه ای بی رحم و شفقت ،کار و کاسبی حقیرانه ای با چند دسته گل دارد،آنوقت باید چه کار کرد؟
جامعه ای که یک مسئول شهرداریش یا پیمانکارش یا هر که و هرچه اش.... به خود اجازه دهد که کودکی را به خوردن چند شاخه گل وادارد که از فروشش باید نان شبی فراهم کند را باید چه کارش کرد؟
کدام خط دفاعی را باید آنالیز کرد ؟ کدام نقطه ضعف را باید پوشاند؟
آن گل هایی که آن دو کودک دست فروش کرمانی خورده اند بسیار تلخ تر از گلهائیست که ممکن است تیم ملی در مسابقات بین المللی بخورد. جامعه ما برای گل نخوردن تیمش میلیاردها خرج می کند از مربی بگیر تا بازیکنان و تبلیغات و غیره و ذالک. برنامه های زیادی تهیه می شود و رگ های غیرت فراوانی برای گل خوردن و ضعف تیم ملی برآمده می شود.
اما برای گل خوردن کودکی گل فروش چه؟ برای سوختن دانش آموزان بی گناه در مدرسه چه؟ برای تنبیه شدن وحشیانه کودکی در کلاس درس چه؟
روزی نیست که در شبکه های اجتماعی و خبری ، تصویر و خبری از تنبیه و زورگوئی بزرگسالان نسبت به بی گناه ترین قشر جامعه به سمع و نظر نرسد.
آیا وقت آن نرسیده است که رگ غیرتمان برای گل نخوردن در بازی هایی جدی تر و واقعی تر برآمده شود.
۴۶
نظر شما