این روایت بر اهمیت سخنرانی امام خمینی در بهشت زهرا به عنوان یک نطق راهبردی در آغاز ایجاد حکومت اسلامی می افزاید و نگاهی به متن آن بیانات نیز نشان دهنده آن است که محورهای مورد تأکید ایشان، با دقت و با چشم اندازی بلند مدت انتخاب شده بود. با اتکای به این منطق، شاید بتوان در ارزیابی عملکرد چهل ساله، شاخص های ایراد شده در «قطعه ۱۷ بهشت زهرا» را سنجه خوبی برای ارزیابی توفیقات دانست.
مطالبات امام خمینی از حکومت آتی را می توان در چند محور دسته بندی کرد که ستون همه آنها محوریت اسلام و اتکای به مردم بوده است.
نخستین محور اصلی مورد تأکید در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷، اقتصاد بود. بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی با تأکید بر این که «اگر بخواهیم ما این اقتصاد را به حال اول برگردانیم، سالهای طولانی با همت همه مردم، نه یک دولت این کار را می تواند بکند و نه یک قشر از اقشار مردم این کار را می توانند بکنند، تا تمام مردم دست به دست هم ندهند نمی توانند این به هم ریختگی اقتصاد را از بین ببرند.» وضع زراعت را برای تبیین خیانت های حکومت پهلوی نمونه می آورند و بیماری اصلی را وابستگی کامل به واردات -با پول فروش نفت- بر می شمرند. امروز با نگاهی به توان تولید ملی از صنایع پیشرفته و کلان تا صنایع جزء، می توان دریافت که خودباوری تولید در کشور پدید آمده است تا جایی که در بسیاری از موارد راهبردی (همچون صنایع دارویی، جنگنده، زیردریایی، سلول های بنیادین، ماهواره و ...) ایران در میان ۱۰ کشور برتر دنیا قرار گرفته است. بخشی از این دستاوردها حاصل غیرت و حمیت مقابل چهل سال تحریم های گوناگون بوده است. اما با همه پیشرفت های حاصل شده، هنوز اقتصاد آوردگاه اصلی ما است و بی جهت نیست که سالیان متمادی شعار سال از سوی رهبر انقلاب اسلامی اقتصادی انتخاب شده است. وابستگی به نفت، اقتصاد دولتی، رغبت به تولیدات غیرملی در بسیاری از عرصه ها و ... همچنان ما را از چشم انداز «درون زا و برون نگر» بودن دور نگه داشته است.
دیگر اهتمام امام در آن سخنرانی تاریخی، فرهنگ کشور بود. اقدامات ضدفرهنگی خاندان پهلوی کار را به جایی رسانده بود که به تعبیر آن روز امام «در تهران مرکز مشروب فروشی بیشتر از کتاب فروشی» بود. چهل سال پس از آن روز، بازگشت فرهنگ کاباره نشینی همچنان آرزوی در دستور کار اتاقهای جنگ نرم دشمن است. اما انقلاب اسلامی توانسته است فرهنگ های جدیدی همچون «اعتکاف» را به عنوان اقدامات بسترساز خودسازی، جایگزین کند. وجود چالشهای جدی اجتماعی امروز که ریشه در آسیب های فرهنگی دارد؛ انکار ناپذیر است اما با توجه به بودجه های رسمی صرف شده برای استحاله فرهنگی ایران اسلامی – که شاید بتوان مبدأ آن را دسامبر ۱۹۸۴ (۱۳۶۵ش) و مسائل مطرح شده در دانشکده تاریخ دانشگاه تل آویو با حضور سیصد شیعه شناس جهان – دانست؛ نقطه استقرار کنونی ما با حضور رویش های امید آفرین نیز انکار ناپذیر است. امام در ساعات اولیه ورود به کشور، ضعف دانشگاه های کشور به لحاظ علمی و نیاز به تحصیل در خارج از کشور برای تأمین نیاز کشور را نیز به عنوان محوری راهبردی مطرح کرد. امروز امکان دانش افزایی در قریب به اتفاق رشته ها نه تنها برای جوانان زیر ۴۰ سال که برای بسیاری از پیشکسوتان نیز امری سهل الوصول است و آن نقیصه به صورت کامل برطرف شده است. آنچه امروز به صورت جدی جای تأمل دارد، بهبود هدایت تحصیلی، بومی کردن دانش ها به ویژه در علوم انسانی، متناسب کردن رشته ها و ظرفیت آنها با بازار و پیشگیری از ورود دانشجویان به مسیر های فاقد اشتغال مکفی و ... است.
از دیگر دغدغه های امام در آستانه پیروزی نهضتی که ۱۵ سال برای به ثمر نشستنش، خون دل خورده بود، وابستگی نظامی ما به آمریکا و نیاز به مستشاران بود. یک بار در فرازهای جلوتر و بار دیگر در انتهای سخنرانی امام به این مهم تأکید کرده بود و از استقرار سلاح هایی در ارتش که توان کار با آنها وجود نداشته باشد به عنوان یک خسارت یاد کرده و افزوده بود: « ارتش باید مستقل باشد، ارتش نباید زیر فرمان مستشارهای امریکا و اجنبی باشد.» امروز توان دفاعی کشور به برکت پیشرفت های علمی در قله ای است که بهت دشمنان ما را به ارمغان آورده است. آمریکا نه تنها به ایران مستشار اعزام نمی کند، از اعزام مستشاران ایران برای حراست از عمق استراتژیک منطقه ای ابراز نگرانی می کند و متحدان ایران در منطقه خواب صهیونیستها را سالها است که آشفته کرده اند. تأمین امنیت کشتی های تجاری ایران در آبهای بین المللی دور دست، یکی از ثمرات این دستاورد بوده است که ضربه ای کاری به طراحی های تکمیلی -همچون میدان دادن به راهزنان دریایی برای اثرگذاری بیشتر تحریم ها- وارد ساخته است.
شاید این عرصه، کمتر از سایر عرصه ها شاهد حسرت ها و امیدهای همچنان در انتظار تحقق باشد.
اما شاید اصلی ترین مطالبه امام خمینی در هنگام ورود، که رمز بقای نهضت و شرط آینده ای درخشان خواهد بود؛ بسیج عمومی و مشارکت گسترده ملت بود. امام در این عرصه از منظر یک مرجع ظاهر شد و با تأکید بر اینکه «بر همه ما واجب است که این نهضت را ادامه بدهیم» الگوی انتصابات بر اساس حمایت آمریکا را تبدیل به انتخابات ملت کرد و پس از بیان آن جمله تاریخی «من دولت تعیین می کنم، تصریح کرد که « من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین می کنم ... دولتی که ما می گوییم، دولتی است که متکی به آرای ملت است؛ متکی به حکم خداست.»
به نظر می رسد رمز عبور از حسرت های باقی مانده در چهل سال تقابل مستمر ملت با کسانی که همچنان آرزوی بازگشت هژمونی گذشته ، سلطه بر کشورمان و تأمین منافع خود از جیب ایرانیان را دارند؛ به یاد داشتن همین فتوای سرنوشت ساز امام خمینی است که تداوم نهضت را یک واجب شرعی برای استعلای کلمه حق بدانیم.
* عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی
۲۹۲۱۲
نظر شما