همان بامداد چهارشنبه که هواپیمای حامل سرمربی به زمین نشست و حتی پیشتر از آن میشد پیشبینی کرد که سرمربی تیم ملی چه حرفهایی برای گفتن آماده کرده. او به دلیل شرایط خاصی که بر رفتار و حرکاتش حاکم است و البته به دلیل نوع بیان شیرین و انرژی مثبتی که او را به شکلی عجیب حتی در بین طرفداران تیم مخالفش هم عزیز میکند، محبوبیتی فوقالعاده دارد؛ این مربی دیگر برای 3 بازی سرمربی تیم ملی نیست و مدت قرارداد هم بر خلاف دوره قبلی 40 روزه نیست. او این بار قرار است تیم ملی را تا جام ملتها هدایت کند و تا 18 ماه باید در کنار فوتبال ما باشد.
نکتهای که او را از پرسپولیس دور کرد. او در روزهایی که عرصه بر او تنگ شد نتوانست این فوتبال را تحمل کند و با حالتی قهرگونه از فوتبال ما جدا شد: «شرایطی به وجود آمد که اگر میماندم اصلاً به سودم نبود. بهتر بود ایران را ترک میکردم و همین کار را هم کردم. من برای پول به پرسپولیس نیامده بودم که بخواهم برای پولی که دریافت کرده بودم نقشه بکشم. من برای فوتبال زندگی میکنم». این حرفهایی بود که افشین قطبی بعد از جدایی از فوتبال ایران زد. او بعد از بازی با صبا نتوانست دوام بیاورد و از این فوتبال جدا شد. پول را به پرسپولیسیها برگرداند تا راه برای بازگشتش به این فوتبال باز باشد.
او حتی در کنفرانس مطبوعاتی تهران هم مدعی شد تنها مربی فوتبال در ایران است که بعد ار خاتمه همکاری با یک باشگاه، پول باقیمانده قراردادش را به باشگاه برگرداند. قطبی به ایران برگشت؛ بازگشتی بزرگ آن هم به تیم ملی. او در بازگشت 5 امتیاز گرفت اما این برای صعود تیم ملی به جام جهانی کافی نبود و تیم ما حذف شد. اتفاقی که همه فکرش را میکردند اما سرمربی در ابتدای حضورش در بازگشت به ایران، آن را قبول نداشت. او مدام تیم خود را قوی میدانست و تلاش میکرد در مدت اندک تا بازیها، بازیکنانش را از نظر روحی آماده خلق حماسهای به یاد ماندنی کند. حماسهای که البته خلق نشد تا رویای همیشگی او برای حضور در جام جهانی همراه با تیم ملی ایران محقق نشود.
با این حال او هنوز هم امیدوار بود تا باز هم روی نیمکت تیم ملی بنشیند. برای او که نگاه آسیاییها را به تیم ملی ایران از نقطهای خارج از جغرافیایی ایران حس کرده بود و میدانست چه تیمی را به دست میگیرد، مهم بود که با مدیران فدراسیون فوتبال پیش از برکناریشان به تفاهم برسد. تفاهمی که سرانجام با تخفیفهای قابل توجه و برخوردهای منعطف قطبی در همه مراحل گفتوگو به دست آمد تا او دوباره نیمکت تیم ملی را از آن خود کند. نیمکتی که این بار دیگر حالت موقتی سابق را ندارد و البته مسابقات هم به اهمیت سابق نیست.
او باید تیم ملی را از نو بسازد و آن طور که تنها 6 ساعت بعد از ورود به ایران در کنفرانس مطبوعاتی گفت برای انجام آن آماده است: «3 بازیکن به طور رسمی از تیم ملی کنار کشیدهاند که هر 3 نفر از بازیکنان تأثیرگذار تیم هستند. چند بازیکن هم در مرز بازنشستگی هستند. اینها کار را سخت میکند. یعنی باید تیمی بسازیم که بازیکنان تازهای داشته باشد. این کار شدنی است اما فدراسیون فوتبال هم باید همکاری کند. من در همه مراحل گفتوگو آنجایی که درمورد خودم بود زیاد سخت نگرفتم ولی مواردی هست که مربوط به تیم ملی است. اینها باید مورد توجه باشد.
من به ایران آمدم چون معتقدم هنوز کارم را در فوتبال این کشور تمام نکردهام. میخواهم با استفاده از تمام سرمایههای فوتبال ایران و کمک و همدلی تمام عوامل دستاندرکار و مردم تیم ملی ایران و بالاتر از آن فوتبال ایران را به جایگاه بالایی برسانیم. میخواهیم پس از 35 سال در جام ملتهای آسیا قهرمان شویم. من ازتمام تجربههایم استفاده کردم تا برای آینده تیم ملی برنامهریزی کنم تا فوتبال ملی ما بتواند در بستری مناسب پیشرفت کند. ما باید هدفهای بزرگی داشته باشیم تا امکان رسیدن به موفقیت چندان دور از ذهن نباشد. از الان تا جام ملتهای آسیا 19 ماه فرصت باقی است اما این زمان در فوتبال بسیار کوتاه است. ما باید برای هر دقیقه آن برنامهریزی داشته باشیم. در حال حاضر قهرمانی در جام ملتهای آسیا هدف و اولویت افشین قطبی و فدراسیون فوتبال است».
قطبی که در کنفرانس مطبوعاتی زیاد به جزئیات اشاره نکرده بود در گفتوگوی شبانهاش با امیر حاج رضایی بخشی و بعد از آن گفتوگو با واحد مرکزی خبر، وارد بخشهای تازهای شد: «ما برای موفقیت باید شرایط ویژهای را برای تیم ملی مهیا کنیم. من به تیمهای بزرگ دنیا که نگاه میکنم میبینم ما از خیلی از امکانات آنها محرومیم. آنها با بازیکنانشان مثل شاهزادهها برخورد میکنند. بهترین هتلها را برای آنها میگیرند. پرواز تیم ملی آنها با درجه بیزنس کلاس انجام میشود و بهترین امکانات را برای تیم میگیرند تا تیم موفق شود.
این شرایط برای چند کشور آسیایی هم وجود دارد. آنها کیفیت پروازهای تیم ملیشان را بالا بردهاند و حتی به بازیکنانشان در هتلهای گرانقیمت دنیا یک اتاق مخصوص میدهند تا بازیکن راحت باشد و برای بازی مشکلی پیدا نکند. ما میتوانیم این طور باشیم. تیمی پنج ستاره مثل برزیل به بازیکنانش احترام میگذارد و ما هم باید همینطور باشیم. بازیکنان ما که قرار است با چند ساعت پرواز از اروپا به تهران یا شهری دوردست در آسیا بیایند، باید راحت پرواز کنند و بدون خستگی به اردو برسند. اینها شرایطی است که باید برای تیم مهیا شود تا بشود قولی برای موفقیت داد».
حرفهای قطبی نشانهای تازهای برای فوتبال ماست که میتوان آن را آغار راهی نو در این فوتبال تلقی کرد اما این ارزیابی را هم باید انجام داد که شعارهای تازه در این فوتبال تا چه اندازه عملیاتی است. اگر فدراسیون فوتبال پیششرطهایی که قطبی در این دو گفتو گوی تلویزیونی گفته را پذیرفته باید صراحتا بگوید با کدام پشتوانه مالی اقدام به این کار کرده چون فدراسیونی که برنامههای معمولی با پروازهای معمولیتر را هم نمیتواند پیاده کند و از هر 4 اردوی خارجی فوتبال ما یکی را نادیده میگیرد، 3500 دلار برای سفر تیم فوتسال به برزیل را زیاد میداند و مدام ناله بیپولی سر میدهد (که همه قبول دارند نباید این گونه باشد) قطعاً آنقدر سیر نیست که بخواهد چنین وعدههایی به سرمربی تیم ملی بدهد اگر هم این مذاکرات انجام نشده، قطبی چرا آن را در اولین روز حضورش در ایران به عنوان شر وط موفقیت مطرح میکند؟
نظر شما