در عراق، ترکیه در ارائه کالا از ما جلوتر است و یا افغانستان در حالی که همهی زحمات ثبات اقتصادی سیاسی را ایران کشیده است اما از این فرصتها به علت عدم اعتماد دولت استفاده لازم را نکرده است و دیگران بهره لازم را بردند. در حالیکه کل مبادلات ما با اروپاییها به ۴ میلیارد نمی رسد بازارهای ۴۰ میلیاردی در شرق را از دست دادهایم و به اروپا چسبیدهایم.
مجلس باید ناظر بر عملکرد دولت و ریل گذار باشد و در این زمینه مصوباتی متعددی داشته ولی این مصوبات اجرا نشده و نظارتی را که مجلس باید انجام دهد نظارت ضعیفی بوده است، مردم و احزاب هم فقط میتوانند حرف بزنند یا تذکر بدهند اما ضمانت اجرایی عمدتا دست دولت است و مجلس باید سیاستهای دولت را دنبال کرده و جدیت داشته و پیگیری کند.
رابطهی بین مردم و دولت مبنتی بر کم اعتمادی و ناامیدی از توانمندی دولت است و موجب شده تا مردم در مواجه با مشکلات خودشان به صحنه بیایند و دیگر منتظر دولت نباشند مثل حوادث غیر متقربهای که شاهد هستیم، مردم خودشان احساس مسئولیت میکنند و خیلی امیدی به دولت برای حل مشکلاتشان ندارند.
یکی از عوامل جلب اعتماد مردم به دولت آن است که اگر مردم ببیند کسانی که مقصر و موثر هستند در این وضعیت اقتصادی مثل گرانی و تورم و بیکاری کشور هستند، کنار گذاشته شدهاند و افراد جدیدی که در شعار و در تجربه توانایی لازم برای مسلط شدن به اوضاع کشور را دارند جای افراد ناکارامد را گرفتهاند. نکتهی دوم این است که دولت برنامههایی را ارائه دهد و به سمت اجرایی شدنش برود و مردم آثار این تغییرات را مشاهده کنند، که اگر مشاهدهی این برنامهها نتیجهی مثبتی داشته باشد اعتماد مردم را به دولت جلب میکند. نکتهی سوم صداقت مسئولان در بیان مسائل اقتصادی است که مردم نباید بین آن چه که میبینند و یا آنچه دولتمردان میگویند فاصله احساس کنند این فاصله باید به حداقل کاهش پیدا کند.
تولید در کشور با چند چالش روبهرو است یکی بازار مصرف تولید است که در داخل و خارج سازماندهی باید شود، بهخصوص در بعد صادرات به کشورهای همسایه، این بعد متاسفانه سازماندهی لازم را ندارد. نکتهی دوم، قیمت فروش تولید هست که به علت عدم وجود مشوق مالیاتی و بیمهای قیمت تمام شده کالای تولید داخل بیش از حد کالای خارجی مشابه آن در بازار وجود دارد و بنابراین دولت باید در جهت تشویق تولیدکنندگان تشویقهایی را برای کاهش هزینهی تولید بردارد تا بتواند رونق تولید صورت بگیرد. نکتهی چهارم به نظر میرسد نیاز به سرمایه در گردش در تولید است که سیاست بانکی و منابع بانکی به گونهای باید اصلاح شود که بانکها رغبت بیشتری برای تامین سرمایه گردش تولید را به کارافرین و تولیدکننده اختصاص دهند و کارافرین بتواند با تامین این منابع مالی تولید خود را رونق بدهد.
اگر این چالشها برطرف شود همانطور که مقام معظم رهبری تاکید کردند مصرف کالای ایرانی به صورت جدی به عنوان یک سیاست استراتژیک دنبال شود و کارگران تولیدکننده هم در بالابردن کیفیت تولیدات خودشان دقت لازم را انجام دهند ما میتوانیم شاهد رونق تولید جدی در کشور باشیم.
* عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی
۲۱۴۲۱۵
نظر شما