بدین روی کمیتههای مختلف علمی-فرهنگی تشکیل و با جامعهشناسان، روانشناسان و اهالی علم و فرهنگ مشورت میکنند تا ضمن ارج نهادن به شخصیتهای برجسته، اولویتها بر اساس ارزشها، خواستها و نیازهای آن کشور مشخص و تعریف شوند. بیشک اقدام شورای شهر تهران در نامگذاری برخی معابر تحسینبرانگیز و قابل تامل است. اما به نظر میرسد گزینش فقط برخی افراد صاحبنام بیش از آن که تابع ممیزات مشخص باشد سلیقهای است چرا که انتخاب تعدادی از استادان از میان جمع زیادی شخصیت نامآور بایستی دارای ضوابط و معیارهای مشخص و معین باشد تا دلیل گزینش هر استاد روشن شود و از میزان اعتراضها و انتقادهای بهجا و نابهجا کاسته شود.
ضمن سپاس از اصل این طرح، نکاتی قابل گفتن است:
۱. ملاکها، و شرایط انتخاب این شخصیتها چگونه است؟ آیا صرفا شهرت آنها ملاک عمل بوده است یا نکات اجتماعی سیاسی نیز منظور نظر بوده است؟ آیا استاد بهاءالدین خرمشاهی، دکتر شفیعیکدکنی و استاد محمدعلی موحد در عداد بزرگان این ملک و مملکت نبوده و نیستند؟
۲. آیا شخصیتهای هنرهای تجسمی، خوشنویسی، نویسندگان و استادان و نجبگان ایرانی در این مقوله جایی نداشته و ندارند؟
از آنجا که اسامی منتخب و اعلام شده شورای شهر گزیدهای از استادان زنده و فوت شده هستند، حوزه بررسی و نحوه داوری را سختتر میکند و این نشانگر کمتوجهی طراحان آن است.
اساسا مقوله نامگذاری محتاج تخصصهای ویژه در حوزههای مختلف علوم انسانی بهخصوص روانشناسی، جامعهشناسی، مردمشناسی، زبانشناسی و آواشناسی است تا ضمن بررسی کلیه عوامل موثر در انتخاب، معرفی و در صورت اجرای طرح در نهایت مردم نیز از آن استقبال کنند. اگراین نکات رعایت نشود نه فقط ثمری نخواهد داشت بلکه موجب پریشان حالی و سردرگمی عموم مردم میشود. مختصات فرهنگی اینگونه مقولات کمتر از اصول مهندسی ساخت یک سازه نیست که هر کس بتواند با سلیقه و مشی و مرام خود و بدون اطلاع و آگاهی از تاثیرات ملموس و ناملموس آن، به انتخاب دست یازد. به نظر میرسد باید طرح جامع و کاملی توسط خبرگان برای نامگذاری معابر و خیابانها فراهم شود تا ضمن شمول همه عرصههای علمی، فرهنگی، هنری و مفاخر کشور، ذهن و زبان مردم نیز آن را بپذیرد. البته این امر مستلزم نگاه ملی و فراجناحی است.
نظر شما