باشگاه استقلال. بلوا. دعوا. جنجال. قهر. اخراج. دلار گم شده. تغییرات. بیانیه. قراردادهای عجیب. پول های زبان بسته. دعوای مدیریت. شکایت.فیفا و یکسری واژه حول محور همین واژهها.
در استقلال چه خبر است؟
و یا روشنتر در وزارت ورزش چه خبر است؟
از کی این بلاها سر این باشگاه آمد. از کی روابط در استقلال اینقدر پیچیده شد؟ چه شد که پشت هر سلامی هدفی بود و پشت هر لبخندی، داستانی؟ شاید خندهدار باشد ولی میگویند در استقلال هیچ چیز بیحکمت نیست. از خوش و بشها بگیرید تا خداحافظیها.
استقلال شبیه به یک مزرعه ملخ زده است. انگار باید یک بار آن را سمپاشی کرد و زمینش را شخم زد. به اتفاقات این باشگاه در سالهای گذشته دقت کنید. همه واژههایی که برایتان نوشتیم هر چند برای باشگاههای خارجی یک بحران است ولی برای باشگاه استقلال «خاطره» است. مدیریت پشت مدیریت. تغییرات پشت تغییرات ولی انگار هیچ چیز سرجایش نیست.
دوباره همه چیز به نقطه اول بازمیگردد و فقط هوادارن کلافه میشوند. آیا زمان آن نرسیده تا یکی پیدا شود که تصمیم درستی برای استقلال بگیرد؟ درست مثل همان تصمیمی که درباره تیم رقیب گرفتند. یک روز وضع پرسپولیس هم همین بود. سرانجام یک تغییر مدیریتی درست و یک انتخاب درست روی نیمکت، اوضاع را دگرگون کرد. شد چیزی که امروز میبینید. دو قهرمانی متوالی در لیگ، یک فینالیستی آسیا و احتمالا سومین قهرمانی لیگ برتر.
یک نفر در این مملکت پیدا نمیشود قاطعانه درباره استقلال تصمیم بگیرد؟ یک بار برای همیشه یکسری چیزها را در استقلال ریشه کن کند؟
252 43
نظر شما