به گزارش خبرآنلاین، نجفقلی حبیبی شاگرد استاد شهید مرتضی مطهری افزود: آقای مطهری را به دانشگاه شیراز دعوت میکنند و آنجا همه دروس به زبان انگلیسی بود و خیلی محیط غربی بود و خیلی از ایشان استقبال میکنند. آنجا خودشان در جایی نقل میکنند و در آثار ایشان هم هست که یکی خواست معرفی کند، گفته آخوند است ولی با بقیه فرق دارد. ایشان عصبانی شده و عبا را کنار گذاشته و همینطور پشت تریبون رفته و گفته من خاک پای طلبهها هستم. خیلی شهامت میخواهد که در چنین جلسهای که همه میگویند آخوندها به درد نمیخورند و این یکی استثنا است، یکباره همه را کنار بگذارند و بگویید آنها اصل هستند و من هیچی نیستم و طلبه کوچکی هستم و خاک پای آنها هستم. از حریم روحانیت متعصبانه دفاع میکند، یعنی قوی و منطقی دفاع میکند.
حبیبی یادآور شد: فردای شهادت شهید مطهری به محل شهادت رفتم. صبح زود بود. وقتی خبردار شدم و به آنجا رفتم. آدرس را بلد بودم. رفتم و ساختمان را نگاه کردم. دیدم روی شن ها قدری خون ریخته شده است و روزنامه افتاده و خونها هم روی روزنامه ریخته است. من خم شدم روزنامه را با خونها برداشتم. دست گرفتم و نگاه میکردم و تنم هم میلرزید. نمیدانم چرا چند قدمی رفتم و میخواستم روزنامه را با خود بیاورم و یادگاری نگه دارم ولی برگشتم و روزنامه را سر جای خود گذاشتم و به خیابان رفتم و جلوی بیمارستانی که ایشان را برده بودند رفتم. از انجا به میدان امام حسین (ع) به طرف انقلاب رفتم و دیدم دانشجویان راه افتادند که با شعار معلم شهید. آن جریان برای من جالب بود که چرا روزنامه را برنداشتم. کاش برداشته بودم؛ باید میآوردم.
214214
نظر شما