۳ نفر
۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۸ - ۰۷:۲۰
چرا ارز ۴۲۰۰ تومانی می‌دهید به روزنامه‌ها؟

به عنوان فردی که عمرش را در کار رسانه گذاشته و نیمی از همین عمر رسانه ای را در روزنامه کار کرده و نیم دیگر را در فضای وب و مجازی تجربه اندوخته، از یک فرایند رسانه ای پرهیاهو در ماههای اخیر سردرنمی آورم.

منظورم کاغذ است. همین کاغذی که مدیران روزنامه ها توقع دارند دولت با هزار مشقت، نفت بفروشد یا ارز حاصل از صادرات را جمع وجور کند و بعدا با دلار 4200تومانی کاغذ وارد کند و بدهد به آنها. که آنها روزنامه شان را با تیراژ 2000و 3000 و 5000 منتشر کنند و همین تیراژ هم  نصفش خمیر شود و ...

شعارهای مربوط به اینکه مطبوعات چقدر مهمند و  رکن مشروطه اند و نماد دمکراسی اند و تنویر افکار عمومی می کنند و... برای من کهنه و تکراری است. حتی اگر درست باشد شان نزولش رسانه به معنای عام است نه روزنامه.

امروز رسانه های دیجیتال (خبرگزاری ها، سایت ها و...) با کمترین هزینه در دسترس مردم اند؛ وقتی فضای مجازی و نیز صداوسیما در کسری از دقیقه آخرین خبرها را منتشر می کند، خنده دار است کسی روزنامه بخرد که در آن خبر بخواند. روزنامه ها را ببینید. آنها که خیلی معتبرند 90درصد صفحاتشان را با خبرهایی که کپی یکدیگرند سیاه می کنند . می ماند یکی دو تا تحلیل و تفسیر و مصاحبه که اگر همین ها در فضای مجازی منتشر شود، هم سرعتش و هم اثرگذاری اش بیشتر است.

دیروز مدیر یک نشریه می گفت اگرکاغذ سهمیه ام را بگیرم و مازادش را در بازار بفروشم،به مدت یک سال اگر کار هم نکنم زندگی ام تامین است. با این وصف چرا باید دلار4200 تومانی را که برای نیازهای روزمره کشور حکم آب برای ماهی را دارد هدر بدهیم؟( البته کتاب بحث دیگری دارد و ضرورت تامین کاغذ آن شباهتی به روزنامه ها و مجلات ندارد.بحث آن در جایگاه خودش است)

واقعا سر در نمی آورم که چرا باید وزارت ارشاد و وزارت صنعت وتجارت بسیج شوند برای تامین کاغذ روزنامه هاو مجلاتی که تیراژشان به اندازه کمتر از یک درصد جمعیت کشور است.مگر وزارت ارشاد به روزنامه ها یارانه نمی دهد؟مازاد بر یارانه،کاغذ4200تومانی چرا؟ به کدام دلیل پولی که باید برای داروی دردمندان و کالای اساسی مستمندان هزینه شود، صرف کاغذهای یکبارمصرفی می شود که کمترین خاصیت را در جامعه دارند؟...

چرا نباید روزنامه ها با ارز آزاد کاغذ بخرند؟  چرا مخاطبان این نشریات که لابد عاشق مطبوعه دلخواه شان هستند  نباید هزینه واقعی اش را بدهند؟(همانطور که در مورد بنزین باید چنین شود).

می ماند دولت و سازمانهای حاکمیتی. آنها اگر می خواهند از ارز 4200تومانی برای انتشار نشریات استفاده کنند، مجوزش را به صورت موردی از مجلس دریافت کنند. لابد در مجلس ضرب المثل"در خانه قاضی گردو زیاد است اما حساب دارد" جاری است و نمایندگان اجازه حیف و میل پول ملت را نخواهند داد.

و سرانجام تعجب می کنم از روزنامه هایی که دم از مبارزه با رانت خواری می زنند  اما خودشان بدنبال رانتی چنین آشکار هستند. دم زدن از مبارزه با رانتخواری توسط روزنامه رانت خوار، شبیه آن است که چوب را با لجن جوی آغشته کنیم و روی دیوار سفید بنویسیم"نطافت را رعایت کنید"!

1717

کد خبر 1261869

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • IR ۱۴:۴۶ - ۱۳۹۸/۰۲/۳۰
    0 0
    یادم نمی رود در دولت اصلاحات که در یکی از روزنامه های وابسته به یکی از نهادها کار می کردم. پس از پیروزی رئیس دولت اصلاحات در انتخابات تیراژ این روزنامه که از قضا به تعبیر آن زمان جزو ناطق نامه ها بود به شدت افت کرد و بعد هم دولت در صدد بر آمد به روزنامه ها بر اساس تیراژشان کاغذ بدهد و قرار شد دستگاه های شمارشگر تیراژ مبنای کار قرار گیرد و این روزنامه هم در چاپخانه گران خود شمارگری را نصب کرد که هر دو نسخه را سه نسخه حساب می کرد و نماینده ارشاد که برای بازرسی مراجعه می کرد بر همین مبنای یک سوم تیراژ صوری اضافه سهمیه بیشتری را برای آن در نظر می گرفت و با این وجود همان تیراژ واقعی را هم به ضرب و زور مشترک کردن اقشار خاص با تخفیف های سی چهل درصدی می فروختند و این رویه همچنان در آنجا شدیدتر ادامه دارد و این روزنامه با آنکه متعلق به نهاد سرمایه داری است بابت همین تیراژ غیرقابل توجیه و اندک همچنان از یارانه های دولتی برخوردار است که بارش بر دوش همه مردم است و مخاطبان اندکش هم به لطف تخفیف های آنچنانی روزنامه مشترک شده اند وگرنه پول بده بالای خبرهای کپی پیستی آن نیستند
  • ۰۸:۵۹ - ۱۳۹۸/۰۲/۳۱
    0 0
    البته ای کاش اشاره می کردید که همین سایت خبرانلاین هم بخش زیادی از مطالبش بازنشر مطالب روزنامه هاست. سایت هایی که مفت و مجانی مطالب را بازنشر می کنند و نهایت اخلاق مداری شان هم اشاره به نام روزنامه است. تصور کنید اگر سایت ها مجبور به پرداخت هزینه برای این بازنشرها بودند آن وقت آیا دیگر نیازی به کمک گرفتن از دولت برای چرخیدن چرخ روزنامه ها بود؟