به گزارش خبرآنلاین، در دوران وزارت بطحایی بر آموزشوپرورش، اعتراضهای معلمان افزایش پیدا کرد. آنها خواستار آزادی معلمان زندانی، توجه به وضعیت معیشتی و متوقف شدن روند خصوصیسازی آموزش و پرورش بودند که بطحایی اصولا مخالف این اعتراضها بود. مهدی بهلولی، معلم و کنشگر صنفی به «خبرآنلاین» گفته است: «بطحایی چه در دولت یازدهم که معاون پشتیبانی وزیر آموزشوپرورش بود و چه در دولت دوازدهم، هیچگاه دفاع عملی سفت و سختی از حقوق پایمال شده آموزشوپرورش و فرهنگیان نکرد که حالا بخواهد به خاطر این کار، به یک باره دل از مسند وزارت بکند و استعفاء کند. استعفای اعتراضی، روحیه، اخلاق و وزن شخصیتی ویژهای میطلبد که فکر نمیکنم کسی در وجود بطحایی سراغ داشته باشد. کسی هم نمیآید نقد وزارت را به نسیه نمایندگی مجلس بفروشد؛ آن هم کسی که در زمان وزارت، اگر نگوییم کارنامهای منفی از خود به جا گذاشته است، دست کم میتوانیم بگوییم که کارنامهای درخشان و پر و پیمان هم نداشته است.»
شنیدههایی هم مبنی بر این است که بهدلیل اعتراضهای فرهنگیان به بطحایی فشار آوردهاند که استعفا کند. «من خوشحال میشدم اگر به راستی چنین بود که میتوانست نشانه ای باشد بر این که فرادستان سیاسی کشور، به سخن و خواسته و اعتراض های مردم، توجه جدی نشان می دهند. روی هم رفته بعید است که این استعفاء خودخواسته بوده باشد. ریشه این استعفاء را چه بسا بتوان در برخی دل نگرانیها و نارضایتیها جستوجو کرد که با پخش چند کلیپ از پخش آهنگ و رقص دانشآموزان در برخی مدرسهها، بالا گرفت. با این حال دلیل استعفاء هر چه بوده باشد مساله این است که از همان آغاز دولت دوازدهم، وزیری انتخاب شد که روشن بود نمیتواند کار ویژهای در آموزشوپرورش انجام دهد.»
گزارش کامل را اینجا بخوانید.
۴۷۲۳۸
نظر شما