غارها از پدیدههای پر رمز و راز، حساس، و شکننده طبیعی هستند که شکلگیری آنها حاصل گذر میلیونها سال است. به یک تعبیر، غارها قلب زمین به شمار میروند، چرا که در ژرفای خاک میتپند و به زیستبومهای زمینی آب، این مایع زندگانیبخش را میرسانند. غارها همچون دیگر بخشهای زمین، اندامی از پیکره این سیاره آبی و زنده هستند و مانند هر عضو دیگری از یک سامانهی زنده، اگر دچار آسیب شوند، کل پیکره در رنج خواهد افتاد.
غارها، به خاطر آبزا بودن و از آنجا که از لایههای زیرین به سطح زمین آبرسانی میکنند، در شکلگیری حیات و تمدن نقش بسیار مهمی داشتهاند. برای مثال، حوزههای مهم تمدنی ایران مانند استانهای غربی کشور غنی از غارها و اشگفتهایی عمیق هستند که منابع آبی ارزشمندی چون سراب نیلوفر، چشمه غار قوریقلعه، سراب روانسر، و منبع آبی غار علیسرد (علیصدر) از آنها میجوشد.
غارها همچنین، در دورههای گوناگون سرپناه انسانها بوده و از اینرو در آنها آثار حیاتی و تمدنی ارزندهای باقی مانده که در مواردی، چونان یک کلید شناسایی، دوران مهمی را به ما شناساندهاند. از این دسته، میتوان به نمونه شاخص غار هوتو در بهشهر اشاره کرد که در آن اسکلتهای «انسان هوتو» به قدمت بیش از دههزارسال و اشیای بسیار ارزشمند چندهزار ساله کشف شده است. چندتایی از غارهای ایران، نمایشگاه هنرمندی پیشینیان چیرهدست ما است؛ از این گروه میتوان به غار شاپور در استان فارس اشاره کرد که مجسمه عظیم شاپور یکم ساسانی در آن، روی یکی از چکیدههای غار تراشیده شده است. همچنین میتوان به غار کرفتو در کردستان اشاره کرد که جلوهگاه هنرورزی و معماری مشترک طبیعت و انسان، و جایگاهِ مجموعهای از رویدادهای تاریخی است.
از جنبههایی دیگر، غارها پدیدههایی برای گردش، ماجراجویی، و ورزش هستند که به این خاطر، میتوانند در اشتغالزایی هم مؤثر باشند؛ در این مورد توجه به «ظرفیت بُرد» یا توان غار در پذیرش بازدیدکنندگان، بسیار اهمیت دارد. به بیان دیگر باید دید که در هر روز یا هر دوره، چه تعداد انسان و به چه شیوهای میتوانند وارد غار شوند بی آن که محیط غار دچار تغییر شود. نگاه صرفاً اقتصادی به این پدیدههای آسیبپذیر، ممکن است به بهرهکشیهای ناپایدار از غار بیانجامد و آنچه را که طبیعت در هزاران و میلیونها سال شکل داده، در کوتاهزمانی نابود کند. نمونهای از اینگونه بهرهبرداریها را میتوان در غار دربند سمنان دید؛ در این غار، برای آن که شمار بیشتری بازدیدکننده بتواند وارد غار شود، دهانه آن را تا چند برابر اندازهی طبیعی خودش گشاد کردند که این کار سبب ورود و خروج غیرطبیعی هوا در غار شد. از آنجا که شکلگیری و ایستایی «غارسنگ»ها وابسته به آب و رطوبت است، خشک شدن محیط غار به علت جریان هوا، سبب سست و خرد شدن چندین چکیده و چکندهای شد که حاصل صدها هزار سال کار طبیعت بود. نورپردازی افراطی و کارگذاشتن پروژکتور و بلندگو هم سبب بدمنظر شدن محیط غار و رویش جلبک و برهم خوردن آرامش طبیعی غار گردید. غار علیسرد همدان که معروفترین غار ایران و یکی از غارهای آبی ارزشمند جهان است، به سبب همینگونه اقدامها، تا حد زیادی اصالت خود را از دست داده و بخشهایی از آن تخریب شده یا در معرض تخریب و آلودگی قرار گرفته است. در چندین مورد هم، جانوران غارزی که در برابر مداخلههای بیرونی بسیار ضعیف هستند، نابود یا فراری شدهاند. خلاصه آن که غارها همچون دیگر محیطهای طبیعی کشور، به علت نبود مدیریت مؤثر و اصولی، و به علت کمبود آگاهیهای همگانی در مورد ورود «بی ردپا» به طبیعت، در معرض خطر آلودگی و تخریب قرار گرفتهاند.
گذشته از نمونههایی که به آنها اشاره شد، غارهای ایران آسیبهای دیگری را هم که ناشی از نبود نیروی مراقب و آموزشهای همگانی است، متحمل شدهاند: شاید یکی از فاجعهبارترین مثالها از نابود شدن یک میراث بیمانند بشری، موردِ غار کلماکره در لرستان باشد. در یکی از روزهای سال ۱۳۶۸ یک شکارچی به نام عزیز میبیند که ریشِ یک کَل خیس از آب است، در حالی که در آن نزدیکیها رود یا چشمهای به چشم نمیخورد. عزیز، برای یافتن منبع آب و شکار کل، در پی حیوان میرود و میبیند که کل وارد یک سوراخ میشود. او هم بهسختی وارد سوراخ میشود و درمییابد که آنجا یک غار بزرگ است. با جستجو در غار، چشمش به انبوهی ظروف و ابزارهای ساختهشده از طلا و نقره و اشیای دیگر میافتد. عزیز، ابتدا بهتنهایی و در روزها و هفتههای بعد با یکی از آشنایانش، گونی گونی اشیای بیهمتای باستانی را بیرون میبرد و به فروش میرساند. دیگران که متوجه تغییر وضع زندگی عزیز میشوند، ابتدا از همان روستا، سپس از روستاهای نزدیک، و بعد از شهرها و استانهای دیگر، برای بردن «گنج» به آن غار میروند. این داستان، چند سال ادامه مییابد و مقامهای مسوول پس از سه سال تازه به صرافتِ مراقبت از غار میافتند! در این فاصله، نهتنها تمام اشیای موجود در غار به غارت رفته بود، بلکه محیط غار و پدیدههای داخل آن هم به علت کندوکاوهای بیحساب، بهشدت آسیب دیده بود. امروزه آثاری که از کلماکره در موزههای تهران و لرستان به چشم میخورد، فقط از قاچاقچیان گرفته شده که قطعاً بخش بسیار کوچکی از آن چیزهایی است که به خارج رفته است.
در سال ۱۳۹۴ جواد نظامدوست (از مؤسسان انجمن غار و غارشناسی ایرانیان)، عباس محمدی (مدیر گروه دیدهبان کوهستان انجمن کوهنوردان ایران) و علیرضا افشاری (دبیر دیدهبان یادگارهای فرهنگی و طبیعی ایران) در نامه سرگشادهای خطاب به «مدیران میراث فرهنگی و محیط زیست» (خبرآنلاین ۱۳/۶/۱۳۹۴) با اشاره به مشکلاتی که غارها را تهدید میکند، پیشنهاد دادند که طرحهای توریستی کردن غارها متوقف شود «تا پس از ارزیابی اثرات توریستی شدن غارهایی که تا کنون چنین شدهاند، و همچنین بررسی تجربههای جهانی در این زمینه، و دریافت نظر کارشناسان و کنشگران مستقل، این پدیدههای کممانند و ارزشمند به شکلی اصولی آماده بازدید گروههای بیشتر شوند.» امروز باز میتوان این درخواست را تکرار کرد، چرا که غارهای کشور همچنان زیر فشار گردشگری خارج از ظرفیت، و طرحهای مخرب هستند.
* کنشگر محیط زیست و مدیر گروه دیدهبان کوهستان
۲۳۵۲۳۵
نظر شما