در حالی که وزارت خارجه ما و برخی دیگر از مقامات مسوول تاکنون برخورد سنجیده و حساب شدهای با تحولات عراق و لبنان داشتهاند، اما برخی رسانهها و برخی مقامات خارج از کانال تصمیمگیری در مورد سیاست خارجی ظاهرا به این مهم بی توجهند؛ آن هم در شرایطی که تلاش مقامات عراقی و مراجع محترم شیعه در آن کشور بر این بوده که به نظر نیاید در پی تخطئه معترضان هستند.
بی توجهی به این مهم میتواند منشأ یک ریسک بزرگ و دراز مدت برای امنیت ملی ما باشد و این حتی در صورتی است که اعتراضات فروکش کند و آرامش به بغداد و جنوب عراق بازگردد.
ما باید همواره به یاد داشته باشیم که یک کشور خارجی هستیم و نباید آشکارا خود را در معرض اتهام مداخله در امور داخلی عراق قرار دهیم. به علاوه، در ارتباط با ابعاد داخلی و خارجی ناآرامیها در لبنان و عراق، ایران با مشکل مضاعف دیگری نیز مواجه است. و آن، اینکه دوستان ما در عراق و لبنان در شرایط تناقضآمیز و پرمخاطرهای هستند. چرا که آنها به عنوان نیروهای اصیل عراقی و لبنانی در کشاکش بین نگاه داخلی و نگاه منطقهای قرار گرفتهاند. به این معنی که از یک سو باید علیالاصول بر شرایط داخلی و همراهی با آن دسته از خواستههای به حق مردم متمرکز شوند و از سوی دیگر نمیتوانند نگران عواقب منطقهای ناآرامیها نیز نباشند.
اگر آنها اولویت را به شرایط داخلی ندهند و عمدتا از منظر ژئوپولیتیک و معادلات منطقهای به قضایا نگاه کنند، ممکن است لطماتی به جایگاهشان در سیاست داخلی در این دو کشور وارد شود. لذا این دوستان ما با وضعیت پارادوکسیکال بسیار دشواری مواجهند که عدم مدیریت درست آن میتواند خسارتزا باشد. در این مورد نیز تهران میتواند نقش مهمی در کمک به آنها برای حل این تناقض ایفا کند. در هر حال تردید نیست که ما باید نگاهی استراتژیک به عراق داشته باشیم و در این رابطه نگران مولفههای مرتبط با حفظ امنیت ملی خود در درازمدت نیز باشیم.
17302
نظر شما