حتی در دوران سیاه اختناق که هر روحانی با معرفت و بی‌معرفتی، با رغبت و یا حتی از سر سیری، آسان می‌توانست در خط حج قرار بگیرد، من نمی‌توانستم! یا بهتر بگویم: هیچ حمله‌دار و رییس کاروانی از ترس ساواک شاه، نمی‌توانست و جرات نمی‌کرد نام مرا در فهرست حاجی‌های خود بگذارد.

به گزارش خبرآنلاین، چاپ چهارم کتاب «سفر به قبله» نوشته هدایت الله بهبودی که گزارش این سفر معنوی به عنوان نحستین سفر حج بعد از کشتار ایرانیان در سال 1366 است توسط سوره مهر منتشر شد. بهبودی در ابتدا ضمن شرح بیان ناباوری خود را از تشرف به این سفر، گزارش روزانه سفر خود را جزء به جزء نقل می کند.

نویسنده در این کتاب دو نوع نگاه سیاسی و معنوی به مراسم حج دارد. نگاه سیاسی اشاره به برخورد صعودی ها با ایرانی ها و سیاست های آنها در کمرنگ جلوه دادن جنبه های مذهبی و در عوض رونق دادن بازاریابی محصولات اروپایی و امریکایی و چینی و... دارد.

نگاه مذهبی به توصیف لحظه های ناب عرفانی، رنگ باختن تعلقات دنیوی و برابری انسان ها اعم از فقیر و غنی و رئیس و مرئوس و زن و مرد، وعده ها و شروط با خدا، توصیف جز به جز لحظات احرام، برائت از شیطان و وسوسه هایش دارد که انسان را مشتاق سفر به آن دیار می کند.

بهبودی در مقدمه کتاب می نویسد: «این نخستین مراسم حج پس از کشتار ایرانیان در مکه به سال 1366 بود و نیز نخستین نگاه من به این مراسم و از آنجا که جمع این دو نخستین تازگی هایی در برداشت به شنیدن و دیدنش می ارزید...سفر حج، برای من، غیر از نوشته‌هایی که بر صفحه دل ماند کتاب سفر به قبله را هم به همراه آورد. این کتاب فقط یک بار روی چاپخانه را دید؛ نه من پیگیر چاپ دوباره آن بودم و نه حوزه هنری روالی برای تجدید چاپ داشت. ماند تا امروز و این دوره که موها یکی در میان سیاه و سفید شده و به گذشته بیشتر چشم دوخته می‌شود تا آینده.»

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: «مغرب بود که برای نماز جماعت جذب جمعیت شدیم. روزی 5 بار مسجد پیامبر مثل آهن‌ربایی براده‌های مسلمان را به سوی خود می‌کشد. صف نمازخوان‌ها صحن و شبستان را ـ اگر بشود این اسم‌ها را به این مکان نسبت داد ـ خط‌کشی کرده بودند. باتوم ‌به ‌دست‌های سعودی با کلاه‌کاسک سفید مسلسل و بعضا به همراه ماسک ضد شیمیایی سیخ شده بودند در اطراف آن، حتی توی قبرستان بقیع

 دست خط رهبری

بنا بر این گزارش، رهبر فرزانه انقلاب در تاریخ 1370.12.10 بعد از مطالعه این کتاب یاداشتی بر آن نوشته‌اند: «این کتاب مرا باز در شور و حال حسرت ‌آلود زیارت خانه خدا و حرم رسول‌الله (ص) فرو برد. شور و حال و اشتیاقی که دیگر امیدی هم با آن نیست. تا به یاد دارم ـ از سالهای دور جوانی ـ هرگز دل خود را از آتش این اشتیاق، رها نیافته‌ام. اما حتی در دوران سیاه اختناق که هر روحانی بامعرفت و بی‌معرفتی، با رغبت و یا حتی از سر سیری، آسان می‌توانست در خط حج قرار بگیرد... و من نمی‌توانستم! یا بهتر بگویم: هیچ حمله‌دار و رئیس کاروانی از ترس ساواک شاه، نمی‌توانست و جرأت نمی‌کرد نام مرا در فهرست حاجی‌های خود ـ چه رسد به عنوان روحانی کاروان ـ بگذارد. بله، حتی در آن دوران سخت هم دلم از امید زیارت کعبه و بوسه ‌زدن بر جای پای پیامبر(ص)‌ در مکه و مدینه، خالی نمانده بود... و این امید، اگرچه با حج ده‌ روزه‌ سال 58 که به فضل شهید محلاتی قسمتم شد، برآورده گشت، اما آتش آن شوق سوزنده‌تر و مشتعل‌تر شد... در سالهای ریاست ‌جمهوری چشم امید به پس از آن دوران دوخته بودم... اما امروز...؟ شور و اشتیاقی بی‌سکون و امیدی تقریباً فرو مرده...تنها تسلا به خواندن اینگونه سفرنامه‌ها یا شنیدن آنها است که خود بازافزاینده‌ی شوق نیز هست. این کتاب، شیرین، موجز،‌ با روح و هوشمندانه نوشته شده است. زیارت قبول؛ عزیز نویسنده! زیارت قبول...»

191/60

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 132938

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 9 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • میرزا IR ۰۹:۳۱ - ۱۳۸۹/۱۲/۰۸
    0 0
    کتاب خوبیه...حتما به خوندنش می ارزه...خصوصا که جناب بهبودی نوشتن...
  • بدون نام IR ۱۳:۳۸ - ۱۳۹۰/۰۱/۱۲
    0 0
    یک تذکر: سعودی ها نه صعودی ها(پاراگراف سوم خط اول) اون صعود با عربستان سعودی فرق میکنه