نشانه های مهمی از نقش رژیم صهیونیستی در این ترور وجود دارد و ایران حق اقدام تلافی جویانه را برای خود محفوظ می داند. بلا تردید ناکامی رژیم تروریستی آمریکا در به زانو درآوردن مردم کشورمان بواسطه ی تروریسم اقتصادی و شکست ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، دشمنان نظام اسلامی را بر آن داشته است تا مسیرهای دیگری را برای رسیدن به اهداف پلید خود، آزمایش کنند. پیروزی بایدن در راس حزب دمکرات آمریکا و اظهارات مثبت او و دستیارانش در امور مربوط به ایران از جمله بازگشت به برجام، موجب نگرانی دیپلماسی و برجام ستیزان خارجی و داخلی شد و اقدام برای ترور شهید فخری زاده با هدف جلوگیری از هر گونه گشایشی مرتبط با ایران در جامعه ی جهانی، توسط دشمنان خارجی برجام و دیپلماسی صورت گرفت. دیپلماسی و برجام ستیزان داخلی نیز فرصت را غنیمت شمرده و با حمله به دیپلماسی باوران و برجام آفرینان، خواهان بسته شدن مسیر دیپلماسی با ممنوعیت هرگونه مذاکره احتمالی در آینده، خروج از برجام و توقف هرگونه همکاری با آژانس بین المللی انرژی اتمی، هستند تا تکمله ای برای رسیدن به هدف مشترک بزنند.
این همکاری نانوشته و کارشکنیها از زمان آغاز مذاکرات هسته ای میان 1+5 با ایران و توافق برجام وجود داشته است که نهایتا به خروج ترامپ از برجام و پیگیری سیاست فشار حداکثری علیه مردم کشورمان منجر گردید. آنها بدنبال تداوم تشنج و شاید پررنگتر شدن تنش در روابط میان ایران و غرب به ویژه آمریکا در دوره بایدن هستند تا به گونه ای مانع از رویکرد جدید در آمریکا و کاهش فشارهای حداکثری آمریکا علیه مردم مظلوم کشورمان شوند و بتوانند ماهی مورد نظر خود را از آبهای گل آلود صید کنند.
مخالفین داخلی همیشه در کمین نشسته اند تا با رخ دادن هر اتفاق با ربط و بی ربطی، دیپلماسی باوران و برجام آفرینان را آماج حملات خود قرار دهند. اگر بپذیریم که دشمنان خارجی، هدایتگر دیپلماسی یا برجام ستیزان داخلی نیستند، باید اعتراف کنیم که شناخت خوبی از روحیات آنها پیدا کرده اند و از تحرکات و مواضع آنها در راستای اهداف پلید خود بهره برداریهای کلانی می کنند. برای نمونه رابرت اینهورن، عضو ارشد و کارشناس منع گسترش در موسسه بروکینگز می گوید: «تندروها در ایران این اقدام (ترور شهید فخری زاده) را فرصتی برای تشدید مخالفت با مذاکره با آمریکا و زنده کردن برجام خواهند شمرد.» در دو روز گذشته تندروهای داخلی، «مذاکره» یا «برجام» را بعنوان عامل ترور شهید فخری زاده معرفی کرده و در مقابل برخی از دفاتر استانی وزارت امور خارجه تجمعاتی برگزار کردند. باید پرسید، اگر مذاکره یا برجام موجب ترور شهید فخری زاده شده است، پس عامل ترور شهیدان گرانقدر: اردشیر حسین‌پور، علی‌محمدی، شهریاری، رضایی‌نژاد و احمدی‌روشن که در زمان دولت مورد حمایت تندروها صورت گرفت، چه بوده است؟ چرا در آن زمان هیچ اعتراضی به ادامه مذاکره با سرپرستی سعید جلیلی نشد؟ چرا در آن زمان دولت یا وزارت امور خارجه متهم به سازشکاری نشدند؟ و ...
یکی از نمایندگان مجلس که در اتهام زنی های بی پایه و اساس ید طولایی دارد و معلوم نیست چرا در زمین دشمن بازی کرده و به منافع و امنیت ملی بی توجه است، طی توئیتی نوشت: «جناب روحانی در زمان ریاست شما بر قوه مجریه و با اصرار دشمن و تاکید شخص جنابعالی دانشمند هسته‌ای کشورمان دکتر محسن فخری زاده با آمانو ملاقات داده شد، قطعا روزی باید در محکمه عدالت پاسخگو باشید که این چنین راحت سرمایه های کشور را در دسترس جاسوسان و قاتلان موساد قرار دادید.» این در حالی است که بنابر اعلام رسمی سازمان انرژی اتمی اساسا چنین ملاقاتی صورت نگرفته است. نماینده دیگری که بر کرسی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی تکیه زده و باید بیش از همه مراقب مکر دشمنان در تفرقه افکنی باشد، در بخشی از توئیت خود نوشت: «ای کاش سیاسیون و کاسبکاران مذاکره هم به اندازه دشمنان بر اهمیت مسیر شهید فخری زاده در تامین و تضمین منافع ملی و حیاتی ملت واقف بودند و خطر نفوذ را جدی میدانستند.» باید گفت خطر نفوذ جدی است، ولی افرادی می توانند نفوذی باشند که در راستای اهداف دشمنان با تندروی های خود به تفرقه افکنی پرداخته و بر خلاف سخنان رهبر معظم انقلاب به مسئولین دیپلماسی کشورمان حمله می کنند. برای نمونه رهبر انقلاب بارها از دکتر ظریف رئیس دستگاه سیاست خارجی که هدایت مذاکرات را بر عهده داشته است با تعابیری چون «فرزند انقلاب، امین، غیور، شجاع، متدین، خستگی‌ناپذیر، مدافع اهداف، باوجدان و صاحب احساس مسئولیت و دوست عزیز» خطاب کرده اند.
در پس ترور شهید فخری زاده چه نکته حایز اهمیت است:
1- حمله به دیپلماسی باوران و برجام آفرینان تنها به تضعیف جایگاه آنان در مقابل دشمنان ایران منجر می شود و خدمتی بزرگ به دشمنان ایران است. اگر مجریان سیاست خارجی مجبور به صرف بخشی از توان خود برای پاسخگویی به اتهامات بی پایه و اساس مطروحه در رسانه ی ملی یا مجلس نکنند، قطعا تمامی توان آنها به مبارزه با بدخواهان نظام اسلامی در سطح جهانی و تامین حداکثری منافع و امنیت ملی صرف خواهد شد.
2- ورای بازیهای سیاسی، باید اذعان نمود که ترور شهید فخری زاده حفره یا شکاف امنیتی بزرگ در داخل ایران را نشان می دهد و رفع این شکاف باید بالاترین اولویت در کشور باشد. در درجه نخست باید منابع اطلاعاتی و شبکه گسترده جاسوسان دشمن را شناسایی کرده و راه نفوذ را بست. جدال‌های جناحی بر سر انتقام یا برجام، دامیست برای سرپوش گذاشتن بر این حفره. باید دور زد، برگشت و سیستم را پاکسازی کرد. این بار باید نفوذیان را در میان افرادی جستجو کرد که خود را انقلابی تر از همه جا زده و تندترین شعارها را علیه رژیمهای تروریستی آمریکا و صهیونیسم می دهند. قطعا این افراد در پشت شعارهای تند خود علیه دشمنان ایران مخفی شده اند تا بهتر به اهداف ضد ایرانی خود برسند. این افراد باید شبیه خاوری باشند که چفیه بر دوش داشت و روی در اتاقش نوشته بود، "بدون وضو وارد نشوید"؛ او بعد از نماز جماعت فریاد می‌زد، "دعای فرج یادت نره. ...."
3- سکوت مرگبار کشورهای اروپایی بار دیگر استاندارد دوگانه ی آنها را در قبال حقوق بشر و تروریسم به نمایش گذاشت. رویکرد دوگانه ی آنها موجب تشدید اقدام‌های تروریستی و ضد بشری رژیم صهیونیستی، شده است و بلاتردید غرب در اینگونه اقدامات ضد بشری سهیم است.
در پایان باید گفت: در جامعه ی بین الملل دوست و دشمن دائمی وجود ندارد و منافع ملی هدایتگر تمامی کشورها در سیاست خارجی است. بنابراین آنچه باید سیاست خارجی کشور را تنظیم کند، منافع ملی با حفظ اصول و در نظر داشتن «عزت، حکمت و مصلحت» است. «چشمها را باید شست/جور دیگر باید دید.»
*کارشناس سیاست خارجی و روابط بین‌الملل
310 310
نظر شما