وقتی نیروهای انگلیسی در اواخر سال 1776 میلادی به نزدیکی های سواحل نیویورک امروزی رسیدند، ژنرال جرج واشنگتن چیزی بیشتر از سربازان مشتاق برای فتح سرزمین بومیهای آن مکان در سر میپروراند. کنگره به او دستور داده بود که باید شهر را در تسلط خود نگه دارد و برای این منظور از هر نیرویی استفاده کند و در اوضاع و احوال جنگ ژنرال شب حمله تمام نقشه های جنگی خود را رها کرده و نامه ای به پیشکار خود «مانت ورنون» درباره ساخت یک باغ جدید در حوالی شهر می نویسد. در نامه تمام جزئیات مربوط به ساخت این باغ و مشخصات رفاهی آن برای جناب پیشکار توضیح داده شده بود.
چیزی که در این نامه بیشتر نظر «آندره ولف» نویسنده کتابهای تاریخی کشور آمریکا را به خود جلب کرده توجه به گیاهان بومی منطقه آمریکای شمالی در آن اوضاع وخیم جنگ است که چگونه یک ژنرال جنگ که همه گوش به فرمان او منتظر کشتار مردم بومی آن منطقه هستند به فکر ساخت باغی پر از گل و گیاه است. چون در آن زمان کندن ریشه های درختان در انگلیس ممنوع بود ژنرال احتمالاً می خواسته نوع بومی از درختان و گلهای آمریکایی در باغ خود پرورش دهد.
به گزارش خبرآنلاین، آندره ولف در کتاب جدیدش با عنوان «باغبانان موسس: نسل انقلابی، طبیعت و ساخت کشور آمریکا» گوشه ای از تاریخ حمله به سرزمین آمریکای شمالی و تاسیس کشور ایالات متحده آمریکا توسط واشنگتن، توماس جفرسون و جان آدامز و جیمز مدیسون را بررسی می کند که کمتر در رسانه ها و شاید کتابهای تاریخی به آن پرداخته شده است. وی در این کتاب می نویسد تمام موسسان و پایه گذاران آمریکا یا همان کشور ایالات متحده آمریکا حرص و طمع خاصی به باغبانی داشتند و شکلی مالیخولیایی از کار کردن روی درختچهها و گلهای باغ داشتند.
حتی جرج واشنگتن در ابتدای تاسیس کشور آمریکا در جستجوی ابداع روش جدیدی برای استفاده و جمع آوری کودهای کشاورزی برای رونق دادن به باغ شخصی خود بود و حتی این کار بیشتر اوقات کاری اش را می گرفت. جفرسون بذرهای گیاهان مختلف را مثل گنجینه های با ارزش نگهداری می کرد و دیگران نیز وضع مشابهی داشتند.
در میان این افراد توماس جفرسون بیشتر از دیگران وسواس نشان می داد و همیشه دوست داشت دستانش آلوده به کودهای حیوانی باشد و حتی به این کار افتخار هم می کرد ولی تا اینجا همه این موارد نکات مثبتی بودند که همه آن را تحسین می کنند ولی ولف اعتقاد دارد این وسواس برای باغبانی علاقه به طبیعت نبوده بلکه نوعی وسواس و بیماری روانی بود که در میان پایه گذاران آمریکا وجود داشت که وقتی درگیر جنگ و بحث های سیاسی می شدند دوست داشتند در باغ شخصی خود خاک بازی کنند. رفتاری که ظاهراً کمی غیر عادی بوده است به طوری که حتی ابیگیل همسر آدامز نیز به این وسواس دچار شده بود و فکر می کرد با این کار می تواند از شر اخلاق بد شوهرش خلاص شود.
موسسان آمریکا همیشه میگفتند باغبانی و کشاورزی اساس پیشرفت آمریکا محسوب می شود و گیاهان را سربازان پیاده نظام یک ملت نوپا میدانستهاند.
انپیآر/ 24آوریل/ ترجمه محمد حسنلو
60
نظر شما