بلایی خطرناک‌تر از کرونا که به‌جان تئاتری‌ها افتاده است

آن چه در ۱۴ ماه گذشته بر اهالی تئاتر رفته است، از یک سو بیماری کرونا بوده و از آن بدتر، بلایی است که سیاست‌ها و برنامه‌های اشتباه اداره‌کل هنرهای نمایشی و معاونت هنری، بر سر این هنرمندان آورده است.

نرگس کیانی: واژه‌های «غم‌انگیز» و «هول‌آور» توان توصیف وضعیت فعلی اهالی تئاتر را ندارد. این هنرمندان بیش از ۱۴ ماه است در قعر جهنمِ بلاتکلیفی که هیزم‌کِشَش متولیان و مسئولین فرهنگی حاضر در اداره‌کل هنرهای نمایشی‌اند، می‌سوزند.

آن‌چه در ادامه می‌خوانید، نگاهی است گذرا به پرده‌پرده‌ این تراژدی که در طول آن، تلاش‌های شخصی تعدادی از هنرمندان برای اجرای آنلاین تئاتر به حساب عملکرد مدیران نوشته نشده و جشنواره‌های متعدد مجازی برگزارشده از سوی این مدیران نیز از فرط بی‌تاثیربودن در شمار نیامده است.    

پرده اول؛ بهار  

نخستین اطلاعیه روابط‌عمومی وزارت فرهنگ‌وارشاد اسلامی که خبر از تعطیلی تمامی برنامه‌های فرهنگی و هنری به مدت یک هفته می‌داد، سوم اسفند ۱۳۹۸ منتشر شد و چه کسی گمان می‌کرد این تعطیلی، اطلاعیه پشت اطلاعیه تا ۲۱ خرداد ۱۳۹۹ تمدید شود؟! تا روزی که اداره‌کل هنرهای نمایشی این خبر را منتشر کرد: «تعطیلی ۱۰۸ روزه‌ تئاتر از سوم اسفند ۱۳۹۸ تا امروز، با نمایش‌های خیابانی به پایان می‌رسد.»

شعارش «من، تو، ما/ تئاتر، زندگی، کرونا» بود و حاصلش اجرای نمایش‌های خیابانی در تهران و چند شهر دیگر ایران در فاصله ۲۱ تا ۳۱ خرداد و تمام.

پرده دوم؛ تابستان

۲۶ خرداد ۱۳۹۹ خبر موافقت ستاد ملی مبارزه با کرونا با ازسرگیری فعالیت‌های نمایشی از ابتدای تیرماه اعلام و اداره‌کل هنرهای نمایشی به دنبالش «الزامات و پیشنهاداتی» خطاب به تماشاگران، گروه اجرایی و سایت‌های فروش بلیت منتشر کرد.

میکائیل شهرستانی با «آگوست در اوسیج‌کانتی»، آرش فلاحت‌پیشه با «پنهان‌خانه‌ی پنج‌در»، فرزاد امینی با «یازده جریحه روح»، پرنیا شمس با «است»، علیرضا اخوان با «ابر شلوارپوش»، محسن مظاهری با «پسر»، مهیار جوادی‌ها با «و همیشه پاییز»، ملیکا رضی با «کابوس‌های مرد مشکوک»، فقیهه سلطانی با «یه گاز کوچولو»، حسین مسافرآستانه با «برگشتن»، میلاد شجره با «فقرات بی‌ستون» و تقی علی‌آبادی با «آکواریوم»؛ اولین هنرمندانی بودند که احتمال ابتلاء به ویروس کرونا را در حین اجرا در سالنی که تنها مجاز به استفاده از ۵۰ درصد ظرفیتش بودند به جان خریدند تا مدیران با تیترهایی چون «حرکت آرام فعالیت‌های نمایشی در مناطق پُرخطر» به گستردن بال‌وپر خود بپردازند.

هرچند گفت‌وگوی همان زمان زنده‌یاد محمدرضا الوند، مدیر وقت هماهنگی تئاتر استان‌های اداره‌کل هنرهای نمایشی با تیتر «تولید تئاتر در شهرستان صفر است» نشان داد که حرکت آرامی هم اگر هست، تنها در «تهران» است.

واژه‌ها، توان توصیف وضعیت فعلی اهالی تئاتر را ندارند؛ آن‌ها بیش از ۱۴ ماه است در قعر جهنمِ بلاتکلیفی که هیزم‌کِشَش متولیان و مسئولین فرهنگی حاضر در اداره‌کل هنرهای نمایشی‌اند، می‌سوزند  

۱۱ تیر نیز نام حسین مسافرآستانه به عنوان دبیر سی‌ونهمین جشنواره تئاتر فجر منتشر شد تا مدیران اثبات کنند پُرشدن بیلان‌ کاری‌شان مهم‌تر از خالی‌نماندن سُفره کسانی است که تا پیش از این، «اجرای عمومی تئاتر» منبع درآمدشان بود و اکنون ذره‌ذره نابودشدن زندگی‌شان کوچک‌ترین اهمیتی ندارد.

آن‌ها بر زمین می‌اُفتادند و مدیران از تلاش برای تدوین فراخوان تئاتر فجر خبر می‌دادند، آن‌ها توان برخاستن نداشتند و مدیران جلسه شورای سیاست‌گذاری جشنواره تهران- مبارک را برگزار می‌کردند، آن‌ها جان می‌دادند و مدیران هیات‌انتخاب تئاتر مقاومت را معرفی می‌کردند تا مبادا آیندگان بگویند در سال ۱۳۹۹ جشنواره‌ای برگزار نشد!

اعلام تعطیلی سالن‌های تئاتر به مدت یک هفته توسط استاندار تهران از یک سو و مصاحبه مدیر روابط‌عمومی وزارت فرهنگ‌وارشاد اسلامی با تیتر «تا این لحظه مصوبه‌ای مبنی بر محدودیت فعالیت‌ها و مراکز هنری ابلاغ نشده است!» از سوی دیگر، در ۲۴ تیر اهالی تئاتر را در برابر این پرسش بی‌پاسخ قرار داد: «ما امشب روی صحنه خواهیم رفت؟!»  

آن‌ها روی صحنه رفتند و چهره‌های شناحته‌شده‌تری چون داوود فتحعلی‌بیگی با «عمو هاشم»، آرش دادگر با «اودیسه ۲۰۲۰»، داود دانشور با «بیداری»، مصطفی کوشکی با «کوریولانوس»، روزبه حسینی با «الف‌کاف‌شین»، رضا بهرامی با «جوادیه (بیست متری)»، نصیر ملکی‌جو با «کوکاکولا»، رضا بیات با «افسانه پری دریایی»، امید انصاری با «دنیای شگفت‌انگیز اکو و تاکو»، کاوه مهدوی با «کمدی زا»، محمدمهدی خاتمی با «سه‌شنبه‌های لعنتی» و.... نیز به آن‌ها پیوستند.  

هنرمندانی که کرونا یک تنه روی ۵۰ درصد ظرفیت سالن‌شان نشسته بود و هم جان‌شان در خطر بود و هم ۵۰ درصد ظرفیت باقی‌مانده را به سختی پُر می‌کردند و مدیرانی که کلمه‌ «تهران» را از جمله‌ «چراغ تماشاخانه‌ها روشن است» فاکتور می‌گرفتند تا وجه‌ای ملی به دستاوردهای خود دهند، در فکر این بودند که بخش بین‌الملل جشنواره تئاتر فجر را برگزار کنند یا نه!

محمد رحمانیان «عشق روزهای کرونا» را با آمدن پاییز آغاز کرد و سه‌ماهه‌ تابستان این طور تمام شد.

پرده سوم؛ پاییز  

اداره‌کل هنرهای نمایشی در خبری، جمع کل پروانه‌های صادرشده در شش ماهه‌ اول سال ۱۳۹۹ در سطح شهر تهران، را ۲۱۶ عنوان اعلام کرد و نکته قابل‌توجهی که در ادامه آمد صدور مجوز برگزاری ۴۳ جشنواره در فضای مجازی بود؛ ۴۳ جشنواره‌ای که بیش از هر چیز به آزمون‌وخطایی برای خالی‌نماندن عریضه شبیه بودند.    

                  این مطلب را هم بخوانید:

                 ◾️سالن‌های خصوصی تئاتر، روی تخت آی‌سی‌یو 

طبق پی‌دی‌اف «راهنمای دیدن تئاتر در سطح شهر تهران»، ۱۸ نمایش در مهرماه روی صحنه بودند که بار دیگر خبر آمد با اعلام استانداری تهران بازبودن سالن‌ها از ۱۲ تا ۱۸ مهر ممنوع است و این ممنوعیت تا ۲۵ مهر، سپس تا ۲ آبان و بعد از آن تا هفته بعد ادامه پیدا کرد و تنها واکنش اداره‌کل هنرهای نمایشی به تشدید وضعیت ابزورد اهالی تئاتر به واسطه قرارگرفتن‌شان در گروه شغلی ۳،  «اعلام مخالفت با ادامه پیداکردن تعطیلی‌ها» بود!

در این میان مصطفی کوشکی، خبر تعطیل‌شدن تماشاخانه «تئاتر مستقل تهران» را اعلام کرد و اگرچه صدای خُردشدن استخوان‌های دیگر اهالی تئاتر هم به وضوح شنیده می‌شد، مدیری غیرتش نمی‌جنبید.  

خبر بعدی بیشتر به شوخی شبیه بود: از سرگیری فعالیت‌های فرهنگی‌وهنری از ۲۰ آبان تا ساعت ۱۸ که رسانه‌ها با تیترهایی چون «ملاقات بازیگر و تماشاگر در ساعتی نامتعارف» منتشرش کردند. تصمیمی علی‌الظاهر برای زمین‌گذاشتن باری از دوش خود که تفاوتی در وضعیت اهالی تئاتر نسبت به زمانی که سالن‌ها تعطیل بود، ایجاد نمی‌کرد.

از تلویزیون تئاتر ایران که با عنوان «ارمغانی ارزشمند برای فرهنگ‌وهنر این مرز و بوم!» افتتاح شد، ارمغانی جز فعالیتش در هنگام برگزاری دو جشنواره، حاصل دیگری در دست نیست

۲۸ آبان بود که سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ‌وارشاد اسلامی در حاشیه جلسه هیات‌دولت و در جمع خبرنگاران اعلام کرد مجموعه فعالیت‌های هنری جزو گروه ۳ تلقی می‌شود و تا دو هفته‌ آینده تعطیل است.

متولیان اداره‌کل هنرهای نمایشی که این بخش از عملکرد خود را «زرین‌ترین برگ مدیریت تئاتر کشور!» نامیدند سرگرم تماشای برگزاری جشنواره تئاتر مقاومت و آماده‌کردن مقدمات جشنواره تئاتر فجر و جشنواره تهران- مبارک شدند، جشنواره‌های تئاتر استانی را به قصد معرفی آثار برگزیده‌شان به جشنواره فجر، کج‌دار و مریز برگزار کردند و کسی از اهالی تئاتر نپرسید نان از کجا می‌خورند؟!  همین زمان بود که قادر آشنا گفت: «با هنرمندان همدردیم اما توازنی بین منابع بودجه با خسارت‌ها وجود ندارد!» و کمی بعدتر در کافه‌خبر خبرگزاری خبرآنلاین اعلام کرد نمی‌داند سه چهارم بودجه تئاتر کشور کجاست!

پرده چهارم؛ زمستان   

۲۰ دی بود که خبر امکان بازگشایی مجدد سالن‌های تئاتر و همچنین، تلاش برای انتقال مشاغل هنری از گروه ۳ به گروه ۲ برای پیشگیری از تعطیلی دوباره در صورت تغییر رنگ تهران از زرد به نارنجی منتشر شد و امیر دژاکام با «ایوب‌خان»، کهبد تاراج با «یاماها» و مرتضی شاه‌کرم با «برونسی» به تئاتر شهر و میکائیل شهرستانی با «لبخند باشکوه آقای‌گیل» به سنگلج رفتند.

خبر افتتاح فاز نخست «تلویزیون تئاتر ایران» به عنوان «ارمغانی ارزشمند برای فرهنگ‌وهنر این مرز و بوم!»، یکم بهمن‌ماه داده شد. ارمغانی که با گذشت سه‌ماه و نیم از روز افتتاح جز فعالیتش در هنگام برگزاری جشنواره تئاتر فجر و جشنواره تهران- مبارک حاصل دیگری از آن در دست نیست.   

برای آن که خود را به جای اهالی تئاتر بگذاریم کافی است خالی ماندن یا نماندن سفره‌یمان و از هم پاشیدن یا نپاشیدن زندگی‌مان را در بند سیاهه‌ پُرطول و تفصیل بازگشایی‌ها و تعطیلی‌های مکررِ تصور کنیم 

جشنواره تئاتر فجر از ۱۱ تا ۲۱ بهمن ۹۹ برگزار شد و پس از برگزاری آن، «گُرگاس‌ها یا روز به‌خیر آقای وزیر» به کارگردانی حمیدرضا نعیمی اجرای خود را در تئاترشهر آغاز کرد و امیر دژاکام با «ایوب‌خان»، کهبد تاراج با «یاماها» و مرتضی شاه‌کرم با «برونسی» در همین مجموعه به اجرای خود ادامه دادند.

«غرب حقیقیِ» امید سعیدپور، «زندگی در لانگ‌شات یا مرگ در کلوزآپِ» محمدرضا مالکی و «حادِ» ابراهیم عبدی نمایش‌هایی بودند که در تالار مولوی روی صحنه رفتند و شهروز دل‌افکار نیز «اُتول سُورون» را به ایرانشهر برد.  

پرده پنجم؛... و بهار  

سال، نو و قرار بر این شد که میثم یوسفی با «جنگ‌وصلح»، نگین ضیایی با «مرفی» و محمدرضا عطایی‌فر با «کنسرت مرگ گرم» از ۸ فروردین در تئاتر شهر روی صحنه بروند اما تعطیلیِ تا اطلاع ثانوی به علت نارنجی‌شدن تهران اجازه بیش از یک اجرا را به آن‌ها نداد.

             این مطالب را هم بخوانید: 

            ◾️تبدیل به بازیگران «می‌خواهیم زنده بمانیم» شده‌ایم  

            ◾️شهرام گیل‌آبادی: طعمه مدیرانی کارنابلد برای عادی نشان‌دادن شرایطیم 

 بازگشایی دوباره در ۱۲ فروردین با تغییر دسته‌بندی شغلی اهالی تئاتر و موافقت با انتقال‌شان از گروه ۳ به گروه ۲ رخ داد و رسانه‌ها با تیتر «خواسته‌ای که بعد از یک سال محقق شد» به استقبالش رفتند.  قرمز شدن شهر تهران در ۱۷ فروردین اما باز هم درِ سالن‌ها را بست.

یک ماه بعد، ۱۸ اردیبهشت خبر آمد که تئاتری‌ها می‌توانند روی صحنه بروند و حالا تیتر اَمریِ «نباید از بازگشایی سالن‌های تئاتر ترسید» است که در پس ظاهرِ آمرانه‌اش، درخواست می‌کند این هنرمندان بار دیگر برای عادی نشان‌دادن شرایط پا پیش بگذارند.

هنرمندانی که کافی است لحظه‌ای خود را به جای‌شان بگذاریم و خالی ماندن یا نماندن سفره‌هامان و از هم پاشیدن یا نپاشیدن زندگی‌مان را در بند سیاهه‌ پُرطول و تفصیل بازگشایی‌ها و تعطیلی‌های مکررِ ذکرشده تصور کنیم و آن زمان از خود بپرسیم همچنان می‌توان گفت: «نباید از بازگشایی سالن‌های تئاتر ترسید»؟!  

۵۷۲۵۹

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 1513141

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 9 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • DE ۰۵:۰۸ - ۱۴۰۰/۰۲/۲۲
    0 0
    اشخاصی که درادارات بخشنامه ویا اطلاعیه دادند ومیدهند دراین دوران کرونایی خود حقوق بگیر هستند وحتی دردور کاریها وعدم حضور برسرکار ازحقوقشان کسر نمی گردد لذا ترس ازتعطیلی ندارند که هیچ خوشحال هم هستندو به کارهای شخصی خودهم می رسند ولی قدر این نعمت تعطیلی وکم کاری را ندارند که اگرداشتند درروزهای کم کاری خود بهتر به مردم خدمت می کردند البته بودند معدود کارمندانی که خودم شاهد بودم هرروز برسرکارحاضر بودند ودلسوزانه کار می کردند وحتی کار بقیه کارمندان غایب راهم انجام می دادند تاتالقمه حلال به خانواده خود ببرند.