به گزارش خبرآنلاین، انتشارات ققنوس کتاب «کافه نادری» نوشته رضا قیصریه را برای نهمین بار با قیمت ۳۵۰۰ تومان روانه بازار نشر کرد.
کتاب از سه فصل تشکیل شده است و در هر فصل نگاهی به برههای از زندگی هنرمندان ایرانی در زمانهای مختلف دارد. در فصل اول بیشتر بر زندگی نویسندههای ایرانی در خارج از ایران در اواخر دوره پهلوی تاکید دارد. شخصیتهای بارز داستان نیز مفتون روزنامه نگار و همسرش تینوش که طراح لباس است و دوست آنها فتاح نویسنده هستند.
فصل دوم چشم اندازی از زندگی زمان مجردی تینوش در ایران و رفت و آمد او در محافل بازیگران و خوانندهها است و فصل سوم نگاهی به زندگی نویسندگان و نقاشان ایرانی در ایران در زمان حال و سرانجام تینوش و مفتون دارد.
کتاب شاید زیاد هم به کافه نادری ربطی نداشته باشد اما از کافه نادری شروع میشود، به عبارتی کل داستان اشارهای است به جمعهای هنرمندی که زمانی باب بود در کافهها دور هم جمع میشدند...
«بحران باب روز بود: بحران خانواده، بحران عشق، بحران روابط مشترک حتی اظهار عشق هم میتوانست یک عمل ابلهانه بورژوایی باشد و باعث اختناق جنسی بشود اما مهمتر از همه بحران ایدئولوژیک بود، یا به قول آلبا، دنیا نباید دیگر آنطوری بگردد که تا به حالا گردیده است و این موضوعی بود که آلبا پیرانی و فرزاد مفتون میتوانستند ساعتها دربارهاش با تو حرف بزنند و سیگار پشت سیگار روشن کنند...»
در بخشی از این داستان میخوانیم: «بحث درباره موضوعهای سیاسی خیلی راحت و بیمقدمه شروع میشوند و خیلی دیر تمام یا اصلا تمامی ندارند و طرفها انگار سال هاست هم را میشناسند و بلافاصله وارد جزئیات میشوند. ایرانیها ذهنیت بستهای دارند، اهل منطق نیستند، حوصله به خرج نمیدهند که فکر کنند. وقتی به خیال خودشان عقیدهای را قبول کردند خیال میکنند ابدی است و مدام تکرارش میکنند. سواد سیاسی ندارند. نمیفهمند زمان که تغییر کرد همه چیز تغییر میکند، هیچ چیز ابدی نیست، هیچ اعتقادی ابدی نیست... گفتی خیال ازدواج داری. اشکالی ندارد، فقط گول کلمه مشترک را نخور.»
۲۹۱/۶۰
نظر شما