مثلاً هست و نیست نمی توانند با هم باشند این دو مانعه الجمع اند اما مانعه الخلو هم هستند چون نمی توان فرض کرد که نه هست باشد و نه نیست. یا در جوهر و عرض در عالم ممکنات نمی توان تصور کرد که یک پدیده هم جوهر باشد و هم عرض یا نه جوهر باشد و نه عرض. البته اینها بحث هایی است که بیشتر با اصاله الماهیه جور در می آید و الا در عالم وجود تحقق آنها ممکن نیست. درهرحال با در نظر گرفتن این مفهوم از نظر سیاسی و اقتصادی چهار حالت اتفاق می افتد:
اول نه عدالت و نه توسعه
دوم عدالت آری ولی توسعه نه
سوم توسعه آری ولی عدالت نه
و چهارم هم عدالت و هم توسعه
بعض اوقات شنیده می شود که اگر عدالت باشد مانعی برای توسعه تلقی می شود و یا چنانچه بخواهیم توسعه داشته باشیم نمی توانیم عدالت داشته باشیم. یا بعضی ها تخفیف می دهند و می گویند باید اول توسعه را داشت و سپس به عدالت پرداخت.
برخی دیگر عدالت را چنان تنگ و تاریک می گیرند تا همه را در فقر و بدبختی یکسان نگهدارند.
مثال هایی هم می توان برای هر یک داشت. کشورهایی داریم که توسعه را تا حد ممکن انجام داده اند برای اقشار کثیری هم عدالت را تا حدودی اجرا کرده اند اما تفاوت طبقاتی در آنجا بیداد می کند. نمونه آن امریکا است که توسعه در آنجا حرف اول را می زند اما تبعیض همانطور که همه می دانند به ویژه برای رنگین پوستان بیداد می-کند. کشورهای دیگری هستند که نه عدالت در آن هست نه توسعه و آنها با داشتن ثروت داخلی همچنان وابسته اند و عدالت هم در آنجا نیست. ثروت اندک شماری از جامعه با قریب بیش از 90 در صد جامعه برابری می کند. فرق کشورهای توسعه یافته بی عدالت با کشورهای توسعه نیافته بی عدالت در این است که در کشورهای توسعه یافته ثروت ثروتمندان دست کم در بخشی از آن صرف توسعه می شود. اما در کشورهای توسعه نیافته ثروت در دست عده ای رانت خوار جمع، و به مصارف شخصی، قبیله گی و سوداگری صرف می شود. آنها همواره دولتها را گروگان می گیرند و ثروت خودرا درکشورهای دیگر سرمایه گذاری می کنند. در هر دوی این کشورها عده ای از فرط درآمد نمی دانند چه کنند و آنهایند که سیاست ملی و جهانی را تنظیم، و بقیه هم در رنج و بدبختی زندگی می کنند و تازه می گویند که باید جمعیت فقیر از بین بروند.
دولت جدید در ایران امید است که هم به عدالت و هم توسعه توأمان توجه کند. و با توجه به توان داخلی، اقتدار اقتصادی را به ایران باز گرداند و زمینه ورود کشور را به توسعه پایدار فراهم کند. پول ملی تقویت، مالیاتها به طور جدی اخذ شود ، صادرات رونق گیرد، مزیت های نسبی مشخص گردد و قیمتها تثبیت شود و عدالت همراه با توسعه تحقق یابد.
نظر شما