به موازات تهدیدها و مشکلاتی که برای حاج مشتی ایجاد می شد،تحقیقات اداره آگاهی وپاسخ مخابرات با موضوع اعلام محل استقرار دوشاهد تعرفه شده شاکی ضمیمه پرونده شده تاریخ جلسه مواجه حضوری برای یک هفته بعد معین شده بود.هفته ای که هر یک روز آن برای حاج مشتی بنا به قول خودش یک عمرطول می کشید که بابت پیشگیری از اتفاق ناخوشایندی به ایشان توصیه کردم حتی الامکان در این یک هفته به منزل بستگان برود یا اینکه مسئله را با یکی دو تن از نزدیکان قابل اعتمادش در میان گذاشته و از ایشان بخواهد یک هفته ای مهمان منزل وی باشند.
قاعده و رویه ای که درحرفه وکالت لازم است به جد توسط موکل ها رعایت شود عمل کردن به توصیه های وکیل و هماهنگی تام وتمام اموربا وکیل است.نکته ای که علیرغم لطف و محبتی که حاج مشتی به بنده داشت اما مورد توجه ایشان واقع نشده بود.علیرغم این مسئله که بنا به موقعیت اقتصادی و اجتماعی موکل طرح پرونده سرقت از سوی عروسِ وی به ظاهر مسخره و خنده دار به نظر می رسید اما روند پرونده و حوادث آن به سمت و سویی هدایت می شد که گویی شاکی فکر و نقشه ای بکر و خاص بنا به شخصیت پدرشوهرش در سر داشته است.
زمانی که سرایدار حاج مشتی از عمل نکردن وی به توصیه هایم خبر داد موضوع را با بازپرس در میان گذاشتم و راجع به تهدیدات و تماس های مکرر با موکل ایشان را مطلع کرده اظهار کردم احتمال قریب به یقین این پرونده و تهمت زدن از سوی شاکی به حاج مشتی ،نوعی فریب در جهت منحرف کردن ذهن مقام قضایی و انتظامی است چراکه همه ی اهالی شهر از ثروت حاج مشتی خبردارند و کمتر کسی باور می کند که وی طلا و جواهرات عروسش را که شاید یک هزارم ثروت وی نباشد سرقت کند من حدس می زنم عروس فکر لقمه ی گلوگیری است که راه رسیدن به آن را طرح شکایت دیده.
بازپرس بنا به مقررات و قوانین جاریه قادر به اتخاذ تصمیمی نبود*لذا حسب احساس وظیفه ای که داشتم مسئله را با معاونت پیشگیری از جرم دادسرا درمیان گذاشتم.
معاونت موصوف مسئول دفتری داشت که با جراید و روزنامه های محلی در ارتباط بود،زمانی که از موضوع باخبر شد اعلام کرد در حال حاضر بنا به عدم تحقق جرم و نداشتن مستند کافی بر احتمال وقوع جرم تنها کاری که می توان در پیشگیری از حادثه و جرم انجام داد تنظیم و انتشار یادداشتی با محوریت توصیه به مردم در قالب مسئله ای که حدس می زدم ممکن است برای حاج مشتی رخ دهد اما مشکل آنجا بود که هیچ مختصاتی از حادثه قریب الوقوع نداشتم و تنها احساس می کردم عروس در صدد اقدامی است برای بردن مال و اموال حاج مشتی.مدیر دفتر معاونت با شنیدن این موضوع گفت:شما که مدتی است در خبرگزاری خبرآنلاین مطلب می نویسید به نظر بهتر است ترکیبی از خاطرات وکیل را در قالب نکات حقوقی و تذکرات پیشگیرانه تنظیم کنید،من هم قول میدهم در تمام روزنامه های محلی منتشر شود شاید همین یادداشت سبب پشیمانی عروس یا مراقبت بیشتر حاج مشتی شود.
لذا بنا به پیشنهاد مذکورمطلبی راجع به مختصات بزه دیده شناسی و موقعیت زمانی،مکانی و..وقوع جرم با تاکید بر این نکته که بنا به یافته های علم جرمشناسی بعضا رفتار و عملکرد بزه دیده یا همان شاکی( مجنی علیه)*موجب اصلی وقوع جرم است تنظیم کردم وجهت فهم بهتر مطالب با ذکر دو مثال:شخصی سوییچ ماشین گران قیمتش را روی ماشین جا می گذارد یا فردی چندپاکت اسکناس ازبانک می گیرد و بدون مراقبت از بانک راهی می شود.سعی کردم موقعیت حاج مشتی را در مثال سوم نشان دهم :جواهرفروش معروف شهر بدون داشتن نگهبان و مراقبی کاربلد تمام جواهراتش را در منزل نگهداری می کند.
نکته ی جالب قضیه آنجا بود که حاج مشتی با دیدن مطلب تماس گرفت و گفت:جناب وکیل من مراقب خودم هستم شما بیخود نگرانی پسرم،در پاسخ سعی کردم به برخی پرونده های مشابه واتفاقات شبیه به یادداشت مذکور اشاره کنم که متاسفانه وی گوشش بدهکار اینگونه توصیه ها نبود.
دوروز پیش از موعد دادسرا از آگاهی تماس گرفتند و...
شب قبل از حادثه،عروس خانم دلجویی و عذرخواهی از پدرشوهرش را بهانه ی ارسال پیامک اعلام می کند که همین موضوع سبب می شود ،حاج مشتی با وی تماس گرفته،برای شام دعوتش کند .تا رسیدن شام از رستوران عروس و پدرشوهر شروع می کنند به مرور خاطرات و ذکر محاسن مرحوم که در همین حین زنگ منزل سبب قطع مکالمه این دو شده،حاج مشتی به تصور رسیدن پیک رستوران بدون پرسش درِ ساختمان را باز می کند وبه سمت ورودی ساختمان می رود تا غذاها را تحویل بگیرد. هرچه صبر می کند خبری از پیک رستوران نمی شود و بدون توجه به این موضوع که چند دقیقه پیش درِ ساختمان را باز کرده و کسی هم وارد نشده به گفتگو با عروسش ادامه می دهد تا اینکه چند دقیقه بعد صدای کوبیدن در خبر از ورود شخص یا اشخاصی به ساختمان می دهد حاج مشتی در را که باز می کند با پیک رستوران و سینی های غذا روبه رو می شود.پیرمرد هنگام چیدن میز شام جعبه ای جواهر کنار ظرف غذای عروس می گذارد و می گوید:اینها چند برابر طلا و جواهراتی است که در برگ شکایت اسم آوردی،دخترم اینها را بردار برای خودت،فردا با وکیلم هماهنگ می کنم تا لایحه ای تنظیم کند جهت بسته شدن پرونده و شما هم زحمت بکش امضاء کن.
عروس با دیدن جواهرات روی میزِ شام یادداشتی شبیه به همان هایی که برای حاج مشتی ارسال می شد به پدرشوهرش نشان می دهد و می گوید:من آنقدر نمک به حرام نیستم،احترام شما برای من اگر بیشتر از پدرخودم نباشد کمتر هم نیست من اگر کاری کردم فقط برای حفظ وحراست شما از این تهدیدات بوده الان هم آنها کل جواهرات و سکه های طلایی که شما در خانه دارید را می خواهند تا دست از سر من و شما بردارند.
آنچه که حاج مشتی در اداره آگاهی در شرح ماوقع بیان کرده بود به انضمام گزارش 110حکایت می کرد شخصی که به عنوان پیک رستوران سینی غذاها را تحویل داده همدست و شریک سارقان سکه های طلا و جواهرات بوده است.
چند دقیقه پس از آنکه پیک موتوری سینی غذا را تحویل می دهد برق ساختمان قطع می شود،حاج مشتی به قصد بررسی کنتور برق وارد حیاط ساختمان می شود زمانی که به سالن غذاخوری مراجعه می کند اثری از عروس خانم و سکه های طلا و جواهرات نبوده،همین مسئله موجب تماس موکل با پلیس110شده است.
ماموران آگاهی با توجه به اینکه کل زمان قطع برق و خاموشی ساختمان کمتر از پانزده دقیقه بوده احتمال می دهند که عروس خانم همدست و شریکی داشته چراکه بازکردن گاوصندوق دراین فاصله زمانی حتما کارِ سارقی حرفه ایست و بنا بر همین فرض تحقیقات پلیس آگاهی حول شناسایی همدستان عروس از شناسایی دو شاهد تعرفه شده در پرونده ی اتهامی حاج مشتی شروع می شود.به موازات تحقیقات پلیس در شناسایی محل اختفای دوشاهد،پلیس آگاهی از طرق مقتضی بازار مال خرهای طلا وجواهرات را تحت کنترل داشت تا اینکه چند ماه پس از طرح شکایت با بررسی دوربین های مداربسته بازار زرگرها چهره ی یکی از شهود شناسایی شده از طریق ردیابی سایر دوربین های مداربسته بازار زرگرها و تحقیقات فنی آگاهی محل اختفای وی شناسایی می شود.تیم عملیات ویژه آگاهی با دستور قضایی شبانه به محل اختفای شاهد وارد می شود که ...
دوشاهد شناسایی شده ی پرونده به همراه یک زن و مرد در محل اختفای سارقین دستگیر می شوند که حسب اظهارات ایشان عروسِ حاج مشتی با سردسته سارقین شبانه همراه با جواهرات و سکه های مسروقه متواری شده اند.حسب دستور بازپرس پرونده تا شناسایی دومتهم متواری مفتوح می ماند تا اینکه...
چند ماه بعد پلیس دایره قتلِ آگاهی تصویر جسد زن جوانی را جهت شناسایی منتشر می کند که عروس حاج مشتی بود،با کشف جسد تحقیقات پلیس از وقوع سرقت به ارتکاب قتل تغییر یافته مشخص می شود ادعای متواری شدن عروس با سردسته سارقین کذب بوده،سارقین چند روز پس از ارتکاب سرقت با عروس حاج مشتی در تقسیم جواهرات دچار اختلاف شده،این مشاجره به درگیری فیزیکی و درنهایت قتل عروس حاج مشتی منجر شده است.
وکیل دادگستری
*شاکی/مدعی خصوصی/مجنی علیه یا بزه دیده عنوان شخصی است که علیه وی جرم رخ داده=متشاکی نیز بعضا گفته می شود
*برای شروع به تحقیقات و احضار هر شخصی ولو مظنون به ارتکاب جرم،وجود دلایل کافی جهت اتساب اتهام به وی ضروری است و لذا نمی توان به صرف ادعای شاکی شخصی را احضار کرد
*هدف از تشکیل دایره معاونت از پیشگیری جرایم در دادسرا آگاهی بخشی به مردم با محوریت شیوه های خاص ارتکاب جرم است
نظر شما