زینب کاظمخواه: قصه کتاب و پایین بود شمارگان آن در کشور ما، قصهای تکراریاست. یک سوی ماجرا ناشران هستند و سوی دیگر نویسندگانی که ماهها و گاه سالها وقتشان را صرف ترجمه یا تالیف کتابی میکنند و سر آخر اگر کتابشان بخواهد چاپ شود تعداد شمارگانش - اگر خوشبینانه هم به آن نگاه کنیم- 1500 یا 2000 نسخه است.
درباره این بحث بارها صحبت شده، بعضی بر این اعتقادند که تیراژ کتاب در ایران متناسب با جمعیت نیست، اما از سوی دیگر مسوولان میگویند که تیراژ کتاب در ایران پایین نیست و تعداد عناوین کتابها را هم باید در نظر گرفت که به اعتقاد آنها از وضعیت مطلوبی برخوردار است.
اولین موضوعی که از تیراژ پایین کتاب گریبان ما را میگیرد این است که باعث میشود، نویسنده حرفهای در کشور کم رشد کند، وقتی که کتاب 1000 نسخه چاپ شود، انگیزه نوشتن را از نویسنده یا شاعر خواهد گرفت، اما ناشر هم نمیتواند بیشتر از این تعداد چاپ کند؛ استدلال او هم پذیرفتنی است؛ میگوید که کتاب میماند در انبار و فروخته نمیشود. خب این میشود اولین چوپ بالای سر ناشر که بیشتر از هزار یا دو هزار نسخه چاپ نکند، از سوی دیگر نویسنده و ناشر چشم امیدشان به مخاطبان است که کتاب را بخرند، اما انگار کتاب مثل همیشه در سبد خرید خانوداهها جایی ندارد، این هم خودش هزار و یک دلیل دارد، سطح فرهنگی، سطح در آمد و مسایلی از این دست باعث میشود که کتاب اولویت چندم مردم ما شود.
البته برخی از نویسندگان و مترجمان، ممیزی را یکی از دلیلایل پایین بودن تیراژ کتاب می دانند، پروسهای که باعث میشود که کتابها در صف انتشار بمانند و دیر به دست مخاطب برسند. از سوی دیگر برخی هم متعتقدند که کیفیت آثار تولیدی پایین است و ما به جای مشکل مخاطب مشکل کیفیت آثار را داریم.
اظهار نظر اهالی قلم درباره تیراژ پایین کتاب در ایران
نام و حوزه فعالیت |
اظهار نظر |
فیروز زنوزی جلالی- نویسنده |
وضعیت اقتصادی بد است، طبیعتا هر خانوداده در آمدش را صرف بر طرف کردن نیازهای بدیهی میکند و به همین خاطر به کتاب توجه نمیکند. اگر مخاطبی کرایه ماهیانهاش را به زور در بیاورد و به جای میوه در سبد خانوادهاش کتاب15 هزارتومانی باشد، با چه عکس العملی از سوی خانوادهاش مواجه خواهد شد. |
علی باباچاهی- شاعر و منتقد |
از موقعی که چشمم به کتاب باز شده است، چه در زمان گذشته و چه در حال همیشه تیراژ کتاب همینطور بوده است اگر شصت کارشناس در امور اقتصادی روانشناسی جمع شوند به نتیجه محتمل هم برسند، نتایج آن همه نتیجهای مانند این است که بنشستند و بگفتند و برخاستند. قشر چشمگیری از جامعه همیشه در همه دورانهایی که زیستهام پشت به کتاب کردهاند، بقیه که میمانند آدمهای بیعلاقه به مسایل فرهنگی و فلسفی نیستند اما مسایل مالی مهم است. شخص من اگر امکان رفاهی بیشتری داشت کتاب بیشتر میخریدم. مساله اقتصادی نقش اول را بازی میکند، تامین معیشیتی نیست چند شغلی هست دانشجو و شاعر ونویسنده، بیپول هستند؛ اینها باید کتاب بخرند که نمیتوانند. |
پرویز بیگیحبیبآبادی- شاعر و ناشر
|
در پایین بودن تیراژ کتاب به نظرم ما با بحران مخاطب روبرو نیستیم، با فقر چاپ کتابهای خوب مواجهیم. از صد مجموعه شعری که در بازار هست، بیست مجموعه قابل تورق است و ده مجموعه قابل تامل است، با این حساب ما با بحران مخاطب روبرو نیستم بلکه با کسرت چاپ اشعار ضعیف روبرویم؛ به همین دلیل با کمبود تیراژ مواجه شدهایم. وقتی که کتاب خوب چاپ نمیشود، مخاطب حرفهای سر درگم میشود و حق انتخابش پایین میآید. |
منصور اوجی- شاعر |
حیطهای که من در آن کار میکنم شعر است، خب وضعیت شعر هم در ایران مشخص است، به نسبت سالها پیش وضعیت خوبی ندارد، اما اصلیترین دلیلی که تیراژ کتاب در ایران پایین است این است که ملت پولشان نمیرسد که کتاب بخرند، یعنی همان حرف همیشگی کتاب در سبد خانواده جایی ندارد. اگر این مشکل حل شود، بعد میشود به دنبال مسایلی دیگری که بر پایین بودن تیراژ کتاب دامن زده است رفت. |
ابراهیم حسن بیگی- نویسنده
|
ابتداییترین جوابی که همه میدانند بحث مخاطب است، رابطه متقابل تیراژ و مخاطب بسیار مهم است.این تیراژ پایین نشان میدهد که مردم ما علاقمند به کتاب نیستند. یکی از دلایل این موضوع بحث اقتصادی است، هر چند کتاب مثل چیزهای دیگر گران نیست، اما خانوادهها کتاب را از سبد خانوار حذف کردهاند، مردم ما عادت کردهاند کتاب را در بحث ثانوی قرار دهند. موضوع دیگری که در تیراژ کتاب تاثیر دارد بحث اطلاعرسانی نشر است، هر شرکتی وقتی کالایی را تولید میکند بخشی را برای تبلیغات میگذارد، ما این مشکل را داریم. ناشران ما به دلیل مشکلاتی که وجود دارد برای تبلیغات هزینه نمیکنند. رسانه عمومی هم این همکاری را ندارند و کتاب در یک بیاطلاعی کامل تولید میشود، مگر افراد خاصی، سایر اقشار جامعه از انتشار آن مطلع نمیشوند. |
خجسته کیهان- مترجم
|
یکی قضیه توزیع کتاب است که همه ناشران از این قضیه گلهمند هستند. دلیل دیگر تبلیغ کتاب در کشور است که در مقایسه با کشورهای دیگر تبلیغ کتاب در ایران بسیار کم است. مثلا درخارج روی اتوبوس یا برنامههای تلویزیونی و رادیویی درباره کتاب تبلیغ میکنند و یا میان برنامههایی برای معرفی کتاب میگذارند. آنها برای نویسندگان احترام خاصی قائل هستند؛ ولی درایران این موضوع را نمیبینیم. به اضافه اینکه ممیزی نقش زیادی ایفا میکند. ما باید مخاطب را جذب کنیم، اما در این فضا که هم ممیزی است و هم کتابها تبلیغ نمیشوند جذب مخاطب کار سادهای نیست. |
محسن پرویز- معاون سابق فرهنگی وزارت ارشاد و نویسنده
|
تیراژ کتاب از حدود 4200نسخه در سال 84 هر چه جلوتر آمدیم، کاهش یافت و الان میانگین تیراژ کتاب در ایران 3000 نسخه است. یک بخشی از کاهش تیراژ بعد از سال 85 و عملیاتی شدن یارانه کاغذ منطقی و وابسته به واقعی درج شدن تیراژ کتابها بود، بسیاری تیراژهای درج شده واقعی نبودند. در خصوص کتابهای فنی و علمی تیراژ 1500 تا2000 تا در همه جاهای دیگر دنیا هم هست و ایرادی ندارد؛ ولی باید ابعاد آن را بررسی کرد از این رو نیاز به اقدامات ویژهای داریم. تاکیدم این است که 3000 تیراژ برای کتاب به نسبت جمعیت کشور مطلوب نیست و کم است. |
رسول یونان- شاعر و مترجم
|
تیراژ کتاب در ایران شکل غمانگیزی دارد و این گونه بودنش به دلایل مختلفی برمیگردد، اولین آن نبود تبلیغ کتاب است. در فیلمهای هالیوودی حتا قاتل بین دو قتل به مطالعه کتاب و روزنامه میپردازد؛ ولی در فیلمها و سریالهای ایرانی حتا شخصیتی که خیلی اندیشمند است با کتاب سرو کاری ندارد، اینجاست که یک توهم به سراغ ما آمده است و آن این است که ما با سواد به دنیا آمدهایم. دلایل دیگری هم دارد که شامل کیفیت چاپ و نشر همینطور کیفیت محتوای کتابهاست. اما راستش را من همان دلیل اولی را دلیل اصلی میدانم، به اضافه رغبت مردم به کتاب نخواندن. اما در عین حال اینرا یادآوردی کنم نمایشگاه کتاب که در شهرستانها برگزار میشود به خرید کتاب رونق خواهد بخشید و باید از دستاندرکاران تشکر کرد. |
حسین کریمی- ناشر
|
به نظرم مهمترین دلیلی که تیراژ کتاب در ایران پایین است به خاطر این است که مردم به کتاب توجهی نشان نمیدهند، یکی از عمدهترین دلایل هم درآمد مردم است، به این دلیل کتاب در سبد خانوار جایی ندارد چرا که نیازهای ضروریتر از کتاب احساس میکنند در نتیجه اولین و مهمترین چیزی که از سبد خانوار حذف میشود کتاب است، وقتی کتاب خریده و خوانده نشود طبیعی است که تیراژ آن پایین باشد. با این حساب کتاب اولویت اکثریت مردم ما نیست. اگر تیراژ روزنامهها را هم حساب کنیم میبینیم که همه آنها به اندازه یک درصد جمعیت کشور نیست. |
57244
نظر شما