به گزارش خبرآنلاین، جف لامییر عضو اندیشکده آمریکایی اولویتهای دفاعی در تحلیلی برای نیوزویک نوشت: هرچند حمله به پایگاه التنف سوریه برای آمریکاییها هیچ خسارت جانی به همراه نداشت اما با توجه به اینکه چنین رویدادهایی به آسانی میتوانند به مرگ نیروهای ایالات متحده بیانجامد، این سوال پیش میآید که آیا ماموریت واشنگتن در سوریه ارزش چنین بهایی را دارد؟
برغم اینکه داعش چاههای نفت، کنترل سرزمینی و رهبریاش را از دست داده است، حضور آمریکا در سوریه ادامه دارد. این ماموریت خزنده شده و شرایط برای خروج نیروهای آمریکایی از سوریه بهشکل فزاینده غیرعملی شده است.
توانمندی پایگاهی به کوچکی پایگاه التنفت – با ۲۰۰ نیرو – برای نفوذ در شرایط سوریه بسیار محدود است. داعش از هم فرو پاشیده و باقیماندهی فعالیتهای آن در سوریه مخفیانه است. یک نیروی متعارف آمریکایی در قلب صحرای سوریه نمیتواند با داعش مقابله کند؛ چنین نیرویی فقط یک هدف آسان برای دشمنان است.
حضور سایر نیروهای آمریکایی هم که در شمال شرق سوریه متمرکز هستند و به نیروهای دموکراتیک سوریه مشورت و کمکرسانی میکنند چندان ضروری نیست. با توجه به اینکه نیروهای دموکراتیک سوریه دیگر درگیر تصاحب شهرها نیستند، به کمترین پشتیبانی نیاز دارند. برای به اشتراکگذاری اطلاعات و همچنین انجام حملات هدفمند علیه اهداف داعش نیازی به حضور نیرو نیست.
هدف رسمی ماموریت آمریکا در سوریه پیشگیری از خیزش داعش است، اما این هدف هم در برابر مهار نفوذ ایران در درجه دوم قرار دارد. حتی با وجود حضور نیروهای آمریکایی در سوریه، میبینیم که ایران جایگاهش در این کشور را مستحکم میکند.
نیروهای آمریکایی نمیتوانند خطوط تدارکاتی ایران به نیابتیهایش در سوریه را مسدود کنند و ارزش بازدارندگی این نیروها در برابر ایران بسیار ناچیز است. ایران واهمهای ندارد؛ این کشور پیش از این هم در سال ۲۰۱۷ میلادی نیروهای آمریکایی مستقر در التنف را هدف حملات پهپادی قرار داد و نیروهای نیابتیاش در ماه ژوئن حمله مشابهی را علیه نیروهای آمریکایی مستقر در یک میدان نفتی سوریه انجام دادند.
ایران تنها بازیگر خارجی در سوریه نیست. حمایت هوایی و توپخانهای روسیه از دولت اسد بسیار چشمگیر است. نیروهای آمریکایی حتی اگر بتوانند در برابر زیادهرویهای سوریها بازدارندگی ایجاد کنند نمیتوانند روسیه را از گسترش نیرو و نفوذش در این کشور بازدارند. با توجه به اینکه حضور نیروهای آمریکایی در سوریه نه تنها هیچ سود و مزیت راهبردیای ندارد، بلکه خطرات آشکاری هم دارد، نباید اقدامات بازدارندهای را گسترش دهیم که در بهترین حالت شکننده و متزلزل هستند.
زمان رویارویی با واقعیت فرا رسیده است: بشار اسد در جنگ پیروز شده است. این اطلاعات تازهای نیست. تصمیمسازان آمریکایی باید با واقعیت همانگونه که هست روبرو شوند نه آنگونه که میخواهند باشد.
از آنجا که مسلح کردن و آموزش دادن شورشیان مخالف اسد هدف اصلی اعزام نیروهای آمریکایی به سوریه بود، عدم امکان برکناری اسد با هزینهای قابل قبول باید به معنای بازگشت نیروهای آمریکایی به خانه باشد. اما راهبرد ایالات متحده همچنان منسوخ و عقبتر از زمان است.
ماموریت آمریکا در سوریه – به ویژه پس از ناکامیهای واشنگتن در افغانستان – تغییر کرده است. یک ماموریت ضد داعش محدود (هرچند ناقص و معیوب)، سالها پس از شکست خلافت فیزیکی آن، به یک سردرگمی و گرفتاری بهشدت نامعلوم و خطرناک تبدیل شده است. سربازان آمریکا هر کاری که از آنها خواسته شود، انجام خواهند داد اما رهبران غیرنظامی باید به آنها اطمینان دهند که فداکاریهایشان متناسب با منافع و دستاوردهای این فداکاریهاست.
قمار واشنگتن در سوریه ارزش مرگ آمریکاییها را ندارد. این ماموریت از ایالات متحده محافظت نمیکند. حمله اخیر به پایگاه التنفت میتواند به آسانی مقدمه حملات بسیار کشندهتری باشد.
تصمیمسازان آمریکایی به جای عذرخواهی برای یک ماموریت شکستخورده بدون هدف باید پیش از تبدیل شدن این شکست به یک فاجعه از سوریه خارج شوند.
311311
نظر شما