۱- روسیه به اوکراین حمله می‌کند.
۲- رئیس‌جمهور اوکراین به اروپا و امریکا می‌گوید: «ما که کمک لازم نداریم. ولی اگه دوست داشتید کمک کنید».
۳- اروپا پس از اعمال شدیدترین تحریم‌ها، نیروهای نظامی خود را به مرزهای شرقی اوکراین اعزام کرده و تأکید می‌کند: «چیزی لازم بود، به خودم بگید».
۴- بایدن برای اوکراینی‌ها دعا می‌کند و تصادفاً همزمان زرادخانه هسته‌ای روسیه می‌رود روی هوا و هرچه بمب اتم دارد، پخش می‌شود توی خودش.
۵- امریکا پس از اعمال جدیدترین بسته تحریمی (موسوم به مادربزرگ تحریم‌ها) علیه روسیه، نیروهای خود را به اوکراین اعزام می‌کند و تأکید می‌کند: «تا یَک یک‌شون شل و پل نشدن، برنمی‌گردیدااا»!
۶- رئیس‌جمهور اوکراین یک نگاه به بودجه نظامی این کشور می‌کند که یک‌بیستم روسیه است. بعد گوشی را برمی‌دارد و به پوتین یادآوری می‌کند دنیای فردا، دنیای گفتمان است و ژاپن و آلمان را نگااا! با فعالیت فرهنگی و قطع بودجه نظامی توانستند تلفن پاناسونیک و سریال کبرا ۱۱ بسازند.
۷- پوتین تحت تأثیر قرار گرفته و چرنوبیل را به اوکراین پس می‌دهد تا آنها روسیه را بزنند. دنیا دو روز است.
۸- اوکراین نیز متقابلاً روسیه را می‌زند ولی حواسش هست غیرنظامیان آسیب نبینند. پوتین سکته مغزی می‌کند و نصفش فلج می‌شود و تا آخر عمر در خیابان‌های کی‌یف با ساز، سلطان قلب‌ها می‌نوازد و پول جمع می‌کند.
۹- حواس جهانیان تقریباً سر جایش می‌آید و همچنان از حواشی حمله اسرائیل به سوریه، نصف شدن سهمیه غذای یمنی‌ها از سوی برنامه جهانی غذا، طرح صیانت از نمایندگان مجلس در فضای مجازی و سفر سحر قریشی به ترکیه، پرت می‌ماند. سه دانگ حواس‌ها البته به پیگیری همکاری جامعه جهانی با پناهندگان اوکراینی و ایرانیان چسبیده بهشان اختصاص می‌یابد.
۱٠- پایان دعوا.
23302
نظر شما