به گزارش خبرآنلاین، مراسم رونمایی از کتاب «دیشب خدا را عاشق کردم» نوشته تینا پاکروان و تصویرسازی ملیکا شریفینیا عصر روز گذشته در محل انتشارات ثالث برگزار شد. در این مراسم که با حضور برخی چهرههای مطرح سینمای ایران همراه بود، مسعود کیمیایی و فاطمه معتمدآریا به عنوان میهمان ویژه مراسم، درباره این کتاب دقایق کوتاهی صحبت کردند.
این مراسم با شعرخوانی و کمی طعنههای مرسوم این نوع برنامهها آغاز و با حضور مسعود کمیایی در ساعت 18.30 دقیقه رسمی شد. استقبال خوبی نیز از اولین رونمایی کتاب در نشر ثالث بعد از دو سال تعطیلی اینگونه مراسمها ـ طبق گفته دبیر تحریریه این انتشارات و مجری مراسم ـ صورت گرفته بود.
افشین هاشمی، بازیگر، در ابتدای مراسم، چند صفحهای از این کتاب را برای حضار قرائت کرد تا نوبت به مسعود کیمیایی برسد.
کمیایی که از ظاهرش مشخص بود، زیاد سرحال نیست، در سخنان بسیار کوتاهی ابتدا به شخص تینا پاکروان و همکاری با او و بعد به کتاب او پرداخت.
مسعود کیمیایی گفت: «درباره شخص خانم پاکروان صحبت کردن، کمی سخت است، چون او در همه هنرها سرک کشیده و این سرک کشیدن از نوع بازیگوشی نبوده و هرجایی که او حاضر شده، اتفاق خوبی افتاده است. من با ایشان 2 فیلم کار کردم و در این دو فیلم ایشان فقط یک کار انجام نداده و کارهای دیگری هم که مربوط به هنرهای متنوع فیلم بوده را به خوبی انجام داده است.»
نویسنده و کارگردان فیلم «جرم» آرزو کرد که پاکروان روزی فیلم بسازد و گفت:«یک فیلم کوتاه از ایشان دیدم که بسیار خوب و تمیز ساخته شده بود و نشان میداد او سینما را خوب میشناسد.»
کیمیایی درباره کتاب هم اینگونه گفت: «آن بخشی را که دختر قصه در یک مهمانی و در گوشهای سراغ ماتیک میرود و آرایش میکند، خیلی دوست دارم چرا که یک تربیت رمانی و قصهای در آن هست و به نظر میرسد نویسنده اگر ادامه بدهد، به خوبی میتواند از پس به تحریر درآوردن فکرهایش براید.»
وی تاکید کرد: «ما در دورزهای زندگی میکنیم که واژهها خسته و کهنه شدهاند و معانی خود را از دست دادهاند و گاه به معانی دیگری رسیدهاند، اگرچه دریای فکر، کار خودش را انجام میدهد و واژهها از آن عقب میافتند. در این کتاب مشخص است که این استعداد برای فضای رمان نویسی وجود دارد.»
کیمیایی در پایان با بیان اینکه حال زیاد خوشی ندارد و حرف زدن برایش سخت است برای پاکروان آرزوی موفقیت کرد. شایان ذکر است، پاکروان مدیر تولید آخرین ساخته کیمیایی، «جرم» بود.
به گزارش خبرآنلاین، با اتمام سخنان کیمیایی، تعدادی از حاضران سالن را ترک کردند از جمله حسام نواب صفوی که در این جلسه حضور داشت.
علیاصغر سیدآبادی، روزنامهنگار پس از کیمیایی در سخنان کوتاهی به موج داستاننویسی در میان اهالی هنر اشاره کرد و گفت:« نوشتن برای بچهها توسط هنرمندان سینما و تلویزیون، سالهاست که به یک موج جهانی تبدیل شده است. این حرکت در ایران هم در حال انجام است. در مورد چنین کتابهایی که هنرمندان مینویسند، یک نقطه مشترک وجود دارد و اینکه مخاطب همگانی دارند.»
وی همچنین با مقایسه این اثر با هاکلبریفین و نوع نگاه به زندگی در دو اثر، از تولد این کتاب اظهار خرسندی کرد و گفت: «در کشور ما اصولا کارهای هنری به صورت جزیره جزیره انجام میشود و زیاد پیسوتگی وجود ندارند؛ در نتیجه اگر هنرمند، عکاسی کند، عکاسان ناراحت میشوند و اگر نقاشی کند، نقاشان دلخور میشوند و...اما به نظرم نویسندگان کودک و نوجوان از انتشار این اثر دلخور نشوند چرا که به نظرم اثر خوبی است.»
در ادامه، فاطمه معتمد آریا، راجع به کتاب سخن گفت. معتمدآریا سخنان خود را اینگونه آغاز کرد: « دلیل اینکه برای نخستین بار در چنین مراسمی شرکت کردم این است که نمیخواهم کودکیام را فراموش کنم. دوران، حس و موقیعتی که چه بخواهیم و چه نخواهیم از ما میگیرند، بویژه الان که همه درگیر روزمرگی شدهایم و کودک بودن خیلی سخت شده است!»
وی کودکی را دنیایی وسیع دانست که تنها در برخورد با برخی اتفاقات، به سراغ ما میآید و درباره کتاب گفت: «من پیش از این هیچ آشنایی با نویسنده نداشتم و تنها گاه در برخی پروژهها نام او را شنیده بودم، وقتی این کتاب را میخواندم، اولین چیزی که مرا به خود جذب کرد، اسم کتاب بود.»
این بازیگر سینما و تلویزیون تصریح کرد: «به نظرم عاشق شدن راحت است اما عاشق کردن بسیار سخت است و اینکه آدم خدا را عاشق کند یعنی روح بزرگی دارد و به نوعی همه را عاشق کرده است.»
معتمدآریا در همین زمینه افزود: « این کتاب تنها برای بچهها نیست من خودم در ابتدا، کتاب را مال خودم کردم، به زمان و مکان داستان و واقعه زلزله هم نگاه نکردم، به این فکر کردم که آرزوهای همه ما، فقط با عاشق کردن خدا برآورده میشود.»
وی در پایان از خواندن کتاب اظهار رضایت کرد و گفت: «امیدوارم ناشر، دل کودکیاش را برای همیشه نگه دارد.»
بعد از تشویق حضار، او دوباره پشت میکروفن قرار گرفت و گفت: «یادم رفت درباره نقاشیهای کتاب بگویم! نقاشیها شبیه به خود شخصیت اول داستان یعنی «نور» است. اگرچه من کودکانه به کتاب نگاه نکردم ولی شیدایی کودکانه در نقاشیهای کتاب وجود ندارد.»
تینا پاکروان، نویسنده این اثر و ملیکا شریفینیا، تصویرگر کتاب، نفرات بعدی بودند که در این مراسم صحبت کردند.
پاکروان ضمن تشکر از حمایت از ادبیات کودک، گفت: «روزی به این فکر میکردم که چرا ما به همه چیز شک داریم؛ عشق، محبت و...کودک این قصه اگرچه در محیطی کوچک و بدون امکانات زندگی میکند اما میخواستم بدانم چطور میتواند به یقین برسد، به عشق برسد و...»
وی افزود: «بدون اغراق بگویم که در عرض 45 دقیقه تا یکساعت کل داستان را نوشتم و وقتی تمام شد دقایقی اشک میریختم. داستان خودش روی کاغذ آمد و خدا را عاشق کرد!»
پاکروان درباره همکاری با ملیکا شریفینیا نیز گفت: «داستان که تمام شد، محمدرضا شریفی نیا گفت میخواه کتاب را بخواند. او اما کتاب را به ملیکا داده بود و من منتظر بودم تا «نور» به دنیای بیرون بیاید و حرفهایش را بزند اما کتاب در دستان او بود برای تصویرسازی.»
ملیکا شریفینیا نیز در ادامه سخنان پاکروان گفت: «بعد از اینکه داستان را خواندم، به پدرم گفتم این داستان پر از تصویر است و برای تصویرسازی بسیار عالی است که پدر هم گفت برایش طراحی کن! من چون سال آخر هنرستان بودم، کار خیلی طول کشید، دو سال بعد تازه فهمیدم نویسنده داستان کیست و با هم آشنا شدیم.»
پاکروان هم با ابراز خوشحالی از این همکاری، به روند طولانی شدن چاپ کتاب اشاره کرد و گفت: «بالاخره با جابهجایی مدیریتی در کشور، مدیران زیردست هم عوض میشوند و این کتاب چند ماهی در ارشاد معطل ماند.»
به گزارش خبرنگار ما، بعد از اظهارات معتمدآریا، سالن کوچک و شلوغ رونمایی واقع در طبقه دوم کتابفروشی ثالث در خیابان کریم خان، به دو بخش تقسیم شد که در انتهای سالن گپ زدنهای آرام بیشتر از گوشدادن به سخنرانیها مشهود بود. مسعود کیمیایی نیز ساعت 19 سالن را ترک کرد.
داریوش ارجمند، مجید مظفری، ساره بیات، شقایق فراهانی، مهناز افشار، مهراوه شریفینیا که با گلدان زیبایی در اواسط برنامه خودش را به رونمایی رساند، حسین فرحبخش و تنی چند از ناشران و نویسندگان از جمله حاضران در این مراسم بودند.
6060
نظر شما