سه سال پس از ساخت و اکران فیلم ماندگار هفت سامورایی و شش سال پس از نمایش راشومون ؛ کوروساوا در چهل و شش سالگی سریر خون را با اقتباس از یکی از معروفترین نمایشنامه های شکسپیر روانه اکران کرد. سریر خون افتباسی از مکبث است و برای اینکه داستان رنگ و بویی ژاپنی و بومی بگیرد ؛ کوروساوا جمعی از بهترین نویسندگان را دور هم گرد آورد و با سرپرستی خودش نگارش فیلمنامه سریر خون را به پایان برد.

 با این حال اگرچه کوروساوا به اصل داستان و نمایشنامه شکسپیر وفادار مانده است ولی در سیر شکل گیری روایتش مجبور شده فرم و فضا را به طور کلی تغییر دهد و این بهایی بود تا سریر خون یک مکبث ژاپنی تمام عیار به نظر برسد. کاری که خالق ایین فیلم به بهترین وجهی موفق به انجامش شد. در مکبث شکسپیر ؛ موضوع اصلی بیدار شدن طمع و نفس بدکاره انسان است و به موازات آن مردن وجدان و شاخ و برگ گرفتن ناجوانمردی .

چنانچه در نمایشنامه اصلی شخصیت اصلی ماجرا ؛ لرد مکبثی است که تا کنون به فتوت و جوانمردی شناخته می شد اما کم کم بر اثر تلقینات و اثر پذیری از همسر طمع کارش به شخصی پست فطرت و ناجوانمرد تبدیل می شود. لرد مکبث شاه را به قلعه اش دعوت می کند. قرار است او بهترین میزبان باشد برای گرامی ترین میهمانی که تاکنون داشته. اما لرد مکبث که دیگر وجدانش را بر اثر حرف های زنش از دست داده و آتش طمع و دنیا دوستی اش فراگیر شده در اقدامی ناجوانمردانه و تحت رهبری همسرش ؛ در منزل خود میهمانش را به قتل می رساند... کورو ساوا در سریر خون همین خط سیر داستانی را دنبال کرده است. یک سامورایی اصیل و خوشنام ، تحت رهبری همسرش و القائات او به اربابش خیانت می کند و اورا از دم تیغ می گذراند.

یکی از کاراکترهای اصلی در سریر خون وجود ساحره ای است که در بیمار کردن مغز و روح سامورایی داستان نقش اساسی ایفا می کند. نقشی که برای بومی تر شدن قصه مکبث ؛ کمک شایانی کرده است.

سریر خون تنها فیلمی نیست که برای ساخت آن ؛ کوروساوا از یک منبع غیر بومی استفاده کرده اما می تواند مهمترین آنها باشد. آنچه او در طی آثار قبلی اش ارائه کرده بود و سینمایش را اینگونه نشان داده بود در این اثر تقریبا دنبال می شود با این تفاوت که در سریر خون تمرکز بر روی یک نفر است. چنانچه در عمده آثار کوروساوا اگرچه همواره نقش اول ماجرا به بهترین نحوی شخصیت پردازی می شود اما شخصیت های مکمل نیز دارای داستانک های خود هستند و تمام قد در روایت اصلی داستان قابل مشاهده هستند.

دیگر موضوع جالب توجه صحنه های جنگ و گریز در سریر خون است. اگرچه ممکن است این مقایسه اشتباه باشد اما همین حالا چشمانتان را ببندید و مثلا یکی از فیم های استیون سیگال ، ژان کلود ون دام  و یا جت لی را مرور کنید و سپس یکی از صحنه های رزمی فیلم های کوروساوا را با هم مرور کنید. به احتمال فراوان کارگردانی کوروساوا اصلا قابل قیاس با این اشخاص نیست .به ویژه آنکه امکانات 50 سال پیش را با امکانات دیجیتال زمان حاضر نیز مقایسه کنید.در سکانس های پایانی سریر خون ؛ صحنه های جنگ و گریز به ویژه در نماهای داخلی آن جا که توشیرو میفونه اتاق به اتاق در حال مبارزه با سربازان شاه است به خوبی موید این تفاوت بزرگ کوروساوای فقید در ساخت آثاری اینچنین است .

سریر خون ساخته اکیرا کوروساوا

سریر خون

Throne of blood

محصول 1957 ژاپن

105 دقیقه ؛ سیاه و سفید

کارگردان : آکیرا کوروساوا

فیلمنامه : هیدئو اوگونی ؛ شینوبو هاشیموتو ؛ ریوزو کیکاشیما و آکیرا کوروساوا.

اقتباس از نمایشنامه مکبث اثر ویلیام شکسپیر

فیلمبردار : آسائیچی ناکایی

موسیقی : ماسارو ساتو

تهیه کننده : استودیو توهو ؛ آکیرا کوروساوا

بازیگران : توشیرو میفونه ؛ ایسوزو یامادا ؛ مینورو چیاکی ؛ آکیرا کوبو؛ تاکامورو ساساکی ؛ یوئیچی تاچیکاوا.

جام جم امروز 15 مرداد ویژه نامه قاب کوچک

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 166384

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 2 =