آیت الله خامنه ای در نطق تاریخی خود در حراره: « جمهوری اسلامی ایران ،به عنوان یک وظیفه اسلامی و ملی و نیز یک وظیفه بین المللی نه تنها قطع صدور نفت ،بلکه تحریمی کامل و همه جانبه را علیه حکومت پرتوریا اعمال داشته و تلاش کرده است که حداکثر توان و امکانات خود را در راه نابودی نژادپرستی ،استقلال نامیبیا و کمک به سرکوبی تجاوز به کشورهای خط مقدم به کار گیرد.آفریقای جنوبی دیر یا زود ،به کمک ما یا بدون آن،به اکثریت سیاه تعلق خواهد گرفت.ما نه به خاطر آنها،بلکه به منظور حفظ انسانیتمان به ادای سهم خود در این راه موظفیم.»

قبل از پیروزی انقلاب اسلامی،برقراری و بسط روابط دیپلماتیک با کشورهای آفریقایی در سیاست خارجی ایران فاقد تقدم بود.تعداد نمایندگی های سیاسی ایران در این قاره محدود بود و تبادل هیأتهای دیپلماتیک رونق زیادی نداشت. در این دوران،مجموعه معاهدات منعقد شده بین ایران و کشورهای آفریقایی 60 معاهده بود.در حالی که در همین مدت تنها با شوروی 85 معاهده منعقد شده بود.به عبارت دیگر ،تعداد معاهدات منعقد شده با شوروی از کل معاهدات منعقده با قاره آفریقا بیشتر بود.
حکومت پهلوی برای برقراری روابط دیپلماتیک با کشورهای آفریقایی دارای سه انگیزه بود:
1. علایق شخصی شاه و وجود دوستی بین او و برخی از رهبران آفریقایی
2. همسویی گرایشهای غرب گرایانه بعضی از کشورهای آفریقایی با علایق مشابه حکومت پهلوی
3. اهمست استراتژیک کشورهای آفریقایی.
برای مثال،دوستی صمیمانه هایله سلاسی ،امپراتوری اتیوپی،با شاه ایران،به ویژه شرکت او در جشنهای دو هزارو پانصد ساله تمدن شاهنشاهی ، یکی از علل برقراری و تحکیم روابط دو کشور بود.
روابط با تونس نیز نتیجه دوستی حبیب بورقیبه با محمدرضا پهلوی بود.ارتباط نزدیک خاندان سلطنتی ایران با پادشاهان مصر که منجر به ازدواج فوزیه،دختر ملک فاروق ،با شاه ایران شد نیز نزدیکی بیشتر دو کشور را در پی داشت.
همسویی سیاستهای غرب گرایانه حکومت پهلوی با سیاست برخی از کشورهای آفریقایی از انگیزه های برقراری روابط دیپلماتیک بود.حکومت شاه در این مسیر تا آنجا پیش می رفت که حتی از قربانی کردن منافع کشور نیز ابا نداشت.برای نمونه،اعزام نیروهای ایرانی به سومالی جهت تقویت این کشور در مقابل حکومت چپ گرای منگیستو هایله ماریام در اتیوپی که یک حرکت غرب پسندانه بود باعث قطع روابط دیپلماتیک ایران با اتیوپی و کنیا شد و بیشتر کشورهای آفریقایی را نسبت به حکومت ایران بدبین کرد. فروش نفت به حکومت نژادپرست آفریقای جنوبی که از طرف قدرتهای غربی حمایت می شد نیز باعث انزوای ایران در آفریقا،به ویژه در بین کشورهای خط مقدم در جنوب آفریقا،شد.در دوران پهلوی روابط ایران و آفریقای جنوبی از گستردگی خاصی برخوردار بود. اقامت رضا پهلوی،بنیانگذار این سلسله ،در سالهای آخر عمر در ژوهانسبورگ و مرگ او در این شهر نشانگر میزان اعتماد موجود بین دو دولت بود.دولت ایران همچنین در سهام دو پالایشگاه نفتی آفریقای جنوبی سهیم بود و همکاری اقتصادی گسترده ای با حکومت پرتوریا داشت.
کنت کائوندا،رئیس جمهور سابق زامبیا،نیز چندین بار خاطره ای را برای هیئتهای ایرانی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی به آن کشور سفر می کردند،تعریف نموده بود.او می گفت:
«یکی از سیاستهای کشورهای خط مقدم تماس با کشورهای دوست آفریقای جنوبی بود. در این تماسها سعی می شد این کشورها تشویق شدند که از فروش نفت به حکومت نژاد پرست و ادامه همکاریهای اقتصادی با آن رژیم اجتناب ورزند.در این مورد ،قرار شد نماینده ای نیز به ایران گسیل شود.این نماینده در جده منتظر ویزای ایران بود که مقامات ایرانی به او پیغام دادند اگر برای تفریح و سیاحت می خواهد به ایران سفر کند،عزیمت او بلامانع است،اما اگر قصد مذاکره در خصوص عدم فروش نفت به آفریقای جنوبی را دارد،بهتر است از سفر به ایران منصرف شود.»
این خاطره نشانگر میزان تعهد حکومت پهلوی نسبت به پشتیبانی از دولت آپارتاید است.گرایشهای غرب گرایانه حکومت پهلوی در روابط ایران و الجزایر در دوران هواری بومدین نیز خدشه ایجاد کرد. دولت شاه مخالف مواضع مترقی دولت انقلابی الجزایر،به ویژه حمایت این دولت از نهضتهای آزلادیبخش،بود و به رغم میانجیگری بومدین بین ایران و عراق در ماجرای حاکمیت ایران بر اروند رود ،روابط ایرانو الجزایر کماکان کم تحرک باقی ماند.
در دوران حکومت مترقی عبد الناصر در مصر نیز همسویی سیاستهای حکومت پهلوی با غرب موجب سردی روابط فیمابین شد.به دنبال برقراری روابط دو فاکتو بین ایران و اسرائیل،روابط مصر و ایران قطع شد.اما پس از مرگ ناصر و به قدرت رسیدن دولت غرب گرای سادات دو دولت اقدام بهتجدید روابط سیاسی کردند.در این دوران ،روابط دو کشوربسیار گرم بود و سفر سادات به تهران موجب تشکیل کمیسیون مشترک همکاریهای اقتصادی دو کشور گردید.موافقت ایران باشرکت در برنامه های نوسازی پورت سعید با پرداخت مبلغی معادل 250 میلیون دلار به مصر،تأسیس بانک مشترک ایران و مصر با سرمایه اولیه 20 میلیون دلار،تأسیس شرکت کشتیرانی مشترک،اعطای اعتباری به مبلغ 200 میلیون دلار به مصر و اجرای چندین طرح فنی-صنعتی با کمک مالی ایران نشانگر عمق روابط دو حکومت غرب گرای ایران و مصر در دوران حاکمیت انورسادات بود. پیشتر گفتیم که یکی از انگیزه های اصلی کشور های آفریقایی برای برقراری روابط دیپلماتیک با حکومت پهلوی دریافت کمکهای اقتصادی بود. در این مورد،مصر موفق شد در دوران انور سادات کمکهای مالی فراوانی از حکومت پهلوی دریافت کند.سنگال نیز از این کمکها بی بهره نبود.دوستی نزدیک امیر عباس هویدا ،نخست وزیر ایران،با عبدودیوف نخست وزیر سنگال،نقش مؤثری در اعطای کمک به سنگال داشت.در این دوران ،هویدا دوبار به سنگال سفر کرد و عبددیوف نیز دوبار به ایران آمد.در 18 خرداد 1353 نیز به دنبال انعقاد یک موافقتنامه مالی،پرداخت کمکهای مالی ایران به سنگال آغاز شد. حبیب بورقیبه،وزیر امور خارجه وقت تونس ،نیز در سایه دوستی با اردشیر زاهدی داماد شاه و وزیر امور خارجه وقت ایران،موفق به دریافت وام از ایران شد.برخی دیگر از کشورهای آفریقایی نظیر ماداگاسکار نیز به قصد دریافت کمک به ایران نزدیک شدند و در نهایت به مقصود خود رسیدند. البته،در کنار علایق شخصی سران کشورهای آفریقایی و رهبران ایران،در پاره ای موارد اهمیت استراتژیک ،اقتصادی و فرهنگی برخی از کشورهای آفریقایی نیز در بسط و گسترش روابط ایران با این کشورها مؤثر بوده است.برای نمونه،قرار گرفتن مصر در کنار سه قاره سیا،آفریقا و اروپا و مجاورت این کشور با دریاهای مدیترانه و سرخ اهمیت ژئوپلیتیک ویژه ای برای این کشور ایجاد کرده بودکه بر اساس آن بیشتر کشورهای جهان،از جمله دولت ایران متمایل به برقراری و توسعه روابط با قاهره بودند.علقه های فرهنگی بویژه پس از ظهور اسلام و بخصوص پس از به قدرت رسیدن فاطمیان در مصر،همواره موجب قرابت فرهنگی دو ملت ایران و مصر بوده و پشتوانه ای برای همکاریهای سیاسی و اقتصادی دو کشور محسوب می شده است.
در خصوص آفریقای جنوبی در کنار همسو بودن سیاست خارجی حکومت پهلوی و دولت سفید پوست پرتوریا در گرایش به جهان غرب،نیاز بازار مصرف آفریقای جنوبی به نفت ایران و موقعیت ژئوپلیتیک این کشور،به ویژه مجاورت با دماغه امیدنیک،از دلایل عمده ایران به تقویت روابط با حکومت پرتوریا بوده است. در یک جمع بندی جامع باید گفت که قاره آفریقا به صورت یک کل جایگاه مهمی در سیاست خارجی حکومت پهلوی نداشت و تنها برخی از کشورهای آن به دلیل انگیزه های گفته شده در مقاطع معینی روابط صمیمانه ای با دولت ایران داشتند،و شاید بتوان گفت دوران پهلوی دوران فترت سیاست خارجی ایران در آفریقا بوده است.
روابط جمهوری اسلامی ایران با آفریقا انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 ،تحول تازه ای در سیاست خارجی ایران ایجاد کرد.سیاست گذاران ایران با الهام از تعالیم اسلامی برقراری روابط با کشورهای جهان سوم از جمله ممالک آفریقایی را در تقدم سیاستهای خود قرار دادند.آفریقا بود.ایشان برای نشان دادن اهمیتی که جمهوری اسلامی ایران برای مسائل جنوب آفریقا قائل است،در سخنان خود و در ملاقات با سران رؤسای سایر کشورها،بر اهمیت این موضوع تأکید بسیاری کردند.برای مثال،در یکی از گفتگوها اظهار داشتند:
«این اجلاس در جنوب آفریقا تشکیل شده است و آفریقای جنوبی یکی از مهمترین مسائل منطقه است.اگر این اجلاس در مورد این مسئله مهم موضعی عملی اتخاذ نکند،ضعف خود را نشان داده است.» در جهت همین اقدامات بود که طرح سه ماده ای جمهوری اسلامی ایران برای مبارزه با حکومت آفریقای جنوبی ارائه شد و مورد استقبال قرار گرفت.مواد این طرح از این قرار بود:
1.تشکیل صندوقی که هر کشور عضو ،در حد توان مالی،الزاماًمبلغی را برای کمک به مبارزان در سرزمینهای اشغالی درجنوب آفریقا بپردازد،
2.بی نیاز کردن زامبیا و زیمبابوه در مورد استفاده از راههای آفریقای جنوبی،از طریق ترمیم و فعال کردن بندرها
و راههای موزامبیک،
3.کمک به تأمین نیرو و سلاح برای جلوگیری از تعرضات آفریقای جنوبی به کشورهای خط مقدم جبهه.
رابرت موگابه،رئیس جمهور زیمبابوه و رئیس وقت اجلاس غیرمتعهدها،در استقبال از طرح ایران گفت:
« این مؤثرترین و جدی ترین پیشنهادی است که به من ارائه کرده اند.درست است که یک قطعنامه علیه آفریقای جنوبی و محکوم کردن حکومت آپارتاید وجود خواهد داشت،ولی پشتیبانی از نامیبیا و کشورهای خط مقدم به طور نظری مطرح است و جناب عالی ما را به مرحله عملی نزدیک کرده اید.»
در مورد بند اول و دوم پیشنهاد ایران تصمیم گرفته شد که اقداماتی صورت گیرد.همچنین پیشنهاد شد که جولیوس نایرره به سمت رئیس صندوق انتخاب شود.بعلاوه ،در مورد فعال کردن بندرها و راههای موزامبیک ،کمیته ای با شرکت ایران تشکیل شد.
رئیس جمهور وقت ایران همچنین در سخنرانی مبسوط خود در این اجلاس در خصوص اهمیت آفریقا اظهار داشتند:
«خواست و انتظار طبیعی همه ما این است که جنبش در این دوره ،هم خود را مصروف حل مشکلات آفریقا گرداند.منافع ما به هم پیوسته است .جهان سوم اندامی است که حیات مستقل اعضای آن قابل تصور نیست .حفظ حیات اعضای مؤثری همچون آفریقاؤالبته برای ما اولویت دارد.این تجمع برای آفریقا به عنوان بزرگترین قربانی سیاستهای استکباری و برای جنوب آفریقا به عنوان بزرگترین قربانی نژادپرستی و برای مردم زیمبابوه که علیرغم شرایط نامطلوب اقتصادی حاکم بر قاره ،با تامین نیازهای مادی و معنوی این اجلاس ،سخاوت بزرگی از خود نشان داده اند،حائز اهمیت است.» ایشان در قسمت دیگری از سخنان خود مشکل آفریقای جنوبی را نه تنها یک مشکل آفریقایی،بلکه یک معضل جهانی توصیف کرده اند و با تأکید بر لزوم قطع کمکهای آمریکا و برخی از کشورهای اروپایی به حکومت پرتوریا سیاست ایران در قبال این موضوع را با عبارات زیر تشریح نمودند:
« جمهوری اسلامی ایران ،به عنوان یک وظیفه اسلامی و ملی و نیز یک وظیفه بین المللی نه تنها قطع صدور نفت ،بلکه تحریمی کامل و همه جانبه را علیه حکومت پرتوریا اعمال داشته و تلاش کرده است که حداکثر توان و امکانات خود را در راه نابودی نژادپرستی ،استقلال نامیبیا و کمک به سرکوبی تجاوز به کشورهای خط مقدم به کار گیرد.آفریقای نوبی دیر یا زود ،به کمک ما یا بدون آن،به اکثریت سیاه تعلق خواهد گرفت.ما نه به خاطر آنها،بلکه به منظور حفظ انسانیتمان به ادای سهم خود در این راه موظفیم.»

آیت الله خامنه ای بر لزوم برقراری روابط سیاسی با سواپو به عنوان نهضت آزادیبخش نامیبیا تأکید کردند و گفتند :« انجام این اقدام از جانب همه کشورهای غیر متعهد کمترین ادای وظیفه ماست.»بر این اساس،جمهوری اسلامی ایران تا استقلال کامل نامیبیا از مبارزات مردم این کشور حمایت کرد.هنگام برپایی انتخابات،به عنوان ناظر هیئتی رابه نامیبیا گسیل داشت و بلافاصله پس از استقلال ،با این کشور روابط دیپلماتیک در سطح سفیر برقرار نمود.در مورد آفریقای جنوبی نیز سفر نلسون ماندلا،نقطه عطفی در سیاستخارجی ایران محسوب می شود.ماندلا در ایران با مقامات عالی کشور از جمله مقام رهبری ملاقات کرد و از کمکهای جمهوری اسلامی ایران بهره مند شد.پس از اضمحلال آپارتاید و حاکمیت دولت غیر نژادی در آفریقای جنوبی،جمهوری اسلامی ایران روابط خود را با این کشور به سطح سفیر ارتقا داد.

جمهوری اسلامی ایران در کنار توجه به مسائل فرهنگی آفریقا ،مردم این قاره را از مضرات گسترش نفوذ اسرائیل در آفریقا آگاه می سازد.به عنوان مثال ،آیت الله خامنه ای ،رئیس جمهوری وقت جمهوری اسلامی ایران ،در اجلاس عدم تعهد هراره طی سخنانی اظهار داشت:
« شاید کمتر رژیمی را بتوان یافت که به اندازه رژیم نژادپرست آفریقای جنوبی و رژیم صهیونیستی در نظر و عمل شبیه به یکدیگر باشند. با توجه به سفر اخیر نخست وزیر رژیم صهیونیستی به مراکش مایلم در اینجا،بویژه به برادران آفریقایی ،هشدار دهم که سیاست بسط نفوذ صهیونیسم در آفریقا دنباله طبیعی سیاستهای رژیم نژادپرست است و مآلاً جز به ضرر عظیم کشورهایی که با صهیونیسم رابطه برقرار کرده اند،نخواهد انجامید.»
نطق آیت الله خامنه ای در اجلاس غیر متعهدها،در واقع ،ترسیم کننده سیاست خارجی ایران در آفریقا بود.

ایشان که خط دهنده اصلی سیاست خارجی کشور در دوران ریاست جمهوری و در اجلاس عدم تعهد(هراره)بودند،خط مشی جمهوری اسلامی را در زمینه تقویت همکاریهای جنوب- جنوب چنین ترسیم کرده اند:
«علیرغم گذشت یک دهه از طرح نظام نوین اقتصاد بین المللی و برخی خوشبینی هایی که در زمینه مذاکرات شمال-جنوب وجود داشته،در عمل ثابتشده که توفیق این مذاکرات در گرو اعطای امتیازات متعدد،بویژه سیاسی،به شمال است.همان طور که در اجلاس ویژه مجمع عمومی اخیر سازمان ملل روشن گردید ،غرب صریحاً در قبال کمکهای اقتصادی به آفریقا،اجازه مداخله در نظام سیاسی و اقتصادی کشورها را طلب کرده است.
جنوب،در شرایط فعلی،در مقابل سیاستهای بحران زای جهانی مسلح نیست.ما باید راه مستقل خود را طی کنیم و در مقابل فشارهای اقتصادی مقطعی منعطف نشویم.جمهوری اسلامی ایران به سهم خود در این جهت گامهایی برداشته است.امیدواریم این اجلاس به طور جدی به کشف راههای مؤثر توسعه همکاری جنوب-جنوب همت گمارد».

امروز نیز با توجه به اینکه بیشتر کشورهای آفریقایی طعم مبارزه با استعمار را چشیده و از دولتهای استعمارگر صدمه دیده اند،انجام فعالیتهای مشترک بین المللی بین ایران و این کشورها اهمیت ویژه دارد.برای مثال،در خصوص آزادی فلسطین که یکی از هدفهای آرمانی نظام جمهوری اسلامی ایران است،کشورهای آفریقایی بیشترین همکاری و مناسب ترین آرا در مقاطع مختلف با نمایندگان ایران داشته اند.در کمیسیون حقوق بشر ،آنگاه که کشورهای غربی با اغراض سیاسی قصد اعمال فشار بر ایران را داشتند نیز اغلب آرای کشورهای آفریقایی به کمک جمهوری اسلامی آمده است.
با توجه به مراتب فوق باید گفت همکاری متقابل ایران و کشورهای آفریقایی در سطح بین الملل همواره یکی از هدفهای سیاست خارجی ایران در آفریقا محسوب شده است.

متن کامل را در آدرس زیر ببینید:

http://www.bashgah.net/fa/content/show/2323

ایمیل نگارنده- mosenpak@yahoo.com 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 167265

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 11 =