با یکی از مراجعین مشغول مشاوره بودم که منشی دفترچهی یادداشت اسامی مراجعین را نشانم داد و با ایماء و اشاره گفت مراجعهکنندهی بعدی تقاضا دارد تبرعا کارش را قبول کنم.چند دقیقه بعد بانوی پنجاه وچندسالهای با سه دخترنوجوان و قد ونیم قد وارد اتاق شدند .هنوز حرفی نزده بود که بغض کرد و اشکش جاری شد،دختری که از بقیه ی بچه ها بزرگتر بود همزمان که به مادرش آب و دستمال میداد ، در ادامهی کلام مادرش گفت:
آقای وکیل! من پسر عمهای دارم که سالهاست خواستگارم است وهرچه بزرگترها نصیحتش میکنند تا دست بردارد و بگذارد من درسم را بخوانم و خودش هم به زندگیاش برسد گوش نمی کند تا اینکه چند ماه پیش به بهانهی عیادت از پدرم آمد خونه امون،هنوز چند دقیقه نگذشته بود که دوباره بحث خواستگاری را پیش کشید، پدرم که از مخالفت من مطلع بود گفت هرچه مینا بگه ... که یکدفعه صادق شروع کرد به تهدید و داد وفریاد ... پدرم زنگ زد به عمهام که با پسرش حرف بزنه که یکدفعه صادق شروع کرد به شکستن شیشه های اتاق و ...خواهرم بدون اینکه ما متوجه بشیم زنگ زده بود۱۱۰ و چند دقیقه بعد از رسیدن ماشین کلانتری و نوشتن گزارش مامورین گفتن همگی بیاید کلانتری برای تکمیل فرم شکواییه ...
داخل کلانتری بودیم که عمه و شوهر عمهام وارد شدند و با مادرم شروع کردند به صحبت ...که صادق تعهد میده دیگه مزاحم نشه و شما هم رضایت بدهید تا قضیه همینجا ختم به خیر بشه ،عمه داشت حرف میزد که نگهبان جلوی در کلانتری موبایل به دست وارد شد و گفت این گوشی خیلی زنگ میخوره نوشته پدرجون ... ،گوشی را که گرفتم بابام با بغض و ناراحتی که معلوم بود از حرفی که میزنه راضی نیست گفت:بابا این دفعه را گذشت کن تا نوبت بعد اگر غلط زیادی کرد خودم با همین ویلچر وعصا آدمش میکنم منم حرف بابا را زمین نگذاشتم وقبول کردم...
داخل حیاط کلانتری بودیم که صادق رو به مامورین کرد و گفت: من میخوام این دختر و از دست مامان مواد فروشش نجات بدهم خود مینا هم خبرداره که مامانش با همین کیف دستی اش مواد جاساز میکنه و توی محل جنس به جوان های محل میفروشه!!از تعجب زبونم خشک شده بود و کم مونده بود شاخ در بیارم که یکدفعه یکی از مامورها با عجله آمد، زیرگوش رئیس کلانتری حرفی زد ، رئیس هم بی معطلی دستور داد به دست مامانم دستبند بزنند...
فردا صبحش مادرم به اتهام حمل مواد راهی زندان شد و بعد از بیست روز بازداشت ،یکی از همسایه ها لطف کرد، سند گذاشت تا مادرم آزاد شد،بعد از آزادی مامان رفتیم سراغ مامورینی که آنشب گزارش نوشته بودند همه ی مامورها می گفتند مشخصه که صادق با نقشه ی قبلی برای مامان پاپوش درست کرده و...ما هم به این تصور که همین حرف ها برای تبرئه ی مامان کافیه هیچ اقدامی نکردیم ،دیروز که نامهی اجرای احکام ابلاغ شد متوجه شدیم دادگاه دفاعیات مادر را قبول نکرده ...
با بررسی دادنامهی صادره و دستور قاضی اجرای احکام ، متوجه شدم کار از کار گذشته و هیچ اقدام موثر و قابل طرحی وجود ندارد مگر اینکه مادرمینا خودش را به زندان معرفی کند بلکه پس از این مرحله بتوانم برای ایشان تقاضای پابند الکترونیکی کنم.
مستند به ماده۵۶به بعد قانون مجازات اسلامی بهره مندی محکوم علیه از مجازات های جایگزین حبس از جمله امیتاز پابند الکترونیکی تابع شرایطی است از جمله جلب رضایت شاکی یا پرداخت خسارات وارده و یا مستند به ماده ۵۸ گذشت نیمی از مدت حبس در حبس های بالای ده سال و یا گذشت یک سوم مدت حبس در مجازات های حبس کمتر از ده سال که به پیشنهاد دادستان یا قاضی اجرای احکام قابل اعمال است.
برای مادر مینا با داشتن شوهری معلول و چند بچه ی قد و نیم قد تحمل یک سوم از زمان حبس کاری دشوار و سخت بود لذا تنها راهی که ممکن بود این مسیر را کوتاه تر کند،موافقت معاون دادستان به عنوان رئیس اجرای احکام کیفری با درخواست مرخضی و سپس سررسید زمان مقرر برای پابند الکترونیکی .لذا قرار شد جهت طی تشریفات قانونی ابتدا مادر مینا خودش را به زندان معرفی کند تا پس از این مرحله مقدمات استفاده ی وی از کیفیات مخففه فراهم شود.
در ملاقات با معاونت محترم دادستان،شرایط سخت زندگی خانواده ی محکوم علیه از جمله معلولیت پدر بچه ها،شرایط تحصیلی بچه ها ،گواهی بهزیستی در شرح وضعیت اقتصادی و زندگی محکوم علیه و...شرح داده،با کمک و مساعدت ایشان مقرر شد تا مادر مینا پس از چند نوبت مرخصی،باقیمانده ی مدت حبس را با پابند الکترونیکی طی کند.
نکته ی حقوقی
ماده ۶۲ قانون مجازات اسلامی در این خصوص چنین مقرر داشته است:
در جرائم تعزیری از درجه پنج تا درجه هشت، دادگاه می تواند در صورت وجود شرایط مقرر در تعویق مراقبتی، محکوم به حبس را بارضایت وی در محدوده مکانی مشخص تحت نظارت سامانه (سیستم)های الکترونیکی قرار دهد.
تبصره- دادگاه در صورت لزوم می تواند محکوم را تابع تدابیر نظارتی یا دستورهای ذکر شده در تعویق مراقبتی قرار دهد.
حال با تصویب قانون کاهش حبس های تعزیری مصوب ۹۹ (طرح دوفوریتی کاهش مجازات ) دو تبصره بدین شرح به این ماده الحاق شده است که عبارتند از :
تبصره۲ـ مقررات این ماده در مورد حبسهای تعزیری درجه دو، درجه سه و درجه چهار نیز پس از گذراندن یکچهارم مجازاتهای حبس قابل اِعمال است.
تبصره۳ـ قوه قضائیه می¬تواند برای اجرای تدابیر نظارتی موضوع این ماده یا سایر مقرراتی که به¬موجب آن متهم یا محکوم تحت نظارت الکترونیکی قرار میگیرد، با نظارت سازمان زندان¬ها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور از ظرفیت بخش خصوصی استفاده کند. آیین¬نامه اجرائی این تبصره توسط معاونت حقوقی قوه قضائیه با همکاری مرکز آمار و فناوری و سازمان زندان¬ها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور تهیه میشود و بهتصویب رئیس قوه قضائیه میرسد.
مردادماه امسال دستورالعمل جدیدی برای اعمال پابند الکترونیکی ابلاغ شده که یکی از نکات قابل توجه این دستورالعمل،تعریف محدوده ی رفت و آمد محکوم علیه به طور مشخص است.برخلاف سابق که صرفا شعاع حرکتی محکوم مشخص می شد بنا به دستورالعمل صادره لازم است،مسیر و نقاط جغرافیایی که بیشتر اوقات محکوم علیه در آن محدوده سپری می شود از سوی وی به قاضی اجرای احکام اعلام شود.
وکیل دادگستری-شیراز
۶۵۶۵
نظر شما