پس از استقرار آتشبس شکننده در جنگ 12 روزه «دونالد ترامپ» مدام از صلح و آشتی با تهران میگوید، اما تعریفش از صلح در تعارض کامل با اصول راهبردی تهران دارد. اروپا میکوشد با به انزوا قراردادن تهران، آن را وادار به قبول همان خواستهایی کند که ترامپ شرایط صلح میخواند. تلآویو همچنان ولع ماجراجوییهایش را به رخ میکشد. این درحالی است که آژانس بینالمللی انرژی هستهای( AIEA) در آستانه نشست فصلی شورای حکام در نوامبر (آبان _ آذر ماه) هیچ چشم اندازی از تغییر در روابط خود با تهران ارائه نکرده است. علاوه براینها ششم مهرماه (28 سپتامبر2025) یعنی کمی پیش از موعد انقضای برجام (26 مهر1404) تروئیکای اروپایی تهدید خود را عملی و سیستم ماشه را فعال کرد. البته اجرای کامل آن بستگی مستقیم به نوع پاسخ تهران در فرصت محدود پیش رو دارد.
واکنش تهران در فاصله آخرین نشست شورایحکام تا نشست آتی آن، شامل تقویت سیستمهای پدافندی و آفندی؛ توقف مذاکرات با واشنگتن و تروئیکای اروپایی؛ رایزنیهای دیپلماتیک با اعضای کشورهای عضو جنبش عدم تعهد و برخی کشورهای آفریقایی و آسیایی بوده است. همچنین ایجاد ائتلاف مواضع با روسیه و چین در مخالفت با فعالسازی سیستم ماشه به عنوان اقدامی غیرقانونی از سوی متحدان غربی و نیز آمادگی برای اعلام مشترک غروب برجام در موعد مقرر یعنی 28 شپتامبر 1404.
این که آیا پیامد واکنش تهران به اقدام غرب در ایجاد وضع انجمادی کنونی خواهد توانست به شکستن یخها بینجامد یا نه؟ دیر نخواهد بود. دلیل آن فرصت محدودی است که غرب مترصد تحمیل آن به تهران است. ائتلاف غربی میکوشد تهران را وادار به انتخاب نهایی در زمان محدود کند. تهران علیرغم درک خسارتهای ناشی از وضع انجمادی کنونی از یکسو خواستار ارائه ایدههای تازه و راهگشا از سوی طرفهای غربی است. از سوی دیگر خود هنوز ایده روشنی را برای دستیابی به نقطه تعادل در وضع تنش آلود کنونی ارائه نکرده است.
اگر تصمیم ائتلافی تهران و مسکو _پکن در اعلام پایان برجام به عنوان اقدامی متقابل محسوب شود اما در نگاه غرب، بیگمان واکنشی مقابله جویانه تلقی خواهد شد. در این صورت باید منتظر ماند و دید که دو عضو اصلی شورای امنیت سازمان ملل چه اندازه خواهند توانست بر اراده غرب در واداشتن تهران به قبول خواستهایشان تأثیر بگذارند. همه چیز به سازوکار حقوقی مترتب بر توافقنامه برجام بستگی دارد. در این حال شدٌت و فترٌت در روابط قدرتهای شرقی با طرفهای غربی یک عنصر تأثیر گذار بر اوضاع خواهد بود. اما تهران فارغ از توقف در نگاه به روند تحولاتی چنین، بیش از همیشه لازم است به رویدادهای ممکن و احتمالات پیش رو در آینده، واقعگرایانه توجه داشته باشد. انگارههای ذهنی در تفسیر واقعیتها چندان کارساز نخواهد بود اگر بدترین پیش بینیها در محاسبات دیده نشود.
راه دور نرویم؛ امروز دستگاههای تبلیغاتی غرب و خاصه اسرائیل بر چند مشخصه در پی جنگ 12روزه اخیر تأکید دارند؛ آمریکا _ اسرائیل در جنگ اخیر نتوانستهاند به نابودی کامل تأسیسات و ذخایر اورانیوم غنی شده دست یابند. اسرائیل در ترور کامل دانشمندان هستهای و مقامهای موُثر ایرانی ناکام بوده است. مهمتر از همه اینکه تهران بهرغم جنگ تحمیلی نابرابر، توانایی خود را در مخفیسازی ظرفیتهایش به رخ مهاجمان بکشد. همچنین است تنگتر شدن حلقه تحریمها هیچ چشماندازی را در تعدیل مواضع تهران به وجود نیاورده است.
تبلیغات غرب از مفهومی به مراتب متفاوت از شکل آرامش انجمادی کنونی با تهران دارد. همین مهٌم لازم میکند که تهران هوش حسگر خود را فعالانه به کار گیرد و مغلوب تصاویر فریبنده نشود. هشیاری با داشتن هوش لازم مرز طولانی دارد. به هرحال پرسش به قوٌت خود باقی است: باید منتظر چه اتفاقی بود؟





نظر شما