در عکس فوق، هرکدام از این چهرهها به ترتیب از چپ به راست آمدهاند. اینجا میتوانید مردان سال 2008 را به انتخاب همین مجله بشناسید.
1. سیمون وال میر
سقوط اعتبارات و سهام که از سال 2007 میلادی آغاز شده، در سال 2008 خبر داغ سال بود. در این میان یک چهره می تواند این پریشانی مالی را به خوبی نمایان سازد که کسی نیست جز سیمون وال میر. چهره درهم شکسته این دلال بورس فرانکفورت پای ثابت صفحه اول تمام روزنامه های سراسر دنیا بود.
به نظر می آید که عکس های گرفته شده از چهره او، گویای هر تغییر و پیچ و تاب دنیای اقتصاد بود. این خانم 47 ساله می گوید که شهرت او شاید به این دلیل است که رو به روی تابلوی قیمت سهام می نشیند و آدرنالینی که در زمان سقوط قیمت سهام در بدن او ترشح می شود باعث به وجود آمدن چنان چهره ی هیجان زده ای شده است.
2. دافی
دافی، خواننده بریتانیایی، چهره مثبت سالی بود که گذشت. آلبوم راک فری این خواننده بور 24 ساله، پرفروش ترین آلبوم سال بود. این آلبوم توانست از کارهای گروه «کلدپلی» و «تیک دت» نتیجه بهتری بدهد. آهنگ «بخشش» او جایزه موسیقی موجو را به عنوان بهترین موسیقی سال دریافت کرد.
دافی با نام اصلی ایمی دافی، نامزد 3 جایزه گرمی هم شده است. او را با داستی اسپرینگ فیلد - خواننده قدیمی موسیقی پاپ انگلیس - مقایسه می کنند. او چه از نظر صدا، ظاهر و حتی محبوبیت در امریکا به داستی شبیه است. او تا به حال 15 بار به نیویورک سفر کرده و در سالن معروف آپولوی هارلم برنامه اجرا کرده است.
3. فیونا شاکلتون
در دادگاه شماره 34 دادگاه سلطنتی، هتر میلز یک پارچ آب را روی سر فیونا شاکلتون خالی کرد. خانم شاکلتون در دادگاه طلاق این خانم و همسرش، سر پل مک کارتنی، وکیل مک کارتنی بود. اما در نهایت لبخند پیروزی از آن این وکیل کارکشته شد.
او دادگاه را قانع کرد که پل مک کارتنی، خواننده سابق بیتل ها، از 800 میلیون پوند (حدود 1400 میلیارد تومان) مورد دعوی، تنها نصف آن را داراست. خانم میلز 125 میلیون پوند (حدود 215 میلیارد تومان) درخواست کرد و در آخر 24.3 میلیون پوند (حدود 42 میلیارد تومان) به او رسید.
این دادگاه موفقیت دیگری برای این وکیل فریبنده و ثابت قدم به شمار می رود که لقب مگنولیای فولادی را گرفته است. مک کارتنی گفته او را به این دلیل برای وکالت خود انتخاب کرده که در دادگاه طلاق دایانا و پرنس جان عملکرد بسیار موفقی داشته است.
4. شانون متیوز
اگر مردم بعد از دیدن هتر میلز در رسانه های بریتانیا از او متنفر شدند، این تنفر در مقابل حسی که به مادر شانون متیوز 9 ساله پیدا کردند اصلاً چیزی نیست. کرن متیوز مادر شانون در ماه فوریه به پلیس گزارش داد که دخترش گم شده و به آدم رباهای احتمالی خواهش و التماس کرد که او را برگردانند و تمام آشنایان و همسایگانش را برای یافتن دخترش بسیج کرد.
اما حقیقت این بود که شانون توسط مایکل داناوان، عموی دوست خانم متیوز ربوده شده بود. شانون را با طناب بسته، داروی خواب آور به او خورانده بودند و در کشوی یک تخت تاشو نگه داشته بودند. این مادر مقروض امیدوار بود که از پاداش های احتمالی چیزی نصیبش بشود. او به همراه دوستش به آدم ربایی محکوم شدند.
این پرونده دوباره توجه همگان را به مسائلی چون فقر، تامین اجتماعی و غفلت از کودکان، در این شرایط بحرانی مسکن و اقتصاد جلب کرد.
5. اینگرید بتانکور
برخلاف پرونده شانون، آدم ربایی اینگرید بتانکور صددرصد واقعی بود. در سال 2002، نه ماه پس از آن که بتانکور اعلام کرد که برای ریاست جمهوری کلمبیا نامزد می شود، توسط گروه شورشی فارک ربوده شد و به مدت 6 سال در جنگل زندانی بود.
او و 14 زندانی دیگر در سال 2008 در اقدامی شجاعانه به رهبری رقیب پیشین او آلوارو اوریبه، که در حال حاضر رئیس جمهور کلمبیا است، نجات یافتند. او در زمان اسارت مورد تجاوز جنسی، اهانت و شکنجه قرار گرفته بود.
او با آلن جانستون، خبرنگار بی بی سی که خود قربانی آدم ربایی بوده، مصاحبه کرد. او در این مصاحبه گفته که تمام مدت سعی بر حفظ احترام و کرامت انسانی خود کرده که واقعاً کار شاقی بوده است: «تصمیم گرفته ام که بهتر است بعضی چیزها هیچوقت به سطح نیایند و در همان جنگل بمانند.»
6. فرن بریتون
فرن بریتون مجری تلویزیونی در روزنامه های زرد بریتانیا شهرتی بهم زد. او موفق شده بود چیزی حدود 30 کیلوگرم از وزن خودش را کم کند. فرن در ابتدا گفته بود که «دو سال طول کشیده تا با رژیم و تمرین سخت این کار را انجام دهم.»
اما وقتی مشخص شد که از کمربندهای مخصوص شکمبند استفاده می کرده تا مقدار غذای مصرفی اش را کنترل کند، ستایش های مردم جای خودشان را به انتقاد دادند. تماشاچیان برنامه او احساس کردند که گول خورده اند و در نتیجه خشم و نارضایتی عمومی، این خانم مجری به بهانه خستگی روحی، در چهار برنامه خود شرکت نکرد.
او گفته که همه واقعیت را درباره وزمکمکردناش نگفته تا دیگران برای کاهش وزن خود زیر بار این روش های نامناسب نروند.
7. یانگ پی یی
در بازیهای المپیک پکن، مقامات چینی در مقابل میلیونها بیننده برنامه های آن، دست به بزرگ ترین عمل فریبکارانه سال زدند. در بخشی از مراسم افتتاحیه المپیک در استادیوم آشیانه پرنده پکن، دختر زیبای 9 ساله ای به نام لین میاوک سرود ملی را خواند؛ که در حقیقت نخواند و به همین خاطر هم او نبود که چهره سال ما شد! بلکه دختر 7 ساله ای به نام یانگ پی یی بود که ترانه را می خواند.
داستان این بود که در دقایق آخر، یانگ را به خاطر جذاب نبودن چهره اش با لین عوض کردند و لین در حقیقت فقط لب می زد. یک مقام رسمی در این زمینه اعلام کرد: «کودکی که در مقابل دوربین قرار می گیرد باید در چهره، احساس و بیان خود بی عیب باشد.»
8. کارلا برونی
به نظر می آید کارلا برونی که در فوریه سال گذشته با رئیس جمهور فرانسه - نیکولا سارکوزی - ازدواج کرد، دستکم از نظر ظاهری هیچ نقصی ندارد. یک ماه پس از ازدواج، این مانکن سابق به همراه همسرش به بریتانیا سفر کرد. رسانه ها مدام در وصف زیبایی برازنده او اظهار نظر کردند. در ماه سپتامبر او در یکی از برنامه های بی بی سی ظاهر شد و یکی از ترانه های آلبوم جدیدش را خواند.
بعدها او به تلویزیون فرانسه گفته بود که از تصمیم تا ازدواج او و نیکولاس سارکوزی تنها دو روز طول کشیده و این که او تعظیم در مقابل ملکه انگلستان را از ماریان فیتفول خواننده یاد گرفته است.
9.سارا پیلین
او زنی بود که در دنیای سیاست سال 2008 جوش و خروشی به پا کرد. زمانی که جان مک کین او را به عنوان معاون خود انتخاب کرد، او را به یکباره از آلاسکای دور از نظر به میانه صحنه جهانی پرتاب کرد. یکی از نقل قول های او باعث شد عده زیادی در امریکا به او دل ببندند. او گفته بود: «تفاوت مادر فرزندانی که هاکی بازی می کنند با یک سگ تهاجمی پیتبال این است که مادرها رژ لب می زنند!»
گاف های زیاد او در مدت مبارزات انتخاباتی، برنامه کمدی که در آن تینا فی هنرپیشه ادای او را درآورد و رسوایی های خانوادگی، بیشتر از آنکه برای اردوگاه تبلیغاتی مک کین نفع داشته باشد، جنجال آفرید. البته هنوز هم عده ای از جناح راستی های حزب جمهوری خواه برای نامزدی او در سال 2010 پشتیبانی می کنند.
10. جورجینا بیلی
جورجینا بیلی رقصنده، ناگهان خود را در میانه یک رسوایی دید که باعث استعفای لسلی داگلاس، ناظر برنامه های رادیو 2 بیبیسی و راسل برند کمدین شد. مجری برنامه، جاناتان راس هم برای مدتی از کار معلق شد.
در این برنامه رادیویی، برند و راس به اندرو ساش، پدربزرگ بیلی که هنرپیشه است، تلفن زدند. در پیغامی که برای پدربزرگ او گذاشتند، برند با خودستایی گفته بود که با نوه او یعنی جورجینا، روابطی داشته است. وقتی از جورجینا پرسیدند که از این رسوایی چه درسی گرفته است، پاسخ داد: «هرگز با آدم های مشهور رفاقت نکنید!»
11. کریستین اورو
این دونده انگلیسی گفته بود که شب قبل از مسابقه دوی 400 متر المپیک پکن از اضطراب شدید نتوانسته بخوابد. در روز مسابقه وقتی صدای شلیک حرکت شنیده شد، رقیب امریکایی او سانیا ریچاردز با گام های سریع شروع کرد. اما او پس از سال ها طلای دوی 400 متر را برای انگلستان کسب کرد. آخرین بار این مدال در سال 1924 توسط اریک لیدل به نام بریتانیا به ثبت رسیده بود.
کریستین بعد از یک سال محرومیت به خاطر آزمایش های دوپینگ، بازگشت چشمگیری داشت. او پس از مسابقه گفت: «اصولاً همه در 50 متر آخر میمیرند اما همه میدانند که من در 50 متر آخر نمیمیرم.»
12. شریل کول
این خواننده به خاطر مسائل خانوادگی و شوهر فوتبالیستش، اشلی کول، جای خودش را در روزنامه های زرد حفظ کرده اما امسال شهرت او باز هم فراتر رفت. او به عنوان داور و مربی ریلتیشوی «عامل ناشناخته» انتخاب شد. ریلیتیشوها برنامههایی هستند که در آنها شرکتکنندگان با شخصیت خودشان و بدون برنامهریزی قبلی از طریق دوربینهای فیلمبرداریای که در همه زوایای زندگی آنان کار گذاشته شده، در برابر دیدگان تماشاچیان ظاهر میشوند.
ظاهر ریل به همراه خونگرمی و حساس بودنش برای همه جذاب بود. او با شرکت کنندگان همدردی می کرد و در کنار آن بسیار رک و سریع اجرای آنها را به نقد می کشید. خود کول در 19 سالگی در یکی از همین ریلتیشوها (برنامههای واقعی) برنامه اجرا کرده است.
مجله بیبیسی، دسامبر 2008 - ترجمه: آزاده پارساپور
نظر شما