روابط جمهوری اسلامی ایران با مجموعه غرب از جمله اتحادیه اروپا به دلایل مختلف شکننده است و در واقع ما فاقد عوامل پایدار در روابط هستیم.

ارزیابی روابط جمهوری اسلامی ایران و اتحادیه اروپایی نشان می دهد که چالش ها و موانع زیادی بر سر راه این روابط وجود دارد. این چالش ها طی سال های اخیر پر رنگ تر شده و منجر به رادیکال شدن موضع اتحادیه اروپایی در قبال ایران شده است. فعالیت های هسته ای ایران یکی از مهمترین موضوعاتی است که روابط طرفین را شدیدا متاثر کرده و جدای از مناسبات سیاسی، جنبه های دیگر روابط را تحت شعاع قرار داده است. در این مقاله تلاش می شود به دیپلماسی قهرآمیز اتحادیه اروپایی طی سال های اخیر در موضوع هسته ای ایران پرداخته شود و نقش برجسته امریکا در این رابطه، مورد ارزیابی قرار گیرد و علل بوجود آمدن فضای منفی کنونی روابط، تشریح شود. با عنایت به نکات فوق، فرضیه مقاله حاضر این است که اروپائیان با رد گزینه توسل به زور از سوی امریکا، دیپلماسی قهرآمیز را در پرونده هسته ای ایران مطرح و بکار گرفته اند. دراین میان بکارگیری مجازات های اقتصادی و تحریم های فراگیر در هماهنگی کامل با امریکا مورد توجه اتحادیه اروپایی است. مقطع مورد نظر در این مقاله عمدتا ده سال اخیر و بخصوص بعد از روی کار آمدن دولت نهم در ایران می باشد. 

اتحادیه اروپایی یک مجموعه سیاسی ـ اقتصادی ـ تجاری با سابقه است و در بین اتحادیه های مختلف سیاسی ـ اقتصادی ـ منطقه ای جهان، حرفه ای ترین و با تجربه ترین آن است. معمولا" سایر سازمانهای منطقه ای و جهانی تجربه کاری اتحادیه را ملاک و معیار تجربه خود قرار می دهند. اتحادیه و اعضای اصلی آن از بازیگران عمده در سازمانهای بین المللی سیاسی، اقتصادی - پولی، تجاری، فرهنگی و علمی دنیا می باشند و خط دهی، سیاست گذاری در این سازمانها عمدتا" در دست کشورهای غربی و اروپائی است. لذا از این نظر اتحادیه دارای نفوذ بسیار زیادی در این مجامع بین المللی می باشد.
روابط ج.ا.ایران با مجموعه غرب از جمله اتحادیه اروپا به دلایل مختلف شکننده است و در واقع ما فاقد عوامل پایدار در روابط هستیم. برقراری یک روابط خارجی مستحکم و با ثبات الزاما" باید براساس یکسری هنجارها و روش های پایدار در روابط باشد. یکی از مهمترین این عوامل افکار عمومی است. کشورهای غربی نقش زیادی برای افکار عمومی قائل هستند. چهره جمهوری اسلامی در افکار عمومی غربی مخدوش و منفی است.
روابط جمهوری اسلامی ایران و اتحادیه اروپائی بر اساس یک آهنگ منظم، برنامه ریزی و زمان بندی شده پیشرفت نخواهد کرد و هر آن احتمال کندی و توقف آن وجود خواهد داشت و اساسا" با توجه به اختلاف نظراتی که بین ج.ا.ا و اتحادیه اروپائی در برخی مسائل مثل حقوق بشر، تفاوت سیستم های قضائی، صلح خاورمیانه، تروریسم، تسلیحات کشتار جمعی، فعالیت های هسته ای ایران و غیره وجود دارد، هر یک از این اختلافات می تواند مانع از پیشرفت این روابط در یک دوره و مقطع خاص بشود. شکننده بودن روابط در ابعاد مختلف، عدم برخورداری از عوامل پایدار در روابط، افکار عمومی منفی در اروپا، مخالفین ایرانی و خارجی روابط، متاثر شدن روابط بخاطر موضوعاتی مثل سلمان رشدی، هلموت هوفر، دادگاه میکونوس، سنگسار، تروریسم و القاعده، اینها مسائلی هستند که بر روابط ایران با اتحادیه اروپا تاثیر بسزایی می گذارد.
در خصوص فعالیت هسته ای ایران، اروپایی‌ها نسبت به این موضوع حتی بیش از آمریکایی‌ها نگران و حساس هستند زیرا اروپا علاوه بر نگرانی‌های مربوط به امنیت بین‌الملل نسبت به امنیت خود قاره اروپا که به تدریج در برد موشک‌های ایران قرار می‌گیرد نیز نگران و حساس می‌باشد. به همین دلیل مسئله شفافیت در فعالیت‌های هسته‌ای ایران همواره یکی از پیش‌شرط‌های اروپا برای توسعه روابط با ایران بوده است کما اینکه امضای موافقت‌نامه همکاری‌‌های تجاری ایران و اروپا و گسترش مناسبات اقتصادی نیز به حل و فصل مسئله هسته‌ای ایران منوط شده است. همکاری¬های اقتصادی بلکه پیشرفت در مسئله پرونده اتمی ایران نیز متعاقباً منوط به پیشرفت دموکراسی و حقوق بشر در ایران گردید و اهرم فشاری را در اختیار اروپا قرار داد.
بنظر می رسد اروپا با رویکرد افزایش فشار و تحریم ها خواهان جلوگیری از یک جنگ احتمالی در منطقه حساس خاورمیانه از یک طرف و همراهی با آمریکا برای نشان دادن یک سیاست مشترک ارو-آتلانتیکی در برخورد با ایران بوده است و هدف از آن منصرف کردن امریکا و اسراییل از شروع یک جنگ و ایران از ادامه فعالیت های هسته ای حساس و غنی سازی در سطح بالا بوده است. در این رویکرد یک تقسیم کار بین اروپا و امریکا بوجود آمد که در آن گفتگو و تعامل از یک طرف و تحریم و مجازات های اقتصادی از طرف دیگر مشاهده می شود. این سیاست اتحادیه اروپایی بخصوص از نیمه سال 2008 در دستور کار قرار گفت و هدف از آن جلوگیری از یک درگیری نظامی از طرف امریکا و اسرائیل علیه تاسیسات نظامی و اقتصادی ایران بود. این سیاست را حداقل در 2 سطح عمده شاهد هستیم یکی در چارچوب شورای امنیت سازمان ملل و دیگری بصورت تحریم های فوق العاده و ورای شورای امنیت و در سطح اتحادیه اروپایی. این خط مشیء که مورد حمایت امریکا و عمدتا بلوک غرب و کشورهایی چون کانادا، استرالیا، ژاپن می باشد، امروز نیز کاملا دیده می شود. در این راستا تحریم های زیادی طی 2 سال اخیر تصویب شده که بسیاری از زمینه های اقتصادی، تجاری، بانکی، نفت و گاز و بنزین، حمل و نقل و ..... در ایران را در بر می گیرد. در این سیاست که عمدتا در چند ماه آخر دوره دوم جرج بوش اتخاذ گردید، ما شاهد همراهی کشورهای اروپایی هستیم.
اتحادیه اروپایی در روند رادیکال کردن سیاست خود در قبال ایران از سال 2007 استراتژی تعامل و تهدید یا به اصطلاح سیاست قدیمی هویج و چماق را در پیش گرفت. در این استراتژی دو پایه گفتگو و تشویق از یکطرف و تهدید و تحریم در طرف دیگر قرار داشت. این سیاست حمایت صریح امریکا را نیز بدنبال داشت.
علی¬رغم اینکه اتحادیه اروپایی با تصویب قطعنامه های تحریمی از طریق شورای امنیت سازمان ملل متحد موافقت کرد، اما با این حال باب مذاکرات را باز گذاشت و در طول این سال ها همواره اعلام نموده که دیپلماسی و رسیدن به راه حل از طریق مذاکره را ترجیح می دهد. کشورهای اروپایی به ظرفیت اقتصادی ایران نیاز دارند و نمی¬توانند از آن چشم¬پوشی کنند. اروپایی¬ها به خوبی آگاهند که در صورت تحریم بازار ایران، دیگر کشورها نظیر چین و روسیه، ترکیه و... جایگزین آنها خواهند شد.
بطور کلی ایران و اروپا داراى ظرفیت هاى بسیار خوبى براى همکارى هستند. جمهورى اسلامى ایران و اتحادیه اروپا امروز مى توانند بر اساس مدل جدیدى از گفت وگو روابط خود را بر اساس برد - برد تعریف کنند. آنچه میان جمهورى اسلامى ایران و اروپا وجود دارد، مى تواند به جاى موضوعات چالش برانگیز به موضوعاتى براى همکارى تغییر و تحول یابد. لذا براى شروع یک تعامل سازنده و همکارى تازه به یک پارادایم مشترک نیاز داریم پارادایمى که مورد توافق طرفین باشد.
اعتمادسازی و ایجاد امنیت از محورهای عمده در تنظیم رابطه با اروپاست. امنیت در ابعاد مختلف به عنوان مهمترین و عینى ترین نیاز و خواست مردم اروپا و دغدغه مشترک ایران و اروپا در قبال این مقوله، یکى دیگر از مؤلفه ها و ابعاد پارادایم همکارى میان ایران و اروپا مى تواند تلقى گردد. امروزه تروریزم، مواد مخدر، مهاجرت غیرقانونى، ثبات و امنیت در منطقه و... موضوعاتى است که مى تواند در امنیت طرفین اثر بگذارد. این تهدیدات چالش برانگیز مى تواند زمین های مهمی براى همکارى دو طرف باشد.
ایران بلحاظ قرارگرفتن در مرکزیت منابع انرژی (گاز و نفت) جهان از اهمیت استراتژیکی در سطح جهان برخوردار است. موقعیت استراتژیک ایران در مرکز خلیج فارس و تنگه هرمز از یک طرف و حد فاصل و رابط بین آسیای میانه و آبهای گرم خلیج فارس از طرف دیگر این اهمیت را مضاعف می سازد. با توجه به کاهش ذخایر انرژی جهانی در دهه های آینده و از طرفی افزایش نیازهای کشورهای اروپایی به استفاده از نفت و گاز در سالهای آتی، بنظر می رسد براهمیت ایران در تامین نیازهای انرژی جهان افزوده شود.

استادیار دانشگاه و رایزن سیاسی وزارت امور خارجه

کد خبر 169737

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار