دکتر پیروز مجتهد زاده

خوب یا بد،  سرهنگ قذافی پدیده حیرت انگیزی بوده است در لجنزار "دیکتاتوری و خیانت" در سیاست های خاور میانه ای که دیکتاتوری را به حد اکثر رساند ولی به آرمان های عربی خیانت نکرد. او از جمله رهبران سیاسی در دنیای عرب بوده است که در دو دهه 1950 و 1960 سخت تحت تاثیر اندیشه های پان عربیستی افرادی قرار گرفت چون عبدالناصر  و جانشینانش که  به گمان مبارزه علیه استعمار کهن،  مردمان عرب را به هیجان آوردهو روح استقلال خواهی را در آنان اعتلا دادند و در عین حال همان مردمان را به وسیله همان هیجان های اید آلیستی به اسارت گونه هایی از دیکتاتوری وابسته به استعمار نو در آوردند که حتی در دوران استعمار کهن هم سابقه نداشته است. جنبه های زیادی از رفتار و کردار قذافی در درازای 42 سال گذشته حتی بخشودنی نیست: خود پرستی های جنون آمیز او: آدم کشی های او: آدم ربایی های او: تروریست بازی های او نقش بزرگی در تخفیف فرهنگ و هویت سیاسی عربی و خاور میانه ای در انظار جهانیان داشته است. با این حال او را، از جهاتی بر همه سران عرب در این دوران دیکتاتوری و خیانت برتری بوده است: در حالی که دیگر سران عرب پس از نیم قرن مبارزه با استعمار کهن، دانسته یا نادانسته به خدمت استعمار نو در آمدند، قذافی هرگز پا در تله طرح های اسرائیلی - امریکایی در خاورمیانه نگذارد و هرگز با ژئوپولیتیک اسرائیلی سلطه بر خاور میانه عربی کنار نیامد. مردم لیبی با همه تلخ کامی ها که از 42 سال حکومت زور و جنون او نشان می دهند و کاملا حق ابراز این تلخ کامی ها را دارند، قطعا اقدامات حیرت انگیز او در توسعه و عمران لیبی، به ویژه در زمینه "آب" و کشاورزی را نیز محکوم نخواهند کرد.

برای ایران (در هر دو نظام حکومتی پیشین و کنونی) قذافی یکی از خدایان جنون ضد هویت و تاریخ تمدن ایرانی بوده است همانند عبدالکریم قاسم، صدام حسین، عبدالناصر و... گذشته از این حقیقت که ایران (در هر دو نظام) نتوانسته و نمی تواند ربودن امام موسی صدر را بر تابد، عوامفریبی های او در همدستی با صدام حسین در قبال حقوق ایران در خلیج فارس که منجر به شکایت آنان شد به شورای امنییت سازمان ملل متحد علیه اقدام بر حق ایران در سال 1971 در بازپس گرفتن جزایر تنب و ابوموسی را نابخشودنی می داند.

این وضع لیبی در قبال ایران از تاریخ طرح ادعای امارات متحده عربی نسبت به جزایر تنب و ابوموسی در سال 1992 رفته - رفته تغییر کرد. من در وحله اول در همان سال به آغاز این تغییر وضع پی بردم.  در نوامبر 1992 رییس مرکز پژوهش‌های عرب در لندن در دیداری با من در دانشگاه لندن گفت که قرار است سمیناری برای نزدیک کردن ایران و امارات متحده با حضور کارشناسان برگزار شود و مایل است یک دانشگاهی ایرانی هم به عنوان نمایندة افکار ایرانیان در جلسه حاضر باشد. به هر حال، روز آزمون فرارسید و من تعدادی از اسناد مهم مربوط به این مسائل را با خود بردم، از جمله بیست و سه - چهار نقشة رسمی دولت بریتانیا که تعلق این جزایر به ایران را تایید می کرد. حدود سه بعد از ظهر که نوبت به من رسید، به تاریخچة دعاوی ایران و بریتانیا بر سر جزیره ها پرداختم و صحبت‌هایم را با ارائه اسناد دولتی بریتانیا در زمان‌ های مختلف تکمیل ‌کردم. محتوای اسناد ها نشانه های آشکاری از تأیید بر مالکیت ایران بر جزایر داشت ولی کم تر کسی تا آن تاریخ با آنها آشنا بود. ارائه‌ این اسناد و‌ نقشه ها جو کنفرانس را به شدت دگرگون‌ کرد، آنچنان‌ که‌ پس‌ از ارائه‌ هفتمین‌ نقشه‌، رییس‌ جلسه‌ که‌ مدیریت‌ مرکز پژوهش های‌ عربی‌ در لندن‌ را نیز عهده دار بود، دست‌ هایش‌ را به‌ نشانه‌ تسلیم‌ بالا برد و تنفس‌ اعلام‌کرد.

پس‌ از اعلام‌ تنفس‌ که‌ برای‌ استراحت‌ به‌ یکی‌ از راهروهای‌ کناری ‌تالار رفته‌ بودم‌ متوجه‌ جنب‌ و جوش‌ غیرعادی‌ شماری‌ از سفیران‌ کشورهای‌ عربی و سیاستمداران انگلیسی‌ شدم. در آن میان‌، سفیر پنج‌ کشور عربی‌ که‌ در آن‌ زمان‌ روابط خوبی‌ با ایران‌ داشتند، یعنی سفیران تونس، سوریه، فلسطین، لبنان و بحرین، یکی‌ پس‌ از دیگری، به‌ دور از چشم‌ دیگران‌ خود را به‌ من‌ رساندند و با گفتن‌ جمله‌ "تبریک‌ می‌گویم" از کنار من‌ گذشتند. آخرین‌ فرد را که‌ می‌شناختم‌ متوقف‌ ساختم و پرسیدم: "چند تن‌ از همکارانت‌ هم‌ شادباش‌ گفتند، موضوع‌چیست‌؟" پاسخ‌ داد: "مگر نمی دانی چه کار کردی؟ مدت‌ هاست‌ که‌ برای‌ برگزاری‌ این‌ جلسه‌ تدارک‌ دیده‌ شد و در یک‌ هماهنگی‌گسترده‌ با انگلیسی‌ها قرار گذاشته شد در این جلسه اعلام‌ شود که این‌ جزایر به‌ امارات‌ تعلق‌ دارد، و ایران‌ اشغالگر آنها است‌ و بدین‌ شکل‌ قرار شد مقدمات‌ ضربه‌ زدن‌ به‌ ایران‌ فراهم‌ شود. بیشتر ما راضی‌ به‌ این مسئله‌ نبودیم‌ ولی ‌پایبندی‌ های‌ ما به‌ تعهدات‌ درون‌ عربی‌ پای‌ ما را به‌ این‌ قضیه‌ کشاند و اکنون‌ خوشحالیم‌ که‌ تو ندانسته‌ این‌ توطئه‌ را خنثی‌ کردی‌. ما نیز به‌ دولت ‌های‌ خود خواهیم‌ نوشت‌ که‌ این‌ ادعاها پایه‌ درستی‌ ندارد و بهتر است‌ خود را درگیر نکنند...". سفیر لیبی در آن برنامه رفتار خاصی از خود نشان نداد ولی در محافل دیپلماتیک و جلسات دانشگاهی دیگری که باهم برخورد کردیم همان مطالب را که همکاران سوری و بحرینیش و غیره اش به من گفته بودند تکرار کرد که برای من بسیار جالب توجه بود.

این تغییر روش لیبی در قبال مساله ادعاهای عربی نسبت به جزایر ایرانی بعدها به صورت آشکار خود نمایی کرد. برای مثال، دیدیم که به هنگام طرح شکایت شورای وزیران خارجه اتحادیه عرب به شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه ایران در مورد جزایر تنب و ابوموسی در ماه مارس 2008 که حتی وزیر خارجه ایران هم در آن جلسه چالش نسبت به تمامیت ارضی کشورش شرکت کرده بود، وزیر خارجه لیبی نه تنها جلسه را ترک کرد، که حرف چندین بار تکرار شده سرهنگ قذافی را به این مضمون تکرار کرد: "ننگ بر شما که ملکتان را اسرائیل می برد و شما علیه ایران به سازمان ملل شکایت می کنید....."  

از آن جالب توجه تر این بود که حدود شش ماه پس از انتشار اصل فارسی کتاب "نام خلیج فارس در درازای تاریخ" من از سوی نشر سایه روشن (مرکز مطالعات نیروی دریایی سپاه پاسداران) در سال 1383، روزی صدای زنگ تلفن من بلند شد و شخصی که خود را از مقامات سفارت لیبی در تهران معرفی کرد، خواست که در دیداری با من یک نسخه از آن کتاب را دریافت کند. گفتم که می توانند ماموری را برای دریافت آن بفرستند، گفتند ترجیح بر آن است که با شما دیداری حاصل شود. موافقت کردم و در جریان دیدار از علت این تقاضای دریافت کتاب در دیداری شخص پرسیدم، پاسخ این بود که پرزیدنت (قذافی) از سفیر خواسته است که علایق او به کارهای علمی من در مورد خلیج فارس و دنیای عرب را حضورا ابلاغ نماید. گفتم سبب خوشحالی من است ولی اگر صبر کنید ترجمه های عربی و انگلیسی کتاب نیز بزودی منتشر خواهد شد (این ترجمه ها در سال 1384 منتشر شدند). گفتم ولی این کتاب در باره فارسی بودن نام خلیج فارس است و نمی دانستم پرزیدنت قذافی به چنین بحثی توجه دارد. گفته شد که "ایشان مدتی است که به ایران توجه دارد و حتی دستور داد تشیع مورد احترام دولت لیبی باشد و مدتی است که کارهای تحقیقی شما در باره خلیج فارس که جلب توجه ایشان را کرده و می خواهد اصل این کتاب شما را خود بدهد برایش ترجمه کنند تا ضمن آشنایی با تاریخچه قضیه با دقایق بحث و نظر شما نیز آشنا شود.

4949

کد خبر 170303

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 24
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • علی TR ۱۵:۴۸ - ۱۳۹۰/۰۶/۰۶
    1 0
    درس بزرگ انقلاا ب لیبی این بود که مردم ممکن است از دست استبداد به زیر پرچم استعمار مدرن بروند
  • قلی زاده IR ۱۷:۲۴ - ۱۳۹۰/۰۶/۰۶
    0 5
    به به استاد بزرگ دانشگاه ما که در لندن زندگی می کند وقتی این را بگه بقیه چی بگن؟ دفاع از دیکتاتور؟ یعنی واقعا باید از رفتن قذافی تاسف بخوریم؟
  • محمد زاده IR ۱۷:۲۶ - ۱۳۹۰/۰۶/۰۶
    1 0
    اقای دکتر مجتهد زاده که دنیا دیده و غرب دیده است به خوبی می داند که دموکراسی از نوع غربی در کشورهای جهان سوم و از جمله لیبی هرگز معنی نمی دهد. هر حرفی الان حمل بر دفاع از دیکتاتور می شود اما همه کسانی که از هول دموکراسی تو دیگ جوشان استعمار و استثمار غربی ها می افتن بعدها می فهمن که جه حماقیتی کردن
  • حمید IR ۱۷:۲۷ - ۱۳۹۰/۰۶/۰۶
    1 1
    درود بر دکتر پیروز مجتهد زاده نخبه ای که هرجای دنیا هست دلش برای ایران و ایرانی می تپد. با قذافی مخالفم و از رفتنش خوشحالم اما نمی تونم رد کنم که در بین سران عرب تنها ادمی بودکه گاهی در خصوص ایران خوب عمل می کرد.
  • بدون نام IR ۱۷:۲۸ - ۱۳۹۰/۰۶/۰۶
    0 0
    با علی آقا موافقم ++++++++++++++++++++++++++++++++++ یه عالمه مثبت. در واقع این لیبیایی هابه زودی می فهمن که از مار غاشیه پناه برده اند به عقرب جرار
  • بدون نام IR ۱۷:۲۹ - ۱۳۹۰/۰۶/۰۶
    0 0
    آقا انقلاب هایی که با خون مردم و مشت و شعار و زندان و تحمل شکنجه از سوی انقلابیون به پیروزی رسیده به کجا رسیده که انقلاب لیبی با کمک بمب و موشک های ناتو برسه. باش تا صبح دولتش بدمد.
  • بدون نام IR ۱۷:۳۰ - ۱۳۹۰/۰۶/۰۶
    0 0
    سرهنگ قذافی قربانی حماقت خودش شد. اگر همان روزهای اول انقلاب می آمدو با آنها مذاکره می کرد و خرشان می کرد بهانه دست ناتو نمی داد که به این کشور حمله کنند.
  • میلاد IR ۱۷:۳۱ - ۱۳۹۰/۰۶/۰۶
    1 0
    ولی واقعا من گیچ شده ام کاش یکی یه تحلیل درستی ارائه می کرد من تا الان خیلی خوشحال بودم که قذافی رفته اما با یکی دو تا تحلیلی که در این خبر آنلاین خوندم نگاهم تغییر کرده کمی شک کرده ام. اینطور که شما می گید هم درست است یعنی فکر که می کنم می بینم شاید مطالبه دموکراسی به هرقیمتی درست نباشه.
  • حسن IR ۱۸:۰۰ - ۱۳۹۰/۰۶/۰۶
    1 0
    در پاسخ به اقا میلاد. خاصیت رسانه اصلا همینه که ادم رو گیج می کنه و هیچ وقت تو نمی فهمی که تو رسانه کی درست می گه و کی غلط
  • غلومی IR ۱۸:۰۱ - ۱۳۹۰/۰۶/۰۶
    0 1
    آقای خبر آنلاین من دو تا انتقاد خیلی تپل کردم از اقای مجتهد زاده برای چی نظرم رو منتشر نکردید؟
  • دبیر گروه بین الملل IR ۱۸:۰۳ - ۱۳۹۰/۰۶/۰۶
    1 0
    کاربر محترمی که بانام غلومی کامنت گذاشته اید: احتراما مطالبی که شما به اسم کامنت گذاشته بودید بیشتر به فحاشی شبیه بود قطعا انتقاد شما بدون فحاشی و توهین قابل انعکاس و انتشار خواهد بود. عمده کاربران می دانند که خبرآنلاین با تحمل و ظرفیت بسیار بالا تا جای ممکن کامنت های بسیار انتقادی را که حاوی توهین نباشد منتشر می کند.
  • غلومی CA ۱۸:۵۲ - ۱۳۹۰/۰۶/۰۶
    0 1
    اقای خبرآنلاین بیخودی پوز روشنفکری و بی طرفی رو به خودت نگیر همه می دونن که همتون جیره خورد هستید. من فحشی به کسی ندادم فقط نوشتم این آقا خیر سرش مثلا فرنگ رفته است و از دیکتاتور دفاع می کنه. خواستی منتشر کن نخواستی نکن به درک
  • بدون نام IR ۱۹:۱۹ - ۱۳۹۰/۰۶/۰۶
    0 0
    با سلام به نظر حقیر توی فرهنگ سیاسی ما که الان از داخل نشات میگیره یا نفر سیاسی خوب مطلق یا بد مطلق داریم نمیتونیم باور کنیم یه سیاسی خوب بدی هم داره و...
  • فرازی A1 ۲۰:۳۷ - ۱۳۹۰/۰۶/۰۶
    0 0
    جناب نوروز پور عزیز واقعا باورم نمیشود خبر آن لاین این قدر مسئله را ساده ببیند.در تمام مطالب مطروحه توسط این آقا، قذافی و لیبی تنها بهانه ای است تا وی به تعریف و تمجید از خودش بپردازد.واقعا متاسفم برای شما که با همه ی زحمات، هنوز حرفه ای با افراد برخورد نمی کنید و عنوان دکتر، پژوهشگر و لندن کافیست تا ایشان از تریبون شما برای تعریف از خود استفاده کند. کلام مولا را به خاطر بیاوریم که فرمود: انظر الی ما قال و لا تنظر الا من قال.
  • بدون نام IR ۲۰:۴۵ - ۱۳۹۰/۰۶/۰۶
    0 0
    سلام به همگی.دوستان اخرش گندش در اومد که سربازهای فرانسوی و ایتالیایی با لباس عربی دوش به دوش شورشیان لیبی می جنگیدن.شورش تو کشوری که درمان و اموزش رایگان بوده چه معنایی داره.مبینم اون روزی که پشیمون می شن مردم لیبی ولی دیگه دیر شده.
  • علی IR ۰۳:۱۶ - ۱۳۹۰/۰۶/۰۷
    0 0
    تا جایی که من خبر دارم در جنگ عراق علیه ایران قذافی سلاح های خیلی زیادی به ایران میداد حتی رایگان
  • بدون نام IR ۰۳:۵۹ - ۱۳۹۰/۰۶/۰۷
    0 0
    هالا اصلا این قذافی ادم خوبی بوده یا ادم بدی بوده ما که نفهمیدیم اخرش چی شد....؟؟؟
  • پیام IR ۰۴:۳۲ - ۱۳۹۰/۰۶/۰۷
    0 0
    درود بر دکتر مجتهد زاده همیشه آبروی ایران و ایرانی را هرجا که بوده خریده و حقیقت را بدون ترس و کم و کاست بیان کرده. در مورد لیبی و قذافی هم طبق معمول بد رفت که بدتر بیاد!
  • بدون نام IR ۰۴:۵۰ - ۱۳۹۰/۰۶/۰۷
    0 0
    سلام خط اول کلمه قذافی را اشتباه نوشته اید
  • عباس .الف IR ۰۵:۳۲ - ۱۳۹۰/۰۶/۰۷
    0 0
    ادارهء یک نظام متکی به نظر یک فرد ممکن است در مقاطعی جهت گیری درست و متعالی برای جامعه داشته باشد ولی هیچ تضمینی برای استمرار آن ندارد . قذافی نیز از این قانون مستثنی نبود .
  • گالیور IR ۰۵:۳۴ - ۱۳۹۰/۰۶/۰۷
    0 0
    آدم میمونه چی بگه..ما که آخرش نفهمیدیمم این آق دیکتاتوره خوب بود یا بد؟؟؟؟؟
  • میثم IR ۰۵:۵۷ - ۱۳۹۰/۰۶/۰۷
    1 0
    بعضی از دوستان نمیدونم چرا تو نظراتشون اینقدر به در و دیوار می زنند! بابا! آقای مجتهدزاده در مورد یک دیکتاتور دیوانه چند نکته جالب داشته که اونها رو مطرح کرده. هیچ کس نه کاملا سیاهه و نه کاملا سفید! خواهشا اینقدر افراط و تفریط نکنید!
  • دبیر گروه بین الملل IR ۰۸:۵۵ - ۱۳۹۰/۰۶/۰۷
    0 0
    با کاربر گرامی به نام میثم موافقم. دوستان توجه داشته باشند که مطلب ارائه شده توسط خبرآنلاین به هیچ وجه تحلیل سیاسی از اوضاع لیبی یا شخص اقای قذافی نیست. این مطلب صرفا چند خاطره از آقای مجتهد زاده است که انتشار آن را خالی از لطف ندیدیم. با این همه خبرآنلاین بنا به رسالت خود نظرات کاربران محترم رامنتشر می کند.
  • ناشناس TH ۱۰:۱۸ - ۱۳۹۷/۰۷/۳۰
    0 0
    کسانی که با دیکتاتورهای مبارزه می کنند و خود را به هر دری می زنند از مسلحانه آدم کشی و . .. مردم باید بدانند بعد از آن دیکتاتور یا باید یکی بدتر از آن بیاید یا تا ابد گروهها برای رسیدن به قدرت کشت و کشتار ایجاد بکنند.

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین