محمد هیراد حاتمی:
در میان آنهایی که طی 6 دهه گذشته دستی دراقتصاد ایران داشتهاند، تنها نام کسانی در ذهنها باقی مانده که سابقه رفاقت دوره جوانی را به شرکت دوره میانسالی پیونده دادهاند. شرکای اقتصادی هرچند در فضایی نه چندان شفاف اقتصاد ایران چندان شهرت نیافتهاند ولی حداقل از اقتصادپیشگان منفرد پیشرفت بیشتری داشتهاند.
در میان شرکای اقتصاد ایران چند نام جاودانه شدهاست. نمونه اول گروه «برخوردارها» بودند. اینها میان سرمایهداری خانوادگی و شراکت اقتصادی گیرافتادهبودند. لاجوردی به شراکتی پردامنه با حسین آگاه دست زد که از تجارت خشکبار و پسته تا تولید لوازم خانگی را دربرمی گیرفت. آگاه برادر کوچکتر لاجوردی هم بود. شراکت میان این دو طی سالهای متمادی گروه لوازم خانگی پارس الکتریک را ساخت.
کمی دورتر از این دو، علی اکبر رفوگران موسسه کارخانه بیک در ایران اول بار با پدر خود شریک شد. پدر ابتدا در مقام همراه با علی اکبر باقی ماند ولی در هنگام تاسیس کارخانه بیک به شریک او بدل شد و 100 هزار تومان در کارخانه فرزند کوچک خود سرمایهگذاری کرد. کمی پس از او عباس آسیم برادر کوچکتر پدر رفورگران هم شریک برادر زاده خود در کارخانه بیک شد. مدتی بعد بازهم فرزند عباس آسیم به شریک رفوگران در کارخانه «استدلر ایران» بدل شد.
این چندگانه، منظومه شراکت، رفاقت و فامیلی سالها در اقتصاد ایران به عنوان کم نظیرترین الگوی فعالیت اقتصادی و بنگاه داری شناخته میشد. کمی پس از این جریان دیگران هم از خاندان رفوگران الگویی گرفتند و منظومه شراکت را به الگویی رفتاری خود بدل ساختند.
محسن آزمایش موسس کارخانههای لوازم خانگی آزمایش هنگامی که تصمیم گرفت مجموعهای اقتصادی را راهاندازی کند به سراغ شریکی در آن سوی مرزها رفت. او سرمایه کافی برای ایدههای بزرگ خود نداشت. از همین روی یک شریک کرهای را با یک شریک ایرانی همراه ساخت و کارخانه را با سه سهام دار بزرگ تاسیس کرد. کارخانه آزمایش تا مصادره در دهه 60 از سوی همین سه شریک اداره می شد. روایت میکنند که شراکت میان این سه چنان با موفقیت همراه بود که تولیدات کارخانه آزمایش به بازارهای عراق و عربستان و پاکستان نفوذ کردهبود؛ اما حلقه شراکتها تنها به گروه صنعتگران محدود نماند.
کمی دورتر از آنها در بازار تهران هم داستانهای بسیاری در مورد شراکتها و رفاقتهای اقتصادی بیان میشد. ابوالفضلتوکلیبینا عضو مبارز موتلفه اسلامی با حبیبالله شفیق شریک بود. شراکت میان این دو طی سالهای بسیار باقی ماند. در کنار آنها کارخانه لعاب قائم یکی از مهمترین کارخانههای تولیدکننده ظروف «لعابی» در ایران از سوی صادق اسلامی اداره می شد که سرمایهاش را سه بازاری در شراکت با هم تهیه کردهبودند. بازهم دورتر از آنها یداللهسحابی و مهندس بازرگان در شراکتی دیگر کارخانه «سافیر» را بنیان گذاشتند که در کار تولید لوازم برودتی بود.
این کارخانه در سالهای پس از انقلاب به «صافیاد» تغییر نام داد وهمچنان فعال باقی ماند. این کارخانه کماکان به عنوان موفقترین و مدرنترین مجموعه تولیدکننده لوازم برودتی شناخته میشود. نمونههای موفق شراکت در سالهای دهه 50 در اقتصاد ایران فراوان بودند اما شراکت های در دهه 60 و همزمان با تغییر فضایی اقتصادی ایران برای مدتی متوقف شدند ولی آغاز دوران سازندگی در دهه 70 با دوره تازهای از فعالیتهای اقتصادی مشترک توام بود. اولین شراکتی که بسیار نام آورد شد، پیوند چند مهندس ساختمان بود که گروه ساختمانی «استراتوس» را ساخت. مهندس صدرهاشمی، دکتر عبده تبریزی دبیرکل اسبق بورس تهران و عباس آخوندی وزیر مسکن و شهرسازی دولت سازندگی بنیانهای شرکت ساختمانی و همچنین بانک اقتصاد نوین را گذشتند.
کمی بعدتر مهندس طالبی در همراهی با همین گروه شراکت را گسترش داد و بانک پارسیان را راه اندازی کرد. در همین صنف مهندس قاسمی بانک پاسارگاد را در شراکتی دیگر تاسیس کرد. رسول اف مدیر شاخص بانکی کشور هم به تیم موسسان بانک افزوده شد و به تدبیر او شرکا بانک کارآفرین را راهاندازی کردند. در بخشهای دیگر اقتصادی کشور مهندس مسعود خوانساری معاون سابق وزیرراه و ترابری در ارتباطی نزدیک به گروه استراتوس و همچنین تعدادی دیگر از مدیران صنعتی کشور یکی از مهمترین شرکتهای حمل و نقل در ایران را پایه گذاری کرد.
دوست نزدیک او محمدرضابهزادیان رئیس جنجالی سالهای دور اتاق بازرگانی تهران بازهم با چند نام آشنایی اقتصاد ایران پیوند شراکت بست و چاپخانه ایران چاپ را تاسیس کردند. در صنف او مرتضی نبوی وزیر اسبق پست و تلگراف و تلفن این بار با برادر خود شریک شد و چاپخانه روزنامه رسالت را به تملک در آوردند و در صنف با تغییر نامی کوچک مجموعهای بزرگ را ساختند. نمونه چنین شراکتهای در اقتصاد ایران فراوان دیده میشود. از میان آنها بسیاری هم موفق بودهاند و در حال حاضر دهه سوم یا چهارم شراکت را تجربه میکنند.
/39/39
نظر شما