نمی دانم در کلاسهای مدیریت دانشگاهها اینروزها چه ها تدریس می شود ؟ ولی بارها پیام های تلفنی در قالب تبلیغات برای کسب مدرک دوره کارشناسی ارشد یا دکتری در مدت یک سال غیر حضوری در رشته مدیریت آنهم از دانشگاه های معتبر و تراز اول کشور دریافت کرده ام ! مطمینم همه دریافت کرده اند ؟ یک نگاه گذرا هم به سوابق بسیاری از مدیران هم نشانگر تعدد زیر مجموعه رشته مدیریت است ! دکتری مدیریت این ؟ دکتری مدیریت آن ؟ دکتری مدیریت ما ؟ دکتری مدیریت شما و دکتری من و تو و تو من ... و خلاصه جلوی هر علمی یا عملی یک کلمه مدیریت می توان گذاشت و دکتر و عالم بی بدیل آن رشته یک شبه شد ؟ بعد از ۵۰ سال در دانشگاه بودن (داخل و خارج) نمی دانستم این رشته فرازمینی است ؟
به هر حال فکر می کنم منظورم روشن است ؟ حال اتفاقی که در مدیریت کارها اخیرا در کشور متاسفانه رخ داده است از نظر من همان «تی ری دم» است تا مدیریت ! یعنی وارانه نگاه کردن به مطالب یا از چپ به راست ؟ چند مثال، ببینید آیا حرف من درست است ؟
- می فرمایند قیمتهای ملک در تهران زیاد است، می گویند ١٥٠،٠٠٠ تا در سال میسازیم ! کسی نمی گوید مشکل وجود مسکن است یا مهاجرت به تهران ؟
- می فرمایند ترافیک داریم باید ٦٠٠٠ اتوبوس اضافه کنیم ! کسی نمی گوید ٦٠٠٠ اتوبوس خود ترافیک می شود ؟ ولی چرا ترافیک داریم ؟
- عرض می کنیم برای زلزله آمادگی نداریم ! می فرمایند قبرستان می سازیم ! البته بعدا منکر شدند
- اورژانس کشور می فرماید هر ماه ١٥ تصادف اتوبوس و تعداد ٣٠ نفر کشته و زخمی در هر تصادف داریم ؟ می فرمایند چون مراکز اورژانس هر ٤٠ کیلو متر از هم هستند ؟ کسی نمی گوید شاید اشکال فنی دارند !
- می فرمایند چون جلوی دلال بازی را نمی توان گرفت ! انترنتی کالای اساسی می فروشیم ؟
- می فرمایند در حال مدیریت بحران گاز هستند، استانها و شهرها و خصوصی و دولتی تعطیل می شود
- عرض می کنیم هوا چرا آلوده است مدارس تعطیل می شوند
- خلاصه همه کارها به این صورت شده است ؟ از فردا با این نگاه به خبرها توجه کنید خواهید دید چه می گویم
به قول فرنگی ها easy way out یعنی انتخاب آسانترین راه یا حذف موضوع یا «تی ری دم» خب با این تفاصیل دیگر مدیر و مسول، وزیر و وکیل و رییس دیگر لازم نیست یک برنامه کامپیوتری خیلی ساده می توان نوشت که اگر برق قطع شد هوا و مردم را مسئول و برق را گران کند، اگر گاز نبود منابع زیر زمین را ملامت و گاز را گران کند، اگر آب نبود ابرها را بی مرام نامد و آب را گران کند، اگر سیل آمد و مردم را کشت و شهرها و روستا ها را نابود کرد همان ابرهای بی معرفت را عامل بدبختی دانست و نه سو مدیریت ها را و برای جبران خسارات، عوارض را گران کرد و خلاصه به همین ترتیب !
ما تصور دیگری از مدیر و مدیریت تا به امروز داشتیم ! بدتر از همه، آخر سری تقدیر نامه و ارتقاء هم این تی ری دم ها می گیرند ! یک دکه را هم نمی شود اینطوری مدیریت کرد !
نظر شما