به گزارش خبرآنلاین، بسیاری از دلسوزان نظام از همان زمان بر لزوم حفظ این میزان از مشارکت عمومی و زمینه استمرار آن سخن گفته و هشدار دادند که برخی اقدامات ممکن است به تداوم این حضور میلیونی آسیب بزند. عماد افروغ استاد جامعه شناس دانشگاه و نماینده سابق مجلس یکی از این افراد بود که هنوز هم معتقد است به دلیل مسائل حاشیه ای پس از انتخابات و ابهامات بی پاسخ در اذهان مردم، امیدی به تکرار این مشارکت نیست. البته او اما و اگرهایی چون لزوم دلجویی از نخبگان و پاسخگویی به سوالات مردم، افزایش سعه صدر و واکنش به بداخلاقیهایی انتخاباتی را مطرح کرد. شروطی که آزادی 100 تن از زندانیان امنیتی در آستانه عید فطر با فرمان رهبری، نشانه مثبتی برای تحققشان در منظر افروغ بود.
محمد خوشچهره دیگر نماینده مجلس هفتم هم معتقد است که انگیزه لازم میان نخبگان برای حضور در انتخابت دیده نمیشود و آن هم به دلیل تنگ نظریهای صورت گرفته نسبت به ظرفیت بالای «سرمایه به نام مردم» و نخبگان است. او بر همین اساس افزایش اعتماد و باور عمومی را تجویز میکند و می گوید: نخبگان از یکسو در ایجاد مشارکت مردمی در عرصههای مختلف نقشآفرینند و از سوی دیگر به نظام تصمیم گیری جهت استفاده مناسب از فرصتها کمک می کنند.
وی از اینکه «برخی تلاش میکنند ظرفیت نظام در استفاده از آرای مردم کم شود» و «نفوذجریانی در ارکان تصمیم گیر برای محدودکردن ظرفیت نظام» ابراز نگرانی کرده و اینها را از دلایل کاهش انگیزه نخبگان برای حضور در عرصه فعالیتهای سیاسی میداند.
تعبیر نخبگان به عنوان «حلقه واسط» میان مردم و حاکمیت تحلیل پیامهای ارسال شده از سوی حاکمیت برای مردم، مورد اشاره محمد سلطانیفر هم هست. به گفته وی، اگر این پل ارتباطی به هر دلیل کارکرد خود را از دست بدهد بسیاری از پیام های ارسال شده برای مردم قابل فهم نیست و در مقاطعی که حاکمیت نیاز دارد تا مردم را بسیج کند نخبگان نمی توانند این رسالت را انجام بدهند، بنابراین حاکمیت باید تلاش کند تا این پل همواره کارکرد خود را حفظ کند و به گونه ای نباشد که این پل ارتباطی سکوت را بر فعالیت ترجیح دهد .
البته محمد عباسپور رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس ریشه عدم رغبت در مشارکت سیاسی نخبگان را در بیتوجهی دولت به شایستهسالاری و به کارگیری آنها در امور اجرایی و مشورت با آنها جستجو کرده و میگوید: جامعه فرهیخته و نخبه دانشگاهی کشور انگیزه لازم را برای حضور فعال در انتخابات دارد اما باید این انگیزه از حالت بالقوه بودن به فعلیت درآید.
اما علی مطهری دیگر نماینده تهران از منظر دیگری به این موضوع نگریسته و با نگاه به جایگاه و کارکرد عینی و عملی ارکان و نهادها از جمله مجلسو دولت، میگوید: نخبگان از کارهای فرمایشی و سفارشی گریزان هستند و اگر احساس کنند دیگران برای او تعیین تکلیف میکنند، مایل به همکاری نخواهند بود. اگر نخبگان احساس کنند مجلس قادر به ایجاد تحول در کشور و مقابله با انحرافات و تخلفات و به طور کلی قادر به انجام کارهای بزرگ نیست و در امور مهم استقلال کافی ندارد و گاهی به یک مجلس فرمایشی تبدیل می شود، تمایلی به کاندیدا شدن نخواهند داشت. یا زمانی که احساس کنند اعتماد مردم به نظام آسیب دیده است، رفع این آسیب را مقدم بر شرکت در انتخابات میبینند.
ارتباط انگیزه نخبگان با گرایش سیاسی آنها و زمینه حضورشان در عرصه فعالیتهای سیاسی کشور، منظری است که امیر محبیان به عنوان موسس حزب نواندیشان ایران اسلامی به آن نگریسته و معتقد است: نخبگان و فعالان سیاسی یا موافق وضع موجود هستند یا منتقد یا مخالف. موافقان که برای حفط وضع موجود شرکت می کنند؛ منتقدان هم یا از راه مشارکت میتوانند منشا اثر باشند که دراین صورت در انتخابات شرکت میکنند و یا نمیتوانند که عقلا نباید شرکت کنند. مخالفان هم یا برای نفی وضع موجود و رای دادن به جریان جایگزین شرکت میکنند یا این که عدم مشارکت را نوعی فعل اعتراضی پنداشته و انتخابات را تحریم میکنند. این وضعیت همیشه و در هر حالتی وجود دارد. فقط باید دید که وزن هر گروه در انتخاب آتی چه میزان است.
/2929
نظر شما