جنگ جهانی سوم هومن سیدی یک فیلمفارسی بدون رقص و کافه و شهر نو

پیام فروتن طراح صحنه و استاد دانشگاه تهران در یادداشتی که در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرد کار تازه هومن سیدی را نقد و بررسی کرد و نوشت: جنگ جهانی سوم هومن سیدی، یک فیلمفارسی بدون رقص و کافه و شهر نو است. گو این که این بار به جای یک آدم مجنون بامعرفت، با یک روان پریش که از عالم و آدم طلبکار روبرویم.

حتی در نگاهی عمیق تر، جنگ جهانی سوم، از این ژانر قدیمی سینمای ایران نیز بسیار عقب تر است. مردی که از دار دنیا هیچ ندارد، عاشق یک روسپی می شود و می خواهد با او بگریزد و با هم ازدواج کنند؛ اما قواد او سر می رسد و از مرد باج می خواهد و… این الگو بارها و بارها در فیلمفارسی تکرار شده است و تنها کافیست جای “فرشید” را با “حسین گیل” عوض کنید. با این حال، تکلیف این دست فیلم ها با تماشاگرش روشن است: روشنفکر بازی درنمی آورد؛ یک خط داستانی دیگر بی ربط را وارد ماجرا نمی کند؛ پشتک فنی نمی زند و یک پلان ساده بیدار شدن از خواب را با دوربین روی دست نمی گیرد و اتفاقا بعضا به دل هم می نشیند.

این بحث، جای گفت و گوی بسیار دارد و از آن می گذریم تا به طراحی صحنه فیلم بپردازیم.

فیلمی که قرار است در این فیلم ساخته شود، تلاش دارد در قالبی رئالیستی صحنه های یک اردوگاه یهودیان جنگ جهانی دوم (نظیر آشویتس) و خانه هیتلر را به تصویر بکشد. طراح صحنه کافی بود مطالعات کتابخانه ای و آرشیوی که نه، تنها چند فیلم مهم که در همین رابطه ساخته شده اند را تماشا می کرد. آثاری نظیر نگهبان شب (1974)، اثر لیلیانا کاوانی و طراحی صحنه ندو آتزینی و ژان ماری سیمون یا فهرست شیندلر (1993) اسپیلبرگ، با طراحی صحنه درخشان و اسکار گرفته آلن استارسکی. طراح و کارگردان جنگ جهانی، حتی درباره چگونگی و شیوه عملکرد اتاق های گاز نیز تحقیق نکرده اند. تعدادی هنرور را داخل یک اتاق حبس کرده، دریچه ای را از بالای سرشان باز می کنند و قدری برف شادی روی سرشان می ریزند! در حالی که اتاق گاز سالنی بزرگ بود که در آن تعداد بسیاری دوش آب قرار داشت. اسرای تازه رسیده به اردوگاه را دستچین می کردند و در عده ای که قرار بود کشته شوند را در همان بدو پیاده شدن از قطار، به این سالن هدایت می کردند. زندانیان باید لباس های خودشان (و نه لباس های اردوگاه را) از تن در می آوردند، کاملا برهنه می شدند و به گمان آن که قرار است حمام کنند وارد سالن می شدند. در روی آن ها بسته می شد و از دوش های آب، گاز به سالن تزریق می شد. در ادامه، حتی برجکی که برای اردوگاه ساخته شده است، هیچ شباهتی به برجک های اردوگاه های نازی ندارد.

اما بخش دیگر طراحی صحنه این فیلم، خانه هیتلر است. چطور ممکن است، در خانه این دیکتاتور شیفته واگنر و کلاسیسیسم، یک دست مبل چرم لمسه دوزی شده مدرن وجود داشته باشد؟! یا از رنگ سرخ درخشان در نمای خانه اش استفاده کند؟! در حالی که هیتلر اصولا با مدرنیسم میانه خوبی نداشت و از آن تحت عنوان هنر منحط یاد می کرد. نگاه کنیم به معمار محبوب او آلبرت شپیر که تمام آثار او در دوران رایش سوم ساخت، از سبک نئوکلاسیک تبعیت می کرد. این در حالی است که ما در خانه هیتلر تقریبا هیچ نشانی از این سبک محبوب او نمی بینیم.

یکی دیگر از نقاط عطف طراحی فیلم، طراحی لباس آن است. اگرچه کلیات لباس نازی ها تا حدی قابل قبول به نظر می رسد؛ اما وقتی به جزئیات لباس ها می رسیم با یک فاجعه تمام عیار روبرو می شویم. جزئیاتی که در نماهای بسته به شدت دیده می شوند. توجه کنیم که طراح یونیفرم های آلمانی، طراح بزرگی همچون هوگو باس بوده است. دکمه فرنچ های یونیفرم های افسران آلمانی، دکمه هایی ساده نبودند و در رسته های مختلف تغییر می کردند. هیچ ردی از صلیب آهنین که مشخصه خود هیتلر و سایر افسران بلندمرتبه او در طراحی لباس دیده نمی شود. و از همه مهم تر این که هیتلر و افسران نازی در فصل سرد سال از پالتو استفاده می کردند که در این جا هم نشانی از آن دیده نمی شود. ضمن این که این پرسش مطرح می شود که چرا لباس اسرا تا این حد نو و اتوکشیده است!

اما در پایان دو سوال عمده همچنان ذهن را مشغول نگه می دارد: اول آن که ارتباط عنوان فیلم با اثر چیست و دیگر این که اصلا چرا هیتلر و اردوگاه اسرا و جنگ جهانی دوم؟! در این میان به نظر می رسد هر توجیهی که مطرح شود، لایتچسبک جلوه خواهد کرد!

جنگ جهانی سوم هومن سیدی یک فیلمفارسی بدون رقص و کافه و شهر نو

۵۷۵۷

کد خبر 1753988

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 11
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • دادا IR ۲۳:۰۱ - ۱۴۰۲/۰۱/۲۴
    1 2
    لعنت بر هیتلر....روحش علو بگیره...
  • کاظم IR ۲۳:۰۴ - ۱۴۰۲/۰۱/۲۴
    2 1
    اسکار حقش بود
  • مهدی IR ۲۳:۲۱ - ۱۴۰۲/۰۱/۲۴
    5 0
    خط داستانی که نوشته هیچ ربطی به فیلم نداره... روان پریشی هم به کسی نسبت داده که در فیلم سالها به قول کارفرما به زندگی سگی مشغول بوده و اتفاقا هیچ طلبکاری از دنیا نداشته. پیشنهاد میکنم یک بار دیگه فیلم رو ببینند...
  • بهروز IR ۲۳:۲۸ - ۱۴۰۲/۰۱/۲۴
    3 5
    فیلم رو ۳ بار نگاه کردم فقط مزخرف
  • IR ۰۳:۰۸ - ۱۴۰۲/۰۱/۲۵
    3 0
    اقای استاد دانشگاه پرسیدی چرا هیتلر و چرا اردوگاه مرگ! به زیبایی تمام فیلم به مخاطب نشان داد که هر کسی در هر برهه زمانی و در هر موقعیت در درون خود یک هیتلر و خونریز میتواند باشد و حال باید دید ادولف هیتلر با چه ضربه روحی در دوران زندگیش تبدیل به چنین خونخواری شد همانطور که شکیب با بهم ریختن روان و روحش چنان شد.
  • ناشیناس IR ۰۳:۱۴ - ۱۴۰۲/۰۱/۲۵
    2 0
    جناب استاد شما گویا این ژانر اجتماعی را با یک فیلم جنگ جهانی یکی دانسته اید؟! قرار نیست این فیلم را با فهرست شیندلر یا پیانیست یا... مقایسه کنید ، فیلم تلاش دارد که شخصیت انسان ها را مورد واکاوی قرار دهد و بیانگر این است که روح و روان اشفته با آدمی چه ها که نمیکند... حال هیتلر باشد یا شکیب
  • شازده IR ۰۳:۱۹ - ۱۴۰۲/۰۱/۲۵
    3 0
    جناب استاد شما واقعا انتظار داشتید که فیلم جریان اصلی خود را رها میکرد و به اونیفرم و صلیب اهنی و رنگ لباس ها و چکمه هیتلر توجه میکرد؟ ان هم در حد فیلم های جنگ جهانی دوم؟ شما احتمالا منتظر دیدن فیلمی در سبک و سیاق سقوط یا پناهگاه بودید؟در حالی که موضوع فیلم اصلا جنگ و رویدادهای ان نبود بلکه موضوع یک اثر روانشناختی بود
  • IR ۱۲:۳۶ - ۱۴۰۲/۰۱/۲۵
    3 0
    شاید ایده این است که فیلمی که درون داستان دارد ساخته می شود، فیلم ضعیفی است. آن وقت نمی شود این ایرادات را وارد دانست.
  • IR ۲۰:۵۷ - ۱۴۰۲/۰۱/۲۵
    1 0
    سلام خسته نباشید.هر چه سعی کردم با شخصیت ها و داستان ارتباط برقرار کنم نشد که نشد
  • سید. IR ۰۲:۴۳ - ۱۴۰۲/۰۱/۲۶
    8 1
    سلام . مثل اینکه اسم فیلم جنگ جهانی سوم است نه . دوم .. از خود شیفتگی و شبه روشنفکری دست بردارید . آنقدر نشخوار اطلاعات غلط را نکنید . دیگر خریدار ندارد . دنیا بیدار و آگاه شده . شماها در خوابید .!!!!!
  • اسماعیل IR ۱۴:۴۵ - ۱۴۰۲/۰۱/۳۰
    0 0
    این آقا بهتر است در مورد طراحی صحنه حرف بلزند. چون اصلا معنی فیامفارسی را هم ظاهرا درنیافته.