او که روز سه شنبه مهمان کافه خبر بود با مقایسه جنبش حقوق مدنی به رهبری مارتین لوترکینگ گفت : اگر حرکت عظیم سیاه پوستان به رهبری مارتین لوترکینگ را یک جنبش مدنی بدانیم می توانیم ادعا کنیم که اعتراض های وال استریت دست کم تا اینجا نشانه های یک جنبش تمام و کمال را ندارد.
این استاد دانشگاه ساکن لندن به برخی دیگر از اعتراض های مدنی دیگر در سطح جوامع اشاره کرد و گفت برخی از اعتراض هایی را که ما نام آن را جنبش می گذاریم در واقع جنبش نیستند مگر اینکه در آینده صاحب فلسفه، برنامه، مطالبات مشخص و رهبری شوند.
مجتهد زاده با این همه تاکید کرد که این به معنی بی ارزش بودن اعتراضات نیست بلکه حرکت بزرگی که با نام وال استریت را اشغال کنید آغاز شده و مرزهای آمریکا را به سمت اروپا و حتی شرق آسیا در نوردیده حاوی پیام ها ونکات بسیار مهم صنفی است که قطعا تاثیرات مثبت خود را برجای خواهد گذاشت.
این استاد جغرافیای سیاسی با تاکید براینکه نظام سرمایه داری نوک حمله معترضان است گفت : این اعتراض ها تا کنون سیاسی نبوده و یک نوع اعتراض صنفی از این منظر که مطالبات اقتصادی در آن دنبال می شود به نظر می رسد.
مجتهد زاده در پاسخ به این سوال خبرآنلاین که ایا می توان امید داشت که این حرکت به یک جنبش اقتصادی بزرگ مانند جنبش حقوق مدنی به رهبری مارتین لوترکینگ تبدیل شود گفت : این بستگی به دوام اعتراض ها دارد. اگر این اعتراض ها همینگونه ادامه پیدا کرده و خاموش نشود این احتمال وجود دارد که به این سمت حرکت کند با این همه من چندان خوش بین نیستم و فکر نمی کنم که این حرکت ها به بزرگی جنبش حقوق مدنی مارتین لوترکینگ تبدیل شود.
این استاد دانشگاه در پاسخ به این سوال که ریشه اعتراضات در وال استریت را در کجا می بینید گفت: سرمایه داران، بانکدارها، موسسات بزرگ، شرکت و همه ارکان مرتبط با این نهادها در همه سالهای گذشته مردم را چاپیده اند و نقش سیاستمداران در این خیانت این بوده است که قوانین نظارتی و کنترل کننده این نهادها را از میان برداشته، نادیده گرفته و یا از بین برده اند.
او بيان اينكه آمريكا در سالهاي اخير به جاي دموكراسي درگير «لابيكراسي» شده است، گفت من فکر میکنم در سالهای گذشته امریکا کاملا از دموکراسی دور شده و به جاي دموكراسي درگير «لابيكراسي» شده است.
مجتهدزاده در پاسخ به این سوال که آیا دولت آمریکا یا دولت های اروپایی نگران این اعتراض ها هستند یا نه گفت : برخي معتقدند اين اتفاقات در آمريكا و ساير شهرهاي دنيا، سياسي و عليه نظام حاكم بر اين كشورهاست؛ در حالي كه اين طور نيست. اعتراض، اعتصاب و تظاهرات بخشي دائمي از يك پديده دموكراتيك است زيرا ابتدا اعتراض بوده و به دنبال آن دموكراسي ايجاد شده است. از اين رو معتقدم اين اعتراض ها در شهرهاي مختلف آمريكا و نقاط ديگر دنيا بهويژه كشورهاي دموكراتيك امري عادي است.
وي اين موضوع را كه «آمريكا واقعا كشوري دموكراتيك است يا نه؟»، بحثي جداگانه دانست و ادامه داد: اين استاد دانشگاه با اشاره به تحولات در انگلستان نيز اظهار كرد: آنچه در چند ماه گذشته در انگلستان اتفاق افتاد، اعتراض نبود بلكه نوعي بلوا و اغتشاش بود كه بخشي از فرهنگ سياسي در يك كشور دموكراتيك نيست بلكه به فرهنگ و تاريخ مردمان آن كشور باز ميگردد اما آنچه در آمريكا اتفاق ميافتد بخشي از دموكراسي است.
مجتهدزاده افزود: در كشورهاي غير دموكراتيك، هر اعتراضي دموكراسي تلقي ميشود اما در نظامهاي دموكرات، هر اعتراضي جنبه دموكراتيك و سياسي ندارد. در جوامع اروپايي و آمريكا كه به ظاهر دموكراتيك و داراي حزب هستند، اعتراض امري عادي و معمولي است و در اين چهارچوب هر نوع اعتراضي با اجازه پليس و مديريت كشور برگزار ميشود. آنچه در وال استريت اتفاق ميافتد با موافقت دولت و پليس و مسئولان شهر است و قرار است چهار ماه هم ادامه يابد كه اين مدت ميتواند تمديد هم بشود.
وي در پاسخ به اين سوال كه «چرا زد و خورد پليس با معترضان در آنجا نقض حقوق بشر نيست؟»، خاطرنشان كرد: براي اينكه اقدامات و اعتراضات در لندن و آمريكا درصورتي كه جنبه اهانتآميز و تخريبي پيدا كند، پليس وارد عمل ميشود؛ يعني در آنجا با هرگونه قانونشكني برخورد ميكنند و پاسخش باتوم است. بنابراين پليس صرفا به اعتراض معترضان واكنش نشان نميدهد زيرا اعتراض آنان قانوني است. آنجايي كه معترضان پا را فراتر از قانون ميگذارند پليس برخورد ميكند.
اين استاد دانشگاه در پاسخ به اين پرسش كه «آيا اتفاقات و اعتراضات در وال استريت را يك جنبش ميدانيد؟»، گفت: خير. جنبش داراي يك فلسفه و هدف مشخص است. آنچه در آمريكا يا شهرهاي كشورهاي اروپايي اتفاق ميافتد، اعتراض و انتقاد است؛ يعني اگر اين افراد خواستهشان برآورده شود به سراغ كارشان ميروند. شعار «ما 99 درصد هستيم» مانع آن نيست كه آنان براي مدت كوتاهي به اعتراض بپردازند.
مجتهدزاده در پاسخ به اين سوال كه «آيا اين اعتراضها استعداد تبديل شدن به يك جنبش را دارد؟»، تصريح كرد: مشخص نيست اما غير ممكن هم نيست. اعتراضات در وال استريت به دنبال ورشكستگيهاي اقتصادي و مالي در آمريكا از سوي سرمايهگذاران صورت ميگيرد و مردم حرفشان اين است كه هزينه اين ورشكستگي را آنان ميپردازند نه سرمايهداران.
وي درباره تاثير اين اعتراضها چنانچه به يك حركت دائمي تبديل نشود، خاطرنشان كرد: در نظامهاي دموكراتيك، اعتراض ـ ولو خياباني و كوتاه مدت ـ موثر است؛ كما اينكه اعتراضها در انگلستان و فرانسه هر چند به زد و خورد و اتفاقات نامطلوب انجاميد و دولتها در برابر مردم ايستادگي كردند اما مانع از آن نشد كه انديشمندان به نفس اعتراضهاي مردم توجه نكنند و براي رفع مشكلات مد نظر چارهجويي نكنند.
مديرعامل پيشين موسسه غير دولتي يوروسويك لندن در پاسخ به اين سوال كه «آيا حركت و اعتراضهاي مردم در آمريكا ميتواند به چيزي شبيه جنبش مارتين لوتركينگ بينجامد يا خير؟» اظهار كرد: معتقدم اعتراضها در آمريكا هر چند فراگير است اما قابليت تبديل شدن به چنين جنبشي را ندارد و اصلا اين اعتراضها قابل مقايسه نيست با حركتهايي كه به جنبش مارتين لوتركينگ انجاميد.
مجتهدزاده درباره ريشه اعتراضهاي مردمي در آمريكا تصريح كرد: در اين اعتراضها سيستم سرمايهداري مورد سوال است، نه دولتها. اين اعتراضها سياسي نيستند بلكه رويكردي صنفي در چهارچوب مسائل اقتصادي دارند
اين استاد دانشگاه ادامه داد: اگر بخواهيم به مساله ريشهاي نگاه كنيم، سيستم اقتصادي را هم مردم و حاكمان آن ميسازند و بنابراين براي اصلاح اين سيستم باز هم مردم و حاكمان هستند كه بايد فعاليت كنند.
مجتهدزاده درباره تشديد اعتراضها عليه سيستم اقتصادي آمريكا و جهان اظهار كرد: اگر نظام اقتصادي آمريكا و به تبع آن جهان به وضعيت فعلي رسيده است كه اعتراضها را به همراه دارد، صرفا به خاطر عملكرد جورج بوش نيست؛ اگر چه جورج بوش اين روند را تسريع كرد اما پايههاي نابودي و اضمحلال نظام اقتصادي در زمان ريگان و تاچر گذاشته شد. آنان معتقد بودند حال كه كمونيسم سقوط كرده است، به اين معناست كه كاپيتاليسم بر حق بوده و اين را رسالت خود ميدانستند كه نظام كاپيتاليسم را به نسل بشر تسري دهند و از آنجا مساله جهاني شدن مطرح شد. اين سيستم اوايل بازدهي خوبي داشت اما آرام آرام روند معكوس به خود گرفت.
وي گفت: قوانين در نظام سرمايهداري اجازه نميدهند كه يك بانك، پول مردم را براي سود آوري بيشتر به حراج بگذارد اما اين اتفاق در اين سيستم روي داد و رفته رفته اين روش گسترش يافت.
. مردم عليه حكومت يا فرد خاصي شعار نميدهند بلكه عليه سيستم شعار ميدهند؛ البته اينكه سيستم اقتصادي و بازار آزاد امروز درد سر ساز شده است، به خاطر عملكرد دولتهاست اما مردم به خوبي ميدانند كه تغيير دولتها و يا فرد خاصي مشكل سيستم جهاني اقتصاد را حل نميكند. اگر مردم عليه مرداك شعار ميدهند كه نماد مديريت يك رسانه است، منظور شخص مرداك نيست بلكه منظور مرداكهايي هستند كه در اين سيستم جاي گرفتهاند.
این استاد دانشگاه در پاسخ به این سوال که تفاوت اعتراض هایی که در آمریکا یا انگلیس انجام می شود با سایر نقاط دنیا در چیست و چرا برخورد پلیس با معترضین در جایی از دنیا نقض حقوق بشر نامیده می شود و در جای دیگر خیر گفت : تفاوت در سیستم حکومت ها و رعایت حدود قانون است. از این منظر که هر اعتراضی در کشورهایی که دموکراتیک شناخته نمی شوند سیاسی تلقی می شود اما در کشورهایی که به ظاهر رنگ و لعاب دموکراتیک دارند هر اعتراضی سیاسی است.
وی افزود: در همین حال باید توجه داشت در نظام های دموکراتیک نیز هرگاه معترضین بدون مجوز قانونی دست به تجمع بزنند پلیس با آنها برخورد می کند. از این منظر باید میان اعتراض مدنی و بلوا تفاوت قائل شد. بلوا در هر کشوری اعم از دموکراتیک یا غیر دموکراتیک با برخورد شدید پلیس روبرو خواهد شد اما در کشورهای دموکراتیک اعتراض ها و تجمعات قانونی مادام که در چارچوب مجوز اخذ شده و حدود تعیین شده باشد کسی متعرض نخواهد شد.
متن کامل گفتگوی کافه خبر با مجتهد زاده را به زودی در صفحه بین الملل بخوانید
4949
نظر شما