محمدرضا آخوندی / کمتر از دو سال پیش بود که حسین رضازاده در آشفتهترین روزهای وزنهبرداری ایران مدیریت فدراسیون این رشته ورزشی را بر عهده گرفت و به آرزویی که سالها در ذهن داشت جامه عمل پوشاند اما در آن روزها رضازاده جوان موجی از انتقادها را پیش رو داشت. انتقادهایی که به جوانیاش و یا کار نابلدیاش بود. انتقادهایی که به مدیریتش در تیمهای ملی وارد میکردند. تیمهایی که در طول یک سال 5 ورزشکار دوپینگی از جمله سعید علیحسینی از آن خارج شد و نتایج تیمش نیز چندان چنگی به دل نمیزد. در آن زمان برخی میگفتند که رضازاده مزد خرابکاریهایش را گرفته و به ریاست فدراسیون رسیده. از آن پس نیز انتقادها تا ماهها ادامه داشت و هر روز برگ جدیدی از دسته گلهای او و فدراسیونش رو میشد. اما آمدن کورش باقری به راس تیمهای ملی، ایجاد نظم نوین در تیمهای ملی وزنهبرداری، موفقیت در رقابتهای جهانی سال 2010 با درخشش غول جدید سنگین وزن دنیا از ایران و ادامه آن در بازیهای آسیایی گوانگجو، ورق انتقادها را کمکم برگرداند. از آن پس و با پیامی که رهبر معظم انقلاب در تقدیر از عملکرد وزنهبرداری ایران صادر کرد یا میزان انتقادها کاهش پیدا کرد، یا منتقدان خاموش شدند و یا برخی دیگر تغییر نگرش داده و به موافقان فدراسیون بدل شدند. این روند در سال جاری هم همچنان ادامه پیدا کرد جایی که در رقابتهای جهانی جوانان در مالزی، تیم ایران برای نخستین بار در تاریخ ورزشیاش با چندین مدال مختلف به عنوان قهرمانی رسید تا یکی از بهترین نتایج تاریخ وزنهبرداری ایران به دست آید. این زنجیر البته در مالزی پاره نشد و تا همین چند روز پیش در پاریس هم ادامه داشت تا اینکه وزنهبرداران بزرگسال ایران که ترکیبی از جوانان هم در آن حضور داشتند، به نتیجهای کمنظیر رسیدند. آنها دو مدال طلا، یک نقره و یک برنز در مجموع به دست آوردند و برای نخستین بار در طول تاریخ حضور ایران از سال 1949 تاکنون در قالب رقابتهای جهانی بر روی سکوی تیمی قرار گرفتند. سکویی که کاپ سوم مسابقهها را با خود به همراه داشت. این روند اکنون فدراسیون آشفته و بحرانزده وزنهبرداری را که خیلیها مدعی بودند باید این رشته از میان رشتههای ورزشی ایران برچیده شود را به ورزشی تبدیل کرده که دل مردم و رهبر را شاد میکند و باز ما در کوی و برزن شاهد این هستیم که از موفقیت وزنهبرداران ایران سخن میگویند.
امروز رضازاده یکی از موفقترین فدراسیونهای ورزشی را در اختیار دارد. او نه تنها در سالهای حضورش در تیمهای ملی وزنهبرداری بارها پیام مقام معظم رهبری را به خاطر موفقیتهایش دریافت میکرد بلکه در یک سال گذشته سه بار این پیام را به خاطر موفقیت تیمهای ورزشیاش دریافت کرده که این موفقیتی بیسابقه در بین رشتههای ورزشی است.
رضازاده که هنوز کسی باورش نمیشود تیمش اینچنین موفق باشد و بسیاری در انتظار نتایج آزمایش دوپینگ هستند، معتقد است "عزت را خدا به انسان میدهد و تنها اوست که از انسان بازپس میگیرد."
در ادامه گفتوگوی تفصیلی ما را خواهید خواند با یکی از خوشحالترین روسای فدراسیون ایران که این روزها بر روی ابرها راه میرود.
* آقای رضازاده فکر کنم نتیجه خوبی بود. شما چه فکر میکنید؟
من هم همین طور فکر میکنم. 8 نفر به مسابقه آوردهایم و 4 نفرشان مدال گرفتند. شما فکر میکنید این نتیجه خوبی نیست. اما همه اینها زحمتهای خود بچههاست. زحمتهای کورش باقری است و زحمتهای کسانی است که آنها را حمایت کردند تا اردوهای آمادهسازی خوبی داشته باشند. باید از وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک که تاکنون به ما کمک کردهاند بخواهم از این پس بیشتر هوای ما را داشته باشند. اینها تواناییهای بالایی دارند و اگر میخواهند که به مدالهای خوشرنگ المپیک برسیم باید بیشتر کمک شویم.
* نتیجه بینظیری بود. تاکنون در رده تیمی بر روی سکوی جهان قرار نگرفته بودیم. از همه لحاظ نتیجه خوب بود. آیا شما هم پیش از مسابقهها چنین انتظاری داشتید؟
خب ما وضعیت بچهها را میدانستیم. اما پیشبینی ما بر روی سه مدال بود و ما برای سه مدال حساب باز کرده بودیم که خوشبختانه عدد آنها به چهار رسید. حساب اصلی ما روی بهداد سلیمی بود که مدال طلا بیاورد. کیانوش رستمی و سعید محمدپور هم از دیگر گزینههای مدالآوری ما در این رقابتها بودند اما سجاد انوشیروانی واقعا غیرت به خرج داد و توانست به یک مدال ارزشمند برسد. او در دو ضرب وزنهای را زد که در تمرینها کمتر زده بود و شاید حتی در این چند ماه این وزنه را بلند نکرده بود. من باید از همه آنها تشکر کنم چه آنهایی که مدال آوردند و چه آنهایی که نیاوردند. امیدوارم این روند تا المپیک ادامه پیدا کند. همین نظم و ترتیب را ما در تیمهای ملی داشته باشیم و وزنهبرداران نیز فکرشان را جهانی و المپیکی کنند تا بتوانند در المپیک موفق شوند. کورش باقری هم به خوبی آنها را هدایت میکند ما هم تلاشمان در فدراسیون این بوده که یک لحظه آنها با مشکل مواجه نشوند و حتی ما نگذاشتیم حقوق وزنهبرداران یک ماه عقب بیفتد. این چهار وزنهبرداری که مدال گرفتند خودشان میخواستند، تلاششان را کردند و مدالشان را هم گرفتند. امیدوارم که در المپیک نیز هر 6 وزنهبردار ما مدال بخواهند.
* خب یک مقدار در مورد تک تک وزنهبرداران صحبت کنید. از سجاد بهروزی، اصغر ابراهیمی یا براری بگویید.
در مورد اصغر باید بگویم که او آن چیزی که ما میخواستیم نبود. البته سنش بالاست و زانویش هم درد میکند ولی انتظار داشتیم که در یک ضرب به مدال برسد. در مورد او کادر فنی تصمیمگیری میکند که آیا باز هم در اردو خواهد بود یا نه. در مورد سجاد بهروزی هم درست که توقع بیشتری داشتیم اما از وزنه زدنش چندان ناراحت نبودیم. ما سعی میکردیم در این رقابت، مانند یک شطرنجباز کار کنیم و باید دقت میکردیم که وزنهبرداری اوت نکند و وزنههای خوبی را بزند. سجاد پس از دو سال دوری از رقابتها دوباره بازگشته و اگر وزنههایی که ما انتخاب میکردیم را مهار میکرد، اکنون یکی از مدالیستها بود. من از نواب نصیر شلال هم راضیام. او توانست به رکوردهای خوبی برسد و در آینده هم میتواند رکوردهایش بهتر باشد. اینها باید خودشان را باور کنند. رقابتهای جهانی و بازیهای المپیک جای کسب تجربه نیست. درست است که ما نمیتوانیم بگوییم هر 6 وزنهبردارمان باید در المپیک مدال بگیرند اما باید برای آن تلاش کنند.
* کمی در مورد بهداد سلیمی بگویید. او توانست رکورد یک ضرب شما را بشکند فکر میکنید که چقدر شبیه روزهای قهرمانی شماست؟
من وقتی رکورد دنیا را زدم و قهرمان المپیک شدم 20 سالم بود اما بهداد اکنون 23 ساله است. ما تلاش کردیم که از لحاظ فکری و روحی روی بهداد فکر کنیم. من آن زمان یادم است که یک سری مشکلات تکنیکی داشتم که نمیگذاشت وزنههایم بیشتر شود اما باید بدانید که امروز بهداد سلیمی با راهنماییهای ما آن مشکلات را ندارد و دیدیم که چگونه به راحتی 214 کیلوگرم را بالای سر برد. مدال فوقسنگین برای ما خیلی مهم است. همان طور که برای خیلی از کشورهای دنیا مهم است. این مدال یا این رکورد برای بهداد نیست برای ایران است و من امیدوارم که او بتواند باز هم رکوردهای بهتری بزند. من اولین نفری هستم که از این بابت احساس غرور میکنم. باور کنید آرزویم این بود که رکورد دنیا شکسته شود. قبول کنید که شرایط امروز بهداد از شرایط آن روزهای من بهتر است و باز هم میتواند رکورد بزند. بهداد یک ضربش خیلی خوب است اما برای دو ضرب باید بیشتر تلاش کند. فکر میکنم اگر تا بازیهای المپیک آسیب نبیند بتواند به رکورد دو ضرب 260 کیلوگرم برسد.
* برنامهریزی برای آینده چگونه است؟ از اکنون که تیم سوم دنیا شدید چه برنامهای برای آینده دارید؟
برنامهریزی که داریم. این برنامهریزیها از قبل بوده، بعد از این رقابتها چند هفته بچهها استراحت میکنند و شاید در جام ریاست جمهوری روسیه هم شرکت کنیم. ما امروز 6 سهمیه المپیک را گرفتهایم و باید فکرمان بر روی 6 نفری باشد که به المپیک میروند. باید به وزنهبرداری اطمینان کرد و بدانند که ما باز هم میتوانیم در آینده افتخارهای بیشتری به دست آوریم. ما توانایی گرفتن 5 یا 6 مدال در المپیک را داریم که اگر بتوانیم این کار را بکنیم، شگفتیساز خواهیم بود. اما تلاشمان را میکنیم که در بدترین شرایط به 2 تا 4 مدال برسیم. از خدا میخواهم که در این زمینه به ما کمک کند چرا که المپیک خیلی سخت است. در مورد کسانی هم که فکر میکنند میتوانند از وزنهبرداران حاضر در اردو بهتر باشند باید بگویم که درهای تیم ملی باز است. هر کس فکر میکند که پاک است و میتواند به ما کمک کند، وارد شود، کورش باقری هم از او استفاده میکند. اما ما در تیم ملی یک سری قوانین و معیارها داریم که آنها باید آن را رعایت کنند در غیر این صورت ما با مشکل مواجه میشویم. اکنون انتظارها در مورد وزنهبرداری به اوج خود رسیده و ما نمیتوانیم سهلانگاری کنیم. پله پله باید بالا برویم. انتظارها را باید پاسخ بدهیم. برای همین، کار خیلی سخت شده است.
* اما وقتی شما رییس فدراسیون شدید، انتقادها خیلی زیاد بود، من خودم یکی از منتقدین شما بودم اما امروز معاون وزیر ورزش از شما به عنوان فردی یاد میکند که مدیر موفقی بوده و میتواند سمبلی برای سایر قهرمانان شود که میخواهند مدیر خوبی شوند.
البته ما قهرمان داریم تا قهرمان. هر قهرمانی هم نمیتواند مدیر خوبی شود. باید ویژگیهای مدیریتی را داشته باشد. من 31 سالم بود که رییس فدراسیون شدم. هر انتقادی که به من کردند گوش کردم و سعیدلو هم به من اعتماد کرد. این لطف خدا و حمایت مسئولان بوده که توانستم موفق شوم. ببینید در همین دوران ما اردوهای بسیار پرهزینهای داشتیم که برخی از آنها را تنها دوستانم به خاطر علاقه به من تقبل کردند. من دوستان خیلی خوبی دارم که در این مدت واقعا به ما کمک کردند به انتقادها چندان کاری نداشتم و کار خودم را میکردم و چون توکلم به خدا بوده، خدا هم به من کمک کرده است.
* اما آقای رضازاده بگذارید چند انتقاد از همین تیم پرافتخار هم بکنیم. ما که در کنار شما بودیم، هیچ فیزیوتراپ و یا ماساژوری در کنار این تیم پرقدرت ندیدیم یا اینکه اسپانسری گرفته بودید که نام آن به جای نام ایران پشت لباس گرم ورزشکاران حک شده بود. یا اینکه نفر ذخیرهای که به رقابتها آورده بودید، واقعا شایستگی حضور در پاریس و بودن به عنوان وزنهبردار رزرو تیم را نداشت و شاید تنها رابطه فامیلیاش با یکی از اعضای کادر فنی باعث شده بود که در پاریس باشد. از طرفی هیچ داوری از ایران نیز در این رقابتها حضور نداشت. نظر شما در این موارد چیست؟
من خوشحالم که این مباحث مطرح میشود و دیگر هیچ چیزی باقی نمیماند که بعدا در مورد آن فکر کنیم. اول در مورد ماساژور و فیزیوتراپ بگویم. ما یک ماساژور خوب و بادانش را داریم و هیچ مشکلی هم برای حضورش در این رقابتها نبود اما کورش باقری به عنوان سرمربی تیم بر اساس سیاستی که دارد نمیخواست او همراه تیم باشد. بنابراین ما به نظر سرمربی احترام گذاشتیم و او همراه تیم نیامد. در مورد اسپانسری هم که میگویید، اصلا این طور نیست. تیم ما اصلا اسپانسر نداشت. این شرکتی که برای تیم ما کاپشن تولید کرده، اسم شرکتش را پشت کاپشن زده، من هم از این بابت ناراحت بودم چرا که ما پول کامل لباسها را پرداخت کرده بودیم اما با توجه به اینکه نزدیک رقابتها بود و ما نمیتوانستیم آنها را عوض کنیم، تحویل گرفتیم و به بچهها دادیم. البته لباس اصلی وزنهبرداران که با آن به روی سکو میرفتند، شلوار و کاپشنی بود که نام ایران بر روی آن نوشته شده بود اما ما باید در این زمینه بیشتر دقت میکردیم. در مورد ورزشکار ذخیره تیم هم باید بگویم که ما به هیچ وجه وزنهبردار ذخیرهای به پاریس نیاوردیم. این فردی که شما از او یاد میکنید، درست است که رابطه فامیلی با سرمربی تیم دارد، اما به عنوان یار ذخیره به پاریس نیامده بود. با توجه به اینکه او تا آخرین لحظه در اردوی تیم ملی بود و از اردو خط خورد، برخی از وزنهبرداران تیم ملی و بویژه بهداد سلیمی، از نایب رییس فدراسیون خواستند که او را با هزینه شخصی آن فرد به مسابقهها بفرستند. آن فرد هم روی ورزشکاران را زمین نینداخت و او را به پاریس آورد. حتی کورش باقری هم با من تماس گرفت و گفت اگر فلانی را میخواهید به پاریس ببرید، به رابطه فامیلیاش با من نگاه نکنید، من هم هیچ دخالتی در این زمینه نداشتم و او یار ذخیره تیم ما نبود.
در مورد اینکه هیچ داوری از ایران حضور نداشت هم باید بگویم مشکل اساسی ما در میان داوران بینالمللیمان، بلد نبودن زبان انگلیسی است. ما نمیتوانیم کسی را به این رقابتها بیاوریم که زبان انگلیسی بلد نیست و شاید آبرویمان را ببرد. بنابراین یکی از هدفهایی که داریم این است که داوران بینالمللیمان بتوانند انگلیسی را خوب یاد بگیرند. یکی از افراد شایستهای هم که میتوانست در این رقابتها قضاوت کند، داراب ریاحی بود که او هم به دلایل مختلف قبول نکرد. شاید اگر او امروز این مسئولیت را قبول میکرد، سیلی از انتقادها به سوی او بود.
* از این انتقادها که بگذریم به شیرینترین بخش رقابتهای جهانی میرسیم و آن پیام تبریک مقام معظم رهبری بود.
واقعا پیام رهبر بهترین هدیه برای من و وزنهبرداران تیمم بود. فدراسیون وزنهبرداری از این پیام به خود میبالد. ما هم این موفقیتها را به ایشان تقدیم میکنیم. من از طرف وزنهبرداران تیم، همه مدالهایی را که گرفتهایم به ایشان تقدیم میکنم و امیدوارم که لطف ایشان همچنان به ما ادامهدار باشد. ما خوشحالیم که ورزش ما باعث میشود دل ایشان شاد شود.
43 43
نظر شما